یک سال پس از شب سیاه معدن

ایرنا/ بیرجند - ایرنا - انفجار معدن طبس یک سال پیش، زندگی صدها خانواده را دگرگون کرد و هنوز هم سایه سنگین آن بر دلها سنگینی میکند، حادثهای که ضرورت توجه به ایمنی و حمایت از معدنکاران را بیش از پیش نمایان کرد.
۳۱ شهریور ۱۴۰۳، حوالی ساعت ۹:۳۰ شب، انفجار مهیبی در معدن زغالسنگ پروده طبس به وقوع پیوست، گاز متان، این قاتل خاموش معادن، بار دیگر حادثه آفرید؛ اما این بار نه تنها تونل معدن را لرزاند، بلکه قلب یک ملت را نیز به درد آورد. نخستین گزارشها از این فاجعه حوالی ساعت ۲۳ مخابره شد و خیلی زود، خبر انفجار به یکی از داغترین تیترهای رسانههای کشور تبدیل شد.
در آن شبِ سیاه، ۵۲ کارگر از گوشه و کنار ایران، که برای لقمهای نان دل به اعماق زمین سپرده بودند، دیگر هرگز به خانه بازنگشتند. خانوادههایی در طبس، خراسان جنوبی، کرمان، یزد، خراسان رضوی، گلستان، سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط کشور، صبح اول مهر را با داغی جانکاه آغاز کردند.
حادثه معدن طبس نه تنها یک اتفاق، بلکه فاجعهای انسانی بود؛ فاجعهای که ضعفهای ایمنی، نقص در نظارتها و بیتوجهی به هشدارهای فنی را با بهایی گزاف به رخ کشید. در روزهای بعد، دولت و مسئولان محلی وعده دادند که رسیدگی خواهند کرد؛ از دلجویی گرفته تا حمایت مالی، از مسکن تا درمان، از اصلاح ساختار ایمنی تا ارتقاء تجهیزات.
گاز متان قاتل خاموش معادن ذغالسنگ، در شرایط معمول توسط سیستمهای تهویه و هشداردهنده کنترل میشود، اما در این شب تلخ، نقص فنی در این تجهیزات و کوتاهی در رعایت اصول ایمنی باعث شد تا گاز خطرناک به میزان بحرانی برسد. انفجاری مهیب در دل معدن، صدای وحشتناک آن تا اعماق زمین و قلب همه خانوادهها و جامعه را لرزاند.
نبرد با مرگ در دل معدن
وقتی خبر انفجار در معدن ذغالسنگ طبس به سرعت در شهر پیچید، اضطراب و نگرانی در میان خانوادهها و مردم منطقه موج میزد، هیچکس نمیتوانست تصور کند که چنین فاجعهای در دل این معدن رخ دهد، جایی که سالها مردم با امید به درآمد و زندگی بهتر در آن کار میکردند.
در همان لحظات اولیه، فرماندهی بحران استان به سرعت فعال و دستورات لازم برای اعزام نیروهای امدادی صادر شد، تیمهای تخصصی امداد و نجات از چندین سازمان مختلف شامل هلال احمر، اورژانس، آتشنشانی، نیروهای انتظامی و سایر به محل حادثه اعزام شدند. عملیات نجات در شرایطی بسیار دشوار آغاز شد؛ تونلهای معدن که پر از گرد و غبار، گازهای سمی و ریزشهای احتمالی بودند، محیطی مرگبار برای امدادگران و جانباختگان به شمار میآمد.
با وجود تمامی خطرها، امدادگران دلیرانه وارد معدن شدند تا جان کارگران گرفتار را نجات دهند، آنها باید علاوه بر مقابله با گازهای سمی، تهویه مناسب را در معدن برقرار میکردند و مسیرهای ورودی و خروجی را باز نگه میداشتند. شرایط پیچیده زیرزمینی و کمبود نور و تجهیزات ویژه، عملیات را چند برابر سختتر میکرد.
بسیاری از امدادگران تا لحظه آخر، بیوقفه در تلاش برای یافتن و بیرون آوردن مصدومان و محبوسشدگان بودند، آنها با تمام توان سعی کردند تا جان تعداد بیشتری از کارگران را نجات دهند، اما شدت انفجار و حجم آسیبها بسیار بالا بود. بخشی از تونلها ریزش کرده و راههای دسترسی به محبوسشدگان مسدود شده بود که این خود بر زمانبری عملیات افزود.
همزمان با تلاشهای میدانی، تیمهای پزشکی و بیمارستانهای استان نیز آمادهباش بودند، اتاقهای عمل، بخشهای مراقبتهای ویژه و بخشهای پیش بیمارستانی به سرعت تجهیز و آماده پذیرش مجروحان شدند، انتقال سریع مصدومان به مراکز درمانی از عوامل کلیدی در افزایش شانس نجات آنان به شمار میرفت.
در میان این هرج و مرج، روابط انسانی نیز برجسته شد، خانوادههای نگران، دوستان و همکاران، در کنار هم جمع شده و با اشک و دعا، برای سلامتی جانباختگان و مصدومان التماس میکردند، برخی از خانوادهها تا آخرین لحظات در شهر طبس منتظر بودند، بیخبر از اینکه سرنوشت عزیزانشان چه خواهد شد.
