مثلث اقتدار ایران؛ رهبری مقتدر، قدرت دفاعی و سرمایه اجتماعی

ایرنا/ کارشناسان علوم سیاسی و روابط بینالملل معتقدند اقتدار جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدهای خارجی، بر مثلثی متکی است که رهبری مقتدر، توان دفاعی و سرمایه اجتماعی اضلاع اصلی آن را تشکیل میدهند؛ مؤلفههایی که در کنار هم، مانع تحقق نقشههای دشمنان برای ضربه زدن به کشور شدهاند.
با پایان موقت جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی و اعلام آتشبس، حضور پرشور مردم ایران در راهپیماییها و نمازهای جمعه، به نمادی از وحدت ملی و همبستگی اجتماعی بدل شده است. در دو جمعه اخیر، مردم در حالی که سایه تهدید و ترور بر سر کشور بود، با حضور گسترده و حماسی خود پیام روشنی به دشمنان دادند که ملت ایران در دفاع از عزت و امنیت ملی یکپارچه و مصمم است.
این حضور مردمی علاوه بر کارکرد سیاسی و معنوی، نقشی حیاتی در ایجاد آرامش روانی جامعه و امیدآفرینی ایفا میکند. مردم با شعارها و مواضع خود، نهتنها پشتیبانی از نیروهای مسلح و سیاستهای دفاعی کشور را اعلام کردند، بلکه نشان دادند آماده حمایت از هر تصمیم عقلانی و دیپلماتیک برای حفظ امنیت و منافع ملی هستند.
کارشناسان سیاسی معتقدند چنین مشارکتهایی، سرمایه اجتماعی نظام را تقویت میکند و پشتوانه بزرگی برای تیم دیپلماسی کشور در مذاکرات و تعاملات خارجی محسوب میشود. پیام راهپیماییها و صفوف نمازجمعه، این است که ملت ایران در عین آمادگی دفاعی، خواهان حفظ صلح، ثبات و حلوفصل اختلافات از مسیر دیپلماسی است.
کارشناسان معتقدند تجربه جمهوری اسلامی ایران در دهههای گذشته نشان داده که قدرت ملی، مفهومی یکبعدی نیست و نمیتوان آن را صرفاً در توان نظامی یا سیاسی خلاصه کرد که سرمایه اجتماعی آن را اخیرا می توان در حضور جانانه و پررنگ مردم در دو نماز جمعه پس از تجاوز رژیم صهیونیستی و سایرصحنه های تشییع و وداع با شهدای تجاوز اخیر مشاهده کرد. واقعیت این است که ساختار قدرت ایران بر سه رکن اساسی استوار است: رهبری مقتدر، قدرت دفاعی و سرمایه اجتماعی. این سه ضلع، هر یک بهتنهایی مهماند اما تنها در پیوند با یکدیگر است که کارکرد واقعی خود را در مهار تهدیدها و عبور کشور از بحرانها نشان میدهند.
ناظران تاکید دارند: رهبری مقتدر، ستون فقرات این معماری قدرت است. جامعهای که رهبرش فاقد تدبیر و توان هدایت در شرایط بحرانی باشد، حتی اگر از قدرت سخت یا نرم برخوردار باشد، در معرض فرسایش و فروپاشی قرار خواهد گرفت. مدیریت فضای روانی جامعه، آرام نگهداشتن افکار عمومی و خنثیکردن طرحهای دشمنان، همه نیازمند رهبری است که هم از درایت استراتژیک برخوردار باشد و هم مشروعیت مردمی خود را حفظ کند.
به باور کارشناسان، اما قدرت ملی تنها به مدیریت سیاسی محدود نمیشود. قدرت سخت دفاعی، دومین پایه اقتدار ایران است. در دنیای امروز، تجهیزات مدرن و فناوریهای پیشرفته نظامی، نقش مهمی در بازدارندگی ایفا میکنند، اما موضوع فقط در داشتن جنگافزار خلاصه نمیشود. تشخیص صحیح شرایط، تحلیل درست صحنه نبرد و طراحی راهبردهای متناسب، نقشی کلیدی در جلوگیری از ماجراجویی دشمن دارد. ایران با تکیه بر دانش بومی و فداکاری نیروهای متخصص، در برخی عرصهها به سطح قابلتوجهی از بازدارندگی رسیده است، هرچند همچنان در برخی حوزههای تجهیزات پیشرفته هوایی و پدافندی با کاستیهایی مواجه است که ریشه آن بیش از هر چیز، در محدودیتهای دیپلماتیک و تحریمهای خارجی است.
