روایت یک مجروح از حمله اسرائیل به زندان اوین
تسنیم/ در این فیلم، روایتی از آقای خاکسار را مشاهده میکنید؛ جوانی که برای آزاد کردن یک زندانی مالی به زندان اوین رفت اما اسرائیل نگذاشت کار خیر او تمام شود.
در اوج جنایات رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، اگر چه پیش از این نیز جنایتهای این رژیم منحوس در غزه و برخی نقاط ایران برای همگان ثابت شده بود، اما کمتر کسی تصور میکرد که یک زندان ــ جایی که غیرنظامیان و بیپناهترین انسانها در آن نگهداری میشوند ــ هدف چنین حمله وحشیانه قرار گیرد. حمله به زندان اوین که رژیم جنایتکار صهیونیستی آن را «نمادین» نامید اما تا این لحظه به شهادت 79 تن از ساکنان بیدفاع آن انجامیده است.
در همین روز، آقای خاکسار، راهی شده بود سمت اوین؛ خیّر بود. از همان آدمهایی که وقتی دیگران میگویند «کاری از دستمان برنمیآید»، او میرفت ببیند چه میشود کرد. یک زندانی، یک پدر چشمانتظار، یک امضا ... شاید گرهای از زندگی یک نفر باز میکرد. آمده بود تا واسطه آزادی یک زندان مالی باشد؛ تا یک زندگی از پشت میلهها به خانه بازگردد اما پیش از آنکه درِ زندان باز شود، پیش از آنکه پروندهای ورق بخورد، پیش از آنکه امیدی زنده شود، موشک آمد. همانهایی که میگویند «مناطق نظامی را نشانه گرفتیم»، حمله کردند به جایی که غیرنظامیان بیپناه، در آن بودند.