نماد آخرین خبر

جنگ در تماشای مادرانه

منبع
ايرنا
بروزرسانی
جنگ در تماشای مادرانه

ایرنا/ در دل جنگ و تجاوز رژیم صهیونیستی، جایی که پهپادها زندگی را به کام مردم تلخ کرده‌اند، یک مادر به تماشا نشسته است. او که در دریایی از اخبار راست و دروغ غوطه‌ور است، با الهام از عشق به فرزندانش، آرامشی عمیق را در دل خود پرورش می‌دهد و در این شرایط او تلاش می‌کند تا فضای خانه را به مکانی امن و پر از محبت تبدیل کند، جایی که کودکانش ندانسته از غم و اندوه خارج از خانه دور بمانند.

رژیم کودک‌کش صهیونیستی با تجاوز به خاک ایران اسلامی و تحمیل جنگ ۱۲ روزه به ملت ما شماری از فرماندهان، دانشمندان هسته‌ای، مردم عادی و حتی کودکان را به شهادت رساند که دیدن تصاویر این شهدا به خصوص کودکان دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد.

رهبر معظم انقلاب ساعتی پس از این تجاوز پیام محکمی صادر و جایگزین فرماندهان شهید را منصوب نمودند که این اقدام معظم‌له نقش بسیار زیادی در بازیابی روحیه آحاد جامعه داشت و از طرفی حمله موشکی ایران به سرزمین‌های اشغالی باعث شد که ما دست برتر جنگ را داشته باشیم. خوب به هرحال تجاوز اتفاق افتاده بود و ما باید مقابله می‌کردیم که در این امر موفق هم شدیم.

در شرایط جنگی، هر فرد به جز وظایف اصلی خود، به طور ناخودآگاه با مسوولیت‌های جدیدی روبه‌رو می‌شود. این وظایف ناخودآگاه نه تنها باعث رشد و بلوغ فردی می‌شوند، بلکه نشانه‌ای از توانمندی و خلاقیت افراد در مواجهه با بحران‌ها هستند. نقش مادران در این میانه بسیار حیاتی است. آن‌ها با مدیریت صحیح خانه و رسیدگی به فرزندان، می‌توانند از بروز ترس و اضطراب ناشی از صداهای مخل مانند پهپادها و دیگر ادوات جنگی جلوگیری کنند. این مدیریت هوشمندانه، به ایجاد یک فضای آرام و حمایتگر در کانون خانواده کمک می‌کند و تاریخه‌ای از قدرت و پایداری را در شرایط دشوار به نمایش می‌گذارد. در نهایت، این توانایی‌ها و ویژگی‌ها می‌تواند باعث رشد و پیشرفت جامعه نیز شود.

جنگ و نزاع، چه در قالب درگیری‌های خیابانی، چه در نوع قومی و قبیله‌ای، به ویژه در صورت داخلی یا خارجی، همواره آثار و تبعات عمیقی بر روان انسان‌ها به جا می‌گذارد. این تنش‌ها و ناآرامی‌ها نه تنها بر ساختار اجتماعی تأثیر می‌گذارند، بلکه روح و روان افراد جامعه را نیز تحت فشار قرار می‌دهند. میان این شرایط سخت، مادران با ویژگی‌های خاص خود در تلاشند تا با شیوه‌های خاصی از فرزندان و خانواده‌هایشان محافظت کرده و آنها را از تبعات منفی این بحران‌ها مصون نگه دارند.

نقش مادر در این برهه‌ها، به عنوان نگهبانی از آرامش و استواری، غیرقابل انکار است. مادران با توانمندی بی‌نظیرشان، قادرند در میانه‌ی ناامنی‌ها و دلهره‌ها، با برقراری حس امنیت و آرامش، روحیه‌ای مثبت به فرزندان خود منتقل کنند. در این گزارش، به بررسی تجربیات مادرانی می‌پردازیم که در تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران اسلامی تلاش کردند تا با استفاده از مهارت‌های روانی و عاطفی خود، نه تنها از فرزندانشان حفاظت کنند، بلکه علاوه بر آن، تجربه‌ آن دوران را برای نسل‌های آینده نیز به یادگار بگذارند.

با بررسی گفت‌وگوهای انجام شده با روانشناسان و مادران، این گزارش سعی دارد به درک بهتری از تأثیر روانی و عاطفی مادران در شرایط بحرانی برسد و چگونگی نحوه‌ مقابله آن‌ها با چالش‌های پیش رو را به تصویر بکشد.

مادر شخصیت‌ساز کودک

سپیده مظلومی دکتری روانشناسی عمومی که در خصوص روانشناسی کودکان و نوجوانان بررسی‌های متعددی انجام داده است می‌گوید: مادر ستون فقرات احساسات خانواده است، به این معنا که خلق و خو و حالت روحی مادر خیلی سریع در اعضای خانواده تاثیر می‌گذارد.