رهبری مقتدر، قدرت دفاعی و سرمایه اجتماعی؛ سه ضلع مثلث قدرت ایران
مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، رمز اقتدار جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با بحرانها و تهدیدهای خارجی را در وجود سه مؤلفه حیاتی دانست و تأکید کرد که رهبری مقتدر، قدرت دفاعی و سرمایه اجتماعی، مثلثی است که ایران را در شرایط دشوار سربلند نگاه داشته است.
حسن زارعی متین در تحلیلی پیرامون ارکان قدرت ملی ایران اظهار داشت: هر جامعهای که در معرض تجاوز یا تهدید خارجی قرار میگیرد، تنها در صورتی میتواند از بحران عبور کند که از سه سرمایه کلیدی یعنی رهبری مقتدر، قدرت سخت و سرمایه اجتماعی بهرهمند باشد.
وی تصریح کرد: قدرت رهبری ستون فقرات اقتدار هر کشور است. تاریخ نشان داده است ملتهایی که فاقد رهبر مقتدر و دوراندیش بودهاند، در برابر توطئههای خارجی و بحرانهای داخلی با شکستهای سنگین مواجه شدهاند. بحران اخیر نیز بهخوبی نشان داد که هدایت حکیمانه رهبری ایران توانست فضای داخلی را مدیریت کند، افکار عمومی را آرام نگاه دارد و طرحهای دشمنان را ناکام بگذارد.
توان دفاعی؛ بازدارنده تهدیدهای نظامی
زارعی متین ادامه داد: قدرت سخت، دومین ضلع مثلث قدرت ایران است. صرف برخورداری از تجهیزات پیشرفته کافی نیست؛ بلکه تشخیص صحیح شرایط، شناخت تواناییهای داخلی و طراحی راهبردهای متناسب، نقش اساسی در مقابله با تهدیدهای نظامی دارد.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر با تکیه بر دانش بومی، ابتکارات دفاعی و ایثار نیروهای متخصص و فداکار خود، توانسته زیرساختهای قدرت سخت را به سطح بازدارندگی قابل توجهی برساند. در این مسیر، خون پاک بسیاری از رزمندگان و شهدا، ضامن امنیت و اقتدار کشور شده است و قدردانی از این تلاشها وظیفه ملی همه ماست.
سرمایه اجتماعی؛ پشتوانه قدرت ملی
این مدرس دانشگاه همچنین بر نقش حیاتی «قدرت نرم» یا سرمایه اجتماعی تأکید کرد و گفت: قدرت نرم، پشتوانه حقیقی قدرت سخت است و از اعتقادات دینی، ارزشهای فرهنگی و وحدت ملی سرچشمه میگیرد. این قدرت، رضایت عمومی، همبستگی، تابآوری و بصیرت جامعه را تقویت میکند و یکی از مهمترین ابزارهای ناکامکردن دشمن در جنگهای ترکیبی است.
زارعی متین بیان کرد: تحولات اخیر منطقه بهخوبی نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در عرصه قدرت نرم نیز دست بالا را دارد. انسجام اقوام، گروهها و جناحهای مختلف سیاسی در کشور، پیامی قاطع به دشمنان مخابره کرد مبنی بر اینکه طرحهای آنها برای ایجاد تفرقه و تضعیف اراده ملی بینتیجه است. رسانهها، بهویژه صداوسیما، در تبیین این همبستگی ملی نقشی بسیار مؤثر ایفا کردهاند و باید این مسیر را با جدیت ادامه دهند.
سه ضلع اقتدار ایران در برابر دشمنان
زارعی متین خاطرنشان کرد: مثلث قدرت ایران متکی بر سه مؤلفه اساسی است: رهبری مقتدر که هدایت کشور را بر عهده دارد و اعتماد عمومی را جلب میکند، قدرت دفاعی که دشمن را از هرگونه اقدام ماجراجویانه بازمیدارد و سرمایه اجتماعی که پشتوانه واقعی اقتدار ملی است. این سه ضلع، رمز ایستادگی ایران در برابر تهدیدها و ضامن عبور کشور از بحرانهای پیشرو است.
کارشناسان همچنین می گویند: قدرت نرم ایران، متکی بر باورهای دینی، هویت فرهنگی و انسجام ملی است. در بزنگاههای حساس، همبستگی اجتماعی توانسته نقشههای دشمنان را برای ایجاد تفرقه و بحران مشروعیت ناکام بگذارد. حتی در دورانی که کشور از نظر اقتصادی یا امنیتی در تنگنا بوده، این سرمایه اجتماعی بوده که نظام را سرپا نگه داشته است. مردم وقتی حس کنند حکومت در پی صیانت از جان، معیشت و عزت آنهاست، حاضرند هزینههای سنگینتری را تاب بیاورند و در برابر تهدیدها ایستادگی کنند.
