افشای راز جنایت در بازار انگشترفروشان نیشابور

خراسان/ مرد انگشترفروشی که اوایل مرداد گذشته یکی از همکارانش را در بازار انگشترفروشان نیشابور به قتل رسانده و زندگی مخفیانهای را در مشهد آغاز کرده بود، در حالی توسط نیروهای انتظامی دستگیر شد که نتوانست رمز یک دستگاه گوشی تلفن همراهش را باز کند!
چهارم مرداد گذشته، نزاع وحشتناکی بین دو مرد میانسال در بازار انگشترفروشان رخ داد که در این میان مرد ۶۱ سالهای به نام «عیسی-ج» با ضربه چاقو به قتل رسید. همزمان با فرار ضارب از محل جنایت، تحقیقات گستردهای با دستور مقام قضایی برای شناسایی و دستگیری عامل این جنایت هولناک در حالی آغاز شد که بررسیها نشان داد: دو مرد میانسال که در زمینه خرید و فروش انگشتر فعالیت دارند به دلیل نامعلومی با هم درگیر شده اند و ضارب که «علیرضا-ش» نام دارد به مکان نامعلومی گریخته است.
بنا بر این گزارش در حالی که رصدهای اطلاعاتی پلیس نیشابور برای شناسایی مخفیگاه متهم به قتل فراری ادامه داشت، آخر هفته گذشته نیروهای گشت کلانتری نواب صفوی مشهد به مرد ۵۰ ساله ای مشکوک شدند که کوله پشتیای را با خود حمل میکرد. در بازرسی از این مرد معتاد، دو دستگاه گوشی تلفن همراه کشف شد اما او نتوانست رمز یکی از گوشیها را باز کند! به همین دلیل ادعا کرد گوشی مذکور را به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان خریداری کرده است و رمز آن را نمیداند! این گونه بود که عوامل انتظامی وی را دستگیر و مورد بازجوییهای فنی قرار دادند.
این مرد که مدعی بود خریدار را نمیشناسد و باید چهره او را ببیند، به تناقضگویی درباره خرید گوشی تلفن همراه ادامه داد تا این که عوامل انتظامی با بررسی سوابق وی و بانک اطلاعاتی مجرمان به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد «علیرضا-ش» به اتهام قتل عمدی در بازار انگشترفروشان نیشابور تحت تعقیب قضایی قرار دارد.
با این اطلاعات مهم، وی بلافاصله با دستور قاضی ویژه قتل عمد، در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد قرار گرفت و راز جنایت هولناک خود را فاش کرد.
متهم به قتل فراری در بازجوییها گفت: آن روز به خاطر خرید و فروش انگشتر با «عیسی» به مشاجره پرداختیم که او ناگهان یک سیلی به صورتم نواخت و سپس خودکاری را از جیبش بیرون کشید تا به گردنم ضربه بزند. من هم که خیلی عصبانی بودم چاقو را برداشتم و تیغه آن را به شکمش فرو کردم. وقتی او خونآلود روی زمین افتاد، من هم که ترسیده بودم از آنجا فرار کردم و بعد از تماس با دوستانم متوجه شدم «عیسی» جان خود را از دست داده است. این بود که به مشهد فرار کردم و سرگردان بودم. شبها را نیز در اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) میخوابیدم تا این که بالاخره نیروهای انتظامی به گوشی تلفن همراهم مشکوک شدند و مرا دستگیر کردند.
تحقیقات بیشتر درباره ادعاهای این مرد معتاد و افشای زوایای دیگر این جنایت همچنان ادامه دارد.