وی بیان می‌کند: مادر ترسیده از جنگ که دائم از تنش‌ها سخن بگوید، با بی‌اخلاقی پاسخگوی خانواده باشد، اضطراب ناشی از ترس را از خود بروز دهد و کنترلی بر هیجان خود نداشته باشد باید بداند که در همه این لحظات کودک و نوجوان در حال ضبط تمام حالات مادر در ضمیر ناخودآگاه خود هستند و این مادر پیام ترسیدن در مواقع بحران و از دست دادن همه اعتماد به نفس شخصی را به کودک منتقل می‌کند.

این روانشناس کودک و نوجوان عنوان می‌کند: کودک نه تنها در زمانی مانند جنگ قادر به کنترل ترس و هیجان نخواهد بود بلکه از مادر می‌آموزد در همه مواقع بحرانی او فردی ناتوان و آسیب‌پذیر است و صرفا می‌تواند بترسد.

مظلومی تاکید می‌کند: مادر باید به همه ابعاد رشد شخصیتی کودک و نوجوان خود فکر کند و برای تمامی رفتارهای خود روندی صحیح در نظر بگیرد. در همین شرایط جنگ یک مادر محکم و هوشیار با کنترل درونی هیجان و ترس و غلبه بر تمامی حواشی‌ها روال معمول زندگی را در پیش می‌گیرد و حتی زمینه ایجاد محیط شادتر در خانواده را فراهم می‌کند و در این شرایط قطعا شخصیتی محکم را از خود به نمایش می‌گذارد که در شکل‌گیری شخصیت کودک و نوجوان بسیار اثرگذار است.

وی اظهار می‌کند: مادران باید با آگاهی از شرایط و استدال درست تهدیدهایی مانند تنش‌های ناشی از یک جنگ، درگیری یا هر مسئله اجتماعی دیگر را به فرصت تبدیل و از آن برای رشد شخصیتی و روحی فرزندان استفاده کنند که فرزند آن‌ها کنترل روحیه شخصی را در مواقع بحرانی بیاموزد و بتواند از آن با کمترین میزان آسیب روحی عبور کند.

این روانشناس خاطرنشان می‌کند: توانمندی فردی در خصوص مهارت‌های اجتماعی تا حدود بسیار زیادی به آموزش‌های مادر ارتباط دارد و این آموزش صرفا نمی‌تواند به صورت کلامی تکمیل شود و کودک و نوجوان از رفتار مادر تاثیرپذیری بیشتری دارند.

مظلومی می‌افزاید: غلبه بر شرایطی مانند ترس از جنگ نیز یک مهارت اجتماعی محسوب می‌شود که توانمندی مادر می‌تواند زمینه توانمندسازی کودک را نیز فراهم سازد.

وی می‌گوید: مادر نقش کلیدی و اساسی در ایجاد حس امنیت در کودک دارد به عنوان نمونه یک کودک زمان ترسیدن از دیدن یک خواب به آغوش مادر پناه می‌برد و این آرامش و اطمینان بخشی مادر است که کودک را مطمئن می‌کند مورد ترسناکی وجود ندارد و می‌تواند از آرامش بخشی مادر آرامش دوباره خود را به دست بیاورد و حتی حضور مادر در اتاق خواب کودک به او حس امنیت را القا می‌کند.

این روانشناس ادامه می‌دهد: حالا تصور کنید در زمانی مانند جنگ مادر خود با ترس و استرس درگیر باشد و قادر به کنترل و مدیریت این هیجان‌ها نباشد، در این شرایط همان کودک و نوجوان به طور غریزی از مادر خود تاثیر می‌گیرند و احساس ناامنی در آن‌ها به وجود می‌آید در صورتی که عکس این قضیه یعنی کنترل درست هیجان‌ها و غلبه مادر بر ترس و ایجاد محیطی شاد و آرام کودک و نوجوان را به یک فرد غلبه کننده بر شرایط سخت تبدیل می‌کند.

مادرانی که جنگ را مادرانه تماشا کردند

سمیه سپهری که مادر دختر ۱۳ ساله است می‌گوید: جمع‌آوری لباس، وسیله و خوراکی زمان جنگ ۱۲ روزه بر سر زبان‌ها افتاده بود و افرادی از اعضای خانواده و دوستان می‌دیدم که با استرس زیاد حجم زیادی از وسیله را جمع‌آوری و در اتومبیل شخصی نگه‌داری می‌کردند که برای من توجیه خاصی نداشت و با خودم فکر کردم که این اقدام من می‌تواند ترس دخترم را بیشتر کند.