ناظران تاکید می کنند: با این حال، نمیتوان انکار کرد که امروز چالش جدی کشور، در بُعد بازدارندگی اقتصادی است. وابستگی پایین اقتصاد ایران به شبکه جهانی تجارت، در حالی که مزیتهایی مانند کاهش آسیبپذیری در برابر برخی تحریمها دارد، درعینحال نقطهضعفی است که میتواند امنیت ملی را تهدید کند. هرچه اقتصاد کشوری در تار و پود اقتصاد جهانی تنیدهتر باشد، منافع کشورهای مختلف با ثبات آن کشور گره میخورد و هزینه اقدام نظامی علیه آن را برای دشمنان افزایش میدهد. ایران هنوز در این حوزه با محدودیتهای جدی روبهروست و تا زمانی که مسائل سیاست خارجی، بهویژه در روابط با غرب، حلوفصل نشود، امکان دستیابی به بازدارندگی اقتصادی پایدار چندان متصور نیست.
کارشناسان می گویند: یک نکته کلیدی دیگر این است که حفظ جان و معیشت مردم، خط قرمز هر نظام سیاسی است. ایران تجربه تلخ جنگ و تحریمهای گسترده را دارد و میداند که درگیریهای نظامی، هرچقدر هم از نظر دفاعی قابل مدیریت باشد، آثار اقتصادی و اجتماعی عمیق و گاه جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت. در نتیجه، حرکت بهسمت تنشزدایی و حل مسائل دیپلماتیک، ضرورتی است که نه از موضع ضعف، بلکه برای حفظ اقتدار و توسعه پایدار کشور باید دنبال شود.
پشتوانه مردمی، مهمترین عنصر بازدارندگی ملی است
یک کارشناس مسائل سیاسی و مدرس دانشگاه نیز در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، با اشاره به نقش بیبدیل ملت ایران در حفظ امنیت کشور، گفت: سرمایه اجتماعی و پشتوانه مردمی مهمترین رکن بازدارندگی در برابر تهدیدات خارجی است و حتی ضعفهای اقتصادی و نظامی را تا حد زیادی جبران میکند.
شاهین صادقینسب با اشاره به مساله بازدارندگی اظهار کرد: بازدارندگی، مفهومی چندبُعدی است و نباید صرفاً به توان نظامی و تسلیحاتی کشور تقلیل داده شود. هرچند بازدارندگی نظامی یکی از ارکان مهم قدرت دفاعی کشور است و قدرت پاسخ کوبنده به تجاوز و وارد ساختن خسارات غیرقابل جبران به دشمن، نقش کلیدی در حفظ امنیت ملی ایفا میکند، اما همه ماجرا در این سطح خلاصه نمیشود.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: یکی از ابعاد اساسی بازدارندگی، حوزه اقتصادی است. بازدارندگی اقتصادی یعنی اقتصاد کشور آنچنان در تار و پود اقتصاد بینالملل تنیده شود که حضور ذینفعان متعدد در مناسبات اقتصادی، خود به عاملی بازدارنده در برابر هرگونه تهاجم خارجی تبدیل شود. کشورهایی که ارتباطات تجاری متنوعی با جهان دارند، کمتر هدف حمله نظامی قرار میگیرند، زیرا منافع ملتهای مختلف با ثبات آن کشور گره خورده است.
صادقینسب تصریح کرد: متأسفانه در این بخش، کشور ما با چالشهای جدی مواجه است و به دلیل محاصره اقتصادی و سطح پایین تبادلات تجاری با جهان، اقتصاد ایران هنوز از سطح مطلوب بازدارندگی اقتصادی فاصله دارد. این ایزوله بودن، یکی از مهمترین آسیبپذیریهای ما در برابر تهدیدات خارجی است. همانگونه که دکتر پزشکیان، رئیسجمهور محترم، نیز تأکید کردهاند، تا مسائل جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده و برخی کشورهای غربی حل و فصل نشود، خروج ایران از محاصره اقتصادی محقق نخواهد شد و تداوم این وضعیت تهدیدی جدی برای امنیت ملی کشور است.
بازدارندگی چندبعدی، فراتر از توان نظامی
وی بیان داشت: بعد دیگر بازدارندگی، سرمایه اجتماعی است. هرچه رابطه حاکمیت و مردم محکمتر و سرمایه اجتماعی ملت بالاتر باشد، قدرت بازدارندگی کشور نیز افزایش مییابد. سرمایه اجتماعی به معنای پشتوانه مردمی و حمایت گسترده از نظام حکمرانی است. در دوران جنگ تحمیلی، ایران نه از نظر تسلیحاتی شرایط مطلوبی داشت و نه از نظر اقتصادی، اما ملت ایران با باور به حاکمیتی برخاسته از اراده خود در برابر ائتلاف جهانی ایستاد و اجازه نداد حتی یک وجب از خاک کشور جدا شود.