مسئولان استانی، از جمله استاندار و فرماندار وقت، مرتب در محل حادثه حاضر شدند و از نزدیک بر روند عملیات نظارت کردند. آنها ضمن قدردانی از تلاشهای نیروهای امدادی، قول دادند که هر آنچه در توان دارند برای حمایت از خانوادههای داغدار و پیگیری مسائل ایمنی به کار گیرند.
در روزهای پس از حادثه، جلسات متعدد اضطراری با حضور نمایندگان وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان بازرسی کل کشور و کارشناسان ایمنی برگزار شد، این جلسات برای بررسی علل وقوع حادثه و یافتن راهکارهای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی اهمیت زیادی داشت.
همچنین، رسانهها با پوشش گسترده این رویداد، تلاش کردند صدای بازماندگان و خانوادههای قربانیان را به گوش مسئولان و مردم برسانند، گزارشهای ویژه، مصاحبهها و تحلیلها، فضای عمومی جامعه را به سوی ضرورت اصلاحات اساسی در بخش معدن سوق داد.
یکی از نکات مهم در عملیات نجات معدن طبس، همکاری بین سازمانی بینظیر میان دستگاههای مختلف بود، این هماهنگی، اگرچه نتوانست از وقوع حادثه جلوگیری کند، اما به کاهش تلفات و بهبود روند امداد کمک زیادی کرد.
از سوی دیگر، برخی از کارشناسان ایمنی معدن، به کمبود تجهیزات مدرن و نقصهای فنی در سیستمهای هشداردهنده و تهویه معدن اشاره کردند که باید در کوتاهترین زمان ممکن اصلاح شود، این انتقادات نشان میدهد که هزینه نکردن در زمینه ایمنی میتواند جان انسانها را به خطر اندازد.
در این میان، کارگران معدن نیز خواستار بهبود شرایط ایمنی و توجه بیشتر به آموزشهای تخصصی شدند، آنها تاکید داشتند که دانش و ابزار کافی برای مقابله با خطرات باید در اختیارشان باشد تا بتوانند بهتر از خود و یکدیگر محافظت کنند.
نمایش حماسه و ایثار در معدنجوی طبس
به طور کلی، عملیات نجات معدن طبس، نمایش حماسه و ایثار انسانهایی بود که با وجود ترس و سختی، جان خود را به خطر انداختند تا جان دیگران را نجات دهند، این فداکاری، تصویری روشن از روحیه مقاوم و همدلی در برابر فجایع انسانی به نمایش گذاشت.
با وجود این تلاشها، این حادثه تلخ نشان داد که هنوز راه زیادی برای رسیدن به استانداردهای ایمنی مطلوب در معادن کشور باقی است. هر سال، جان کارگران بسیاری در معادن مختلف به خطر میافتد و نیاز است تا سیاستگذاران با جدیت بیشتری به موضوع ایمنی و رفاه این قشر توجه کنند.
در نهایت، باید گفت که این عملیات نجات و واکنشهای گسترده پس از حادثه، نقطه عطفی در تاریخ معادن طبس است که میتواند زمینهساز تحولات مثبت و بهبود شرایط کار و زندگی معدنکاران باشد، مشروط بر اینکه مسئولان وعدهها را به عمل تبدیل کنند.
اما آنچه در کنار صدای انفجار و دود تونلها، خاموش نماند، صدای گریه کودکانی بود که دیگر پدر نداشتند، زنانی که بیهمسر ماندند، و خانوادههایی که نانآور خانهشان را از دست دادند. این حادثه، تنها در دل زمین رخ نداد؛ بلکه در قلب صدها خانواده انفجار بهپا کرد.
مادرانی هنوز هر شب منتظرند که فرزندانشان از معدن بازگردند. همکارانی که دیگر جای خالی دوستانشان را در صف ناهار یا تونل کار میبینند.
بسیاری از بازماندگان، با فشارهای روحی و روانی و مشکلات معیشتی دستوپنجه نرم میکنند، تعدادی از مصدومان هم دچار آسیبهای جسمی دائم شدهاند که مانع ادامه کار آنهاست، این بعد انسانی، فراتر از آمار و گزارشها، بخش فراموششدهای است که باید همیشه در ذهن تصمیمگیران باقی بماند.
هماکنون که در آستانه سالگرد یک سال از حادثه تلخ معدن طبس قرار داریم، یاد و خاطره ۵۲ جانباخته همچنان در قلب جامعه معدنکاران و خانوادههای داغدار زنده است، این روز یادآور ضرورت تغییرات بنیادین در حوزه ایمنی و مدیریت معادن است و فرصتی طلایی برای بازنگری در سیاستها و اجرای وعدهها به شمار میرود.
حادثه تلخ معدن طبس، هرچند غمناک و دردناک بود، اما میتواند فرصتی طلایی برای تجدیدنظر در نظام ایمنی و مدیریت معادن کشور باشد، اکنون بیش از هر زمان دیگری، نیاز است که مسئولان و دستاندرکاران با جدیت و تعهد، اصلاحات ساختاری را در اولویت قرار دهند.
اولین گام، ارتقای فناوری و تجهیزات ایمنی در معادن است، استفاده از سیستمهای پیشرفته پایش گاز، تهویه مطبوع و هشداردهندههای