نماد آخرین خبر

رد‌پای تاریخ در کشت نخود؛ دانه‌ای به قدمت آواز لُری در دل لرستان

منبع
تسنيم
بروزرسانی
رد‌پای تاریخ در کشت نخود؛ دانه‌ای به قدمت آواز لُری در دل لرستان

تسنیم/ جایی میان چین‌خوردگی کوه‌ها و سینه‌کش دشت‌هایی که با باد نفس می‌کشند، دانه‌ای روییده است که از هزاران سال پیش، نامش را در زمزمه‌ زمین و زبان روستاییان حک کرده‌است.

در دره‌هایی که قرن‌ها صدای پای گله و خش‌خش داس را در خود پیچانده‌اند، لرستان چونان مادری زمین‌زاد، در آغوش خاکی پربار و رازآلود، گهواره‌ کشاورزی را هزاران سال است که می‌جنباند.

این خاک، نه‌فقط بستری برای رویش، که حافظه‌ دیرین تمدن است؛ حافظه‌ای که پیش از واژه، پیش از سنگ‌نبشته، پیش از شمشیر، دانه را شناخت و آن را با باران آشتی داد.

در جغرافیای باستان، لرستان یکی از کهن‌ترین زیستگاه‌های بشری‌ است که در آن کشاورزی نه از سر ناچاری، که از جنس زیستن بوده‌است؛ در پیوندی اسطوره‌ای میان انسان، زمین، آب، و آفتاب.

سابقه‌ کشاورزی در لرستان به هزاره‌های پیش از میلاد بازمی‌گردد. شواهد ابزارهای کشاورزی سنگی، و آثار تمدن‌هایی چون زاغه مردمان این دیار را از نخستین جوامعی می‌داند که کشت گندم، جو، عدس، و نخود را آغاز کردند.

لرستان گره‌گاه زمان و زایش کشاورزی در فلات ایران است و از خاستگاه‌های اهلی‌سازی گیاهان زراعی در عصر نوسنگی. این یرزمین زیستگاه جماعت‌هایی بوده که آغوششان را به ماندن سپردند و در خاک، معنا یافتند.

هزاران سال است که در این خاک، دانه‌ها به زندگی پاسخ داده‌اند؛ از گندم و جو گرفته تا نخود. اینجا، جایی‌ است که زاگرس، چون مادر سالخورده، نفس گرم خود را بر بذر می‌دمد و آن را به بلوغ می‌رساند.

استان لرستان , کشاورزی ,

زیستن به‌رسم ریشه‌ها

هر تکه‌ خاک لرستان روایتی از شخم و بذر و باران دارد. این خاک خاکی است کوه‌زاد، عمدتاً آهکی، و غنی از مواد آلی. از دل زاگرس بیرون آمده، سخت‌جان و صبور، گاه بی‌رمق و گاه پوشیده از سبزه، اما همیشه آماده‌ پذیرش دانه.

در لرستان، زمین زنده است. نفس می‌کشد، زایش دارد، و هر فصل را با وعده‌ای از برکت آغاز می‌کند. خاک این‌جا حافظه دارد. خاطره‌ سیلاب و خشک‌سالی را نگه می‌دارد. در بستر زمان فرسوده شده اما هنوز می‌زاید؛ نخود، عدس، جو، و اشک.

خاک لرستان نه نرم است و نه فراموش‌کار؛ سخت‌جان و کهنه‌دل است، اما وفادار. زمینی خمیده از فرط زایش، که هنوز در دلش جا برای بذرهای تازه دارد. خاک این‌جا تنها زمین نیست؛ حافظه‌ قوم است.

خاک لرستان نه آن‌چنان نرم است که هر دانه‌ای در آن جان بگیرد، و نه آن‌قدر ساده‌دل که بدون رنج، چیزی عطا کند. این خاک، صبور است، اما سخت‌گیر.

باید سال‌ها درونش زیست، تا رازهایش را فاش کند. خاک لرستان همان‌قدر که زمین است، تاریخ است. بر پیشانی‌اش رد چکاوک است و در سینه‌اش صدای آب‌های کهن.