این مدرس دانشگاه تأکید کرد: امروز نیز همین اصل پابرجاست. حتی اگر در سایر حوزهها ضعفهایی وجود داشته باشد، برخورداری از پشتوانه اجتماعی مستحکم، مانع جدی در برابر هر نیروی خارجی است. حضور مردم در صحنههای مختلف، از راهپیماییها تا اجتماعات ملی و مراسم مذهبی و مشارکت در انتخابات، نشانگر وحدت و انسجام ملی است و پیام روشنی به دشمنان میفرستد که ملت ایران در دفاع از سرزمین خود یکپارچه و مصمم است.
صادقینسب با اشاره به ابعاد نظامی بازدارندگی ایران گفت: جمهوری اسلامی ایران در حوزه موشکی از توانمندی بالایی برخوردار است و نشان داده که قدرت تسخیر آسمان دشمن و وارد ساختن ضربات سنگین را دارد. هرچند ایران بدلیل تحریم های ظالمانه چند دهه ای در حوزه جنگندههای مدرن و تجهیزات پیشرفته هوایی دچار کمبود است و این خلأ در رویدادهای اخیر آشکار شد. توان موشکی کشور بسیار قدرتمند است، اما در بخش پدافندی نیاز جدی به تجهیزات بهروز و مدرن وجود دارد.
صیانت از حیات و معیشت، خط قرمز
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: بدیهی است حاکمیتها در اتخاذ تصمیمات خود، حفظ جان و مال مردم را در رأس اولویتها قرار میدهند. بر این اساس یکی از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران نیز حتما صیانت از حیات و معیشت مردم است، چرا که اگر جان انسانها حفظ نشود، دیگر هیچ دستاورد یا آرمانی معنا نخواهد داشت.
وی تاکید کرد که حکومت و ملت ایران خواهان جنگ و درگیری نیست و تجربههای تلخ جنگ و خسارات انسانی و اقتصادی آن را به خوبی می داند. حتی در نبرد اخیر، علیرغم ضربات سنگین به دشمن و تضعیف چهره امنیتی رژیم صهیونیستی، اقتصاد ایران نیز آسیبهایی متحمل شد و باید واقعبینانه دید که هرگونه جنگ و درگیری جدید، میتواند هزینههای جبرانناپذیری بر اقتصاد و معیشت مردم تحمیل کند.
وی اظهار کرد: دولت باید با بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی، مسائل ایران با جهان غرب را حلوفصل کند تا سایه جنگ از سر کشور دور شود. از سوی دیگر، ملت ایران باید با حمایت از تصمیمات عاقلانه و خردمندانه مسئولان، اتحاد و یکپارچگی خود را حفظ کند تا دشمنان هیچگاه جسارت تعرض به این سرزمین را در سر نپرورانند. ایران از توان دفاعی قابل توجهی برخوردار است و در میدان عمل نشان داده است که میتواند در برابر بزرگترین قدرتها مقاومت کند؛ اما باید به همان اندازه که به توسعه قدرت نظامی توجه میشود، در حوزه اقتصادی و اجتماعی نیز برنامهریزی شود تا بازدارندگی کشور کامل و پایدار شود.
تحلیل گران بر این باورند که اقتدار ملی ایران بر سه پایه استوار است: رهبری مقتدر، قدرت دفاعی و سرمایه اجتماعی. رهبری، مسیر عبور کشور از بحرانها را مشخصمیکند؛ قدرت دفاعی، بهویژه توان موشکی، نقش بازدارنده دارد، هرچند در بخشهایی مثل تجهیزات مدرن پدافندی کمبودهایی دیده میشود. مهمتر از همه، سرمایه اجتماعی و پشتوانه مردمی است که در مقاطع حساس، مانع تحقق نقشههای دشمنان برای تفرقه و تضعیف نظام شده است.
ناظران تاکید دارند: با این حال، ضعف اصلی ایران در بُعد اقتصادی است. ارتباط محدود با اقتصاد جهانی، کشور را از بازدارندگی اقتصادی پایدار محروم کرده و امنیت ملی را در برابر فشارهای خارجی آسیبپذیرتر میکند. حلوفصل مسائل سیاسی با غرب و تنشزدایی، ضرورتی است که نه از سر ضعف، بلکه برای حفظ اقتدار و معیشت مردم باید دنبال شود، چرا که حفظ جان و رفاه مردم خط قرمز هر حاکمیتی است و اقتدار واقعی زمانی محقق میشود که قدرت نظامی، اقتصاد قوی و انسجام اجتماعی در کنار هم قرار گیرند.