وی ادامه می‌دهد: مقداری مدارک شناسایی و وسیله ضروری را بدون اینکه دخترم متوجه شود کنار گذاشته بودم و زندگی روال عادی خود را داشت، اخبار را در حد معمول و منطقی پیگیری می‌کردم و بقیه اوقات روز خبری از اخبار جنگ در محیط خانه نبود و همه کارهای روزانه‌ام را حتی دقیق‌تر از قبل و با شادی بیشتری انجام می‌دادم همین باعث شد دخترم درگیر ترس ناشی از جنگ نشود و در صحبت با دوستانش دقیقا مانند خودم برنامه‌های روزانه‌اش را پیگیری و شادی‌های کودکانه خود را داشته باشد.

پریسا رفعتی مادر پسر یک ساله‌ است و می‌گوید: روزهای اول جنگ مانند بسیاری از افراد ترسیده بودم و هیجان زیادی داشتم، با استرس اخبار را پیگیری و حتی غذای کمتری می‌خوردم، دو شب اول پسرم خواب بسیار ناآرام و میل کمتری به غذا و خوراکی‌های روزانه‌اش داشت.

وی بیان می‌کند: مقابل تلویزیون نشسته بودم و اخبار را نگاه می‌کردم تعداد زیادی اسباب‌بازی هم مقابل سپهر پسرم گذاشته بودم و با این خیال که مشغول بازی است در حال و هوای خودم بودم و یکباره از جا برخواستم و با استرس گفتم وای وای فلان شهر این اتفاق افتاده است. پسرم به یکباره با صدای بلند گریه کرد و کاملا مشخص بود ترسیده است.

رفعتی ادامه می‌دهد: همراه همسرم هرکاری انجام می‌دادیم آرام نمی‌شد و متوجه شدم که چقدر استرس من بر فرزندم تاثیرگذار است، همان زمان رویه را عوض کردم و به اصطلاح به خودم آمدم و کمی احساساتم را جمع و جور کردم. دو سه روز بعدش پسرم آرام شده بود خواب راحت‌تری داشت و بازی‌ها و خنده‌های روزانه‌اش را داشت و متوجه شدم رفتار من تا چه حد می‌تواند تعیین کننده احساسات او باشد.

ندا میرآقاجانی مادر دو فرزند ۶ و ۱۰ ساله نیز می‌گوید: همه احساس ترس و هیجان و کنجکاوی خود را در روزهای جنگ کنترل کردم و ذهنم را بیشتر از هر زمان دیگری معطوف خانواده کرده بودم، اوقات بیشتری با دختر و پسرم سپری و کارهایی مانند پختن کیک یا جمع‌آوری وسیله برای یک پیک نیک کوچک شبانه انجام می‌دادم.

وی عنوان می‌کند: زمانی که فرزندانم از جنگ می‌پرسیدند و بعد از شنیدن نظر دیگر افراد با ذهن پرسشگر خود به دنبال جواب چه خواهد شد؟ بودند در نهایت آرامش به آن‌ها توضیح می‌دادم این اتفاقی است که ممکن است در هر نقطه از دنیا رخ بدهد و طوری به آن‌ها القا می‌کردم که با پدیده عجیبی رو به رو نیستند و همه وضعیت خانواده در کنترل خودمان است و همین برخورد باعث شد که آن‌ها آسیب روحی از این دوران نبینند و روال عادی زندگی حفظ شود.

او تاکید می‌کند: همه ما مادران باید پیش از هر احساس و شرایطی بدانیم که مادر هستیم و فرزندان کوچک ما در حال تماشایمان هستند و احساس، امنیت و همه ابعاد شخصیتی آن‌ها به ما گره خورده است و در همه شرایط‌ باید بهترین راه را برای نشان دادن شخصیت و واکنش خود انتخاب کنیم و این موردی است که به عنوان یک مادر همیشه رعایت کرده‌ام.

مسلم است که زمان پذیرفتن و انتخاب نقش مادری باید نسبت به وظایف یک مادر نیز آشنایی کامل وجود داشته باشد و به این نکته باید توجه شود که روان، شخصیت، آینده، ضمیر ناخودآگاه و تمام ابعاد زندگی یک انسان تحت تاثیر خانواده یعنی پدر و به ویژه مادر قرار دارد.

برای تربیت یک شخصیت درست که توانمندی حضوری موثر در اجتماع و نیز توانمندی مواجه شدن با چالش‌های اجتماعی را داشته باشد و در نهایت بتواند برای خود زندگی مناسبی بسازد و تعامل معقول را با همنوعان برقرار کند باید مادر و پدری آگاه حضور داشته باشند، پدر و مادری که حتی در بحرانی مانند جنگ قادر به کنترل شرایط و واکنش‌های شخصی خود باشند.

در پی تجاوز رژیم صهیونیستی از بامداد جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ به کشورمان ۴۰ نفر در استان مرکزی به درجه رفیع شهادت نائل شدند و شماری نیز مجروح گردیدند.





آخرین خبر استان مرکزی در اینستاگرام :
https://instagram.com/markazi_today