این خاک آبستن کوه‌های خردشده، دشت‌های افکنده در دامان باد، و رودهایی است که فصل‌ها را با خود می‌برند، این خاک حامل حافظه‌ زیستن است.

استان لرستان , کشاورزی ,

سرزمینِ سنگ، باران، و زایش بی‌وقفه

هیچ‌کجا چون این خاک، درد و زایش را همزمان در خود نپرورده؛ اینجا، هر دانه که در زمین آرام می‌گیرد، میراث هزاران سال پیوند میان انسان و طبیعت را بازآفرینی می‌کند.

پیوند کشاورزی و لرستان، فراتر از معیشت، به اسطوره و فرهنگ راه یافته‌است. لالایی مادران لر، بوی علف تازه را دارد، و ترانه‌های کوه، آهنگ داس و تیشه‌اند.

در این سرزمین، کشاورزی نه یک شغل، بلکه آیین است؛ آیینی که با هر طلوع خورشید آغاز می‌شود و با هر شامگاه، به امید رویشی دیگر، به شب سپرده می‌شود.

در تاریخ شفاهی و فولکلور کشاورز، تنها نان‌آور نیست، حافظ تعادل میان آسمان و زمین است؛ همان‌که با دستانش، مرز خشک‌سالی و زاگرس خیس را تعریف می‌کند.

در لرستان، کشاورزی پیشه نیست، شیوه‌ بودن است. راهی برای ماندن. از دامنه‌های گِرد اشترانکوه تا دشت‌های بی‌پایان کوهدشت، کشاورز لر نه زمین را مالک است، نه ابزار، بلکه شریک زمین است. رفیق خاک.

این‌جا کشاورز از زمین نمی‌گیرد، با آن زندگی می‌کند. همراه زمین پیر می‌شود، با آن رنج می‌کشد، و گاه حتی با آن فرو می‌ریزد. این پیوند از جنس مالکیت نیست؛ از جنس هم‌زیستی‌ است.

استان لرستان , کشاورزی ,  

نخودکاری؛ صیادی در دشت

34 درصد از جمعیت لرستان با 800 هزار هکتار زمین زراعی بند نانشان به کشاورزی وصل است. مزارع این سرزمین هر بهار صحنه‌ زایش دوباره‌ دانه‌هایی می‌شوند که از خاک‌های باستانی سربرمی‌آورند و خاطره‌ هزاران سال را تداوم می‌بخشند.

از روزگاری که نخستین خیش بر خاک لرستان نشست، نخود جزو نخستین کشت‌های این سرزمین بود. گیاهی که به مراقبت اندک نیاز دارد، اما به صبر بسیار. و کدام صبر از صبر لرستانی‌ها بیشتر؟ این مردم، خو کرده با کم‌بارانی، با آفتاب بی‌امان، و با خاکی که باید دوستش داشت تا حاصل دهد.

نخود، یکی از نخستین دانه‌هایی ا‌ست که در این چرخه‌ زیستی کشت شد؛ دانه‌ای گرم‌مزاج، مقاوم، و کم‌نیاز، که با جان لرستانی‌ها گره خورده‌است. در این اقلیم کوهستانی با دامنه‌های رسوبی، خاک نه خاموش، که خاطره‌مند است.

نخود درست در چنین خاکی معنا می‌یابد. گیاهی که نه به ناز آبیاری وابسته است، نه به زمین حاصلخیز. در لرستان، نخود و خاک، به یکدیگر می‌آموزند که چگونه در کم‌ترین، بیش‌ترین را ساخت. چگونه در تفتیده‌ترین ایام، از ریشه‌های کم‌توقع، زایش را تکرار کرد.

نخود در شکاف‌های تشنه‌ زمین، رؤیا می‌کارد و پاره‌ای از هویت زراعی لرستان است، پیوندی هزارساله با خاک؛ دانه‌ای کوچک در تپه‌های آهوانه و دشت‌های سینه‌کشیده زاگرس.

مزارع نخود در لرستان تاریخ‌نگار خاموشی‌اند که صدای فرزندان دیم و دیار را در خود حفظ کرده‌اند. این خاک دیم‌خو، اگرچه کم‌رمق از بارش‌های رفته، اما هنوز سرشار از امید دانه‌کاری است و هویتی برخاسته از قناعت.

استان لرستان , کشاورزی ,

زیستن با زمین

لرستان با 90 هزار هکتار زمین دیم زیر کشت نخود، به یکی از پناهگاه‌های سنتی کشاورزی کم‌مصرف ایران بدل شده. نخود در این خاک نوعی مناسک سالانه‌ هم‌زیستی با خشک‌سالی است. زمین می‌داند که آب کم است، اما هنوز به زمین می‌بخشد اگرچه اندک. و این اندک، گاهی شرفِ بقاست.

در دلفان و سلسله و کوهدشت، مزارع نخود همچون جزایر سبزخاکی‌اند که در دریایی از خاک‌های تیره‌پوش پراکنده شده‌اند. این خاک‌ها، آمیخته از رس و آهک و سنگریزه‌اند؛ اما آن‌قدر جان‌دار که دانه‌ نخود را در خود بپرورند، با تأنی، با حرمت.

کشاورزان لر، هنوز هم با دستانی که شیارهای زمین را چون حافظه‌ خود می‌شناسند، به نخودکاران نسل‌های پیشین اقتدا می‌کنند؛ و زمین، هنوز هم مادر است، زاینده، وفادار، و رازآلود.

نور در این جغرافیای استخوان‌دار با احتیاط بر بستر خاک می‌تابد، گویی می‌داند که خواب دانه را نباید آشفت. باد، دستانی نرم دارد. با هر نسیم، شکاف‌های خاک را می‌کاود، و دانه‌ها را بیدار می‌کند. در چنین اقلیمی، نخود بخشی از کیهان‌شناسی مردمان است.

برای لرستان، نخود فقط قوت نیست، خاطره است. در هر کیسه نخود، تکه‌هایی از خورشید، عرق مردان، دست‌های زمخت زنان و ضرب‌آهنگ زاگرس پنهان است. در کوهدشت، در نورآباد، در بروجرد و دلفان، نخود با زبان خاک با انسان سخن می‌گوید.

نخود، در لرستان، چیزی بیش از دانه است؛ پیوندی ا‌ست بین زمین و تن. حلقه‌ای‌ است از چرخه‌ای که از باران آغاز می‌شود، از خاک می‌گذرد، از تن کشاورز عبور می‌کند، و خود را به حیات بدل می‌کند.

استان لرستان , کشاورزی ,

پیروزی خاک بر قهر اقلیم

لرستان با نخود معامله‌ای خاص دارد. به او خاک سخت می‌دهد، آب اندک، اما در عوض، پایداری می‌طلبد. نخود در این معامله قد می‌کشد، ریشه می‌دواند، از عمق تشنه خاک، رمق می‌گیرد، و گل می‌دهد.

گل نخود در باغ ادراک زاگرس، نشانی ا‌ست از پیروزی خاک بر قهر اقلیم. گویی هر دانه، یادگار اجدادی‌ است که در مسیر کوچ یا گرسنگی، نخود را بخشی از ایمان خود می‌دانستند.

حالا در تابستان لرستان، جایی که روزگاری صدای زانوان خسته کشاورزان و خش‌خش داس بر بوته‌های نخود، موسیقی غالب مزرعه بود، اکنون صدای موتور ماشین‌آلات کشاورزی شنیده می‌شود.

نامدار صیادی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی لرستان، این استان را پس از کرمانشاه، دومین تولیدکننده نخود در کشور دانست و از اختصاص 68 هزار هکتار از اراضی به کشت نخود در سال گذشته، خبر داد.

بنابر آمار او حدود 500 هکتار از مزارع دلفان به‌طور کامل مکانیزه شده‌اند و کاشت، داشت و برداشت نخود با ماشین انجام می‌شود. حالا این زهدان زخم‌خورده و پربار، که گاه زاینده‌ٔ شورش و گاه آرامش است، نخود را با ماشین می‌پروراند.

در سال 1403، بیش از 32 هزار هکتار از اراضی دیم لرستان میزبان نخود بوده‌اند. این عدد، پشتوانه‌ای جز ایمان کشاورز ندارد؛ آن‌که باتکیه‌بر آسمان، دانه را می‌سپارد به زمین؛ دانه‌هایی سخت و سرافراز، گویی تربیت‌یافته‌ٔ کوه.

استان لرستان , کشاورزی ,

صیادی نخود؛ روایت رنج، روایت عشق

دره‌های دلفان، تپه‌های کوهدشت، و جلگه‌های پلدختر، حالا سال‌هاست که مزرعه‌ نیستند؛ خاستگاهند. گاه گهواره‌ٔ دانه‌اند، گاه مرثیه‌ٔ خشک‌سالی. اما در میان تَرَک‌های خاک، در نبض کند آب، در سکوت شیارهای گاوآهن، نخود را می‌رویانند، سخت، پرامید.

در دلفان، بیشترین سطح زیر کشت ثبت شده‌است. این سرزمین نامش را از آواز و نجوای زمین گرفته؛ از دل و نَفَس خاک. در آن‌جا که کشاورز نه زارع بلکه قاصدِ نیایش است، نخود همچون تسبیحی در دست خاک تکرار می‌شود.

از دل کوه‌های تنوره‌کشیده‌ گرین تا سینه‌کش دشت‌های خسته‌ خاوه و کاکاوند، نخود، سال‌هاست که با خاک دلفان نفس می‌کشد، جوانه می‌زند، می‌بالد.

نخود دلفان حافظه‌ای زیستی‌ است؛ زبان گرسنگی و امید، بازتاب‌گر اقتصاد روستایی و رکن تاب‌آوری در برابر خشک‌سالی‌های استخوان‌سوز. خشک‌سالی که به دشت‌ها تشر می‌زند، ترک‌های زمین، بی‌صبری باران را فریاد می‌زنند.

سال‌به‌سال، کار برداشت سخت‌تر شده، بازده کاهش یافته، و بازار فروش آشفته‌تر. کارخانه‌های فرآوری نخود در کرمانشاه، تبریز، و حتی بغداد، محصولشان را از کوهدشت و نورآباد تأمین می‌کنند، اما در غیاب برند، بسته‌بندی و صنایع تبدیلی هنوز در زنجیره‌ ارزش نخود محسوس است.

لرستان اما نخود را همچنان با متانت کهن می‌کارد. می‌سپارد؛ به خاک، به صخره، به نسیمی که از بَرز کوه زاگرس می‌گذرد. این کمرکش آتش‌زاده و بادزده، از هزار سال پیش نخود را چون نیای فراموش‌نشدنی خود در دل گرفته‌است.

استان لرستان , کشاورزی ,

تخم اسطوره‌ای‌ از دل اسبان مفرغی

در زاگرس کوه‌زاد گویی هر نخود، تخم اسطوره‌ای‌ است که از دل اسبان مفرغی، از تن گاوان کوه‌پیمای لر، از گلیم‌های آویخته بر باد و از عرق و آه نسل‌ها زاده می‌شود.

نخود، برخلاف گندم که گردن برافراشته و سرش را به کِشته‌ها می‌ساید، سر به زیر دارد. افتاده می‌بالد. این خمیدگی تجسمی‌ است از سربه‌زیری روح زاگرس و دست‌های ورزیده با زمزمه زمین.

دست‌هایی که در زاگرس نخود می‌چینند، دست‌هایی‌اند زخمی، ترک‌خورده. گاهی کودکی است در کنار مادر، گاه پیرمردی با پشتی خم، گاه زنی تنها در پهنه‌ای داغ. چیدن نخود، صیادی است بی‌تور، با حوصله، با آفتاب.

هر خوشه‌ٔ نخود را باید از ریشه چید، با وسواس، بی‌شتاب. و بعد در آفتاب افکند، تا خاک، آخرین آغوش خود را واگذارد. این صیادی، بیشتر از آن‌که برداشت محصول باشد، نوعی آیین است؛ وداع با خاک، دیدار با رزق.

آخرین خبر لرستان در اینستاگرام :
https://instagram.com/lorestan_todayy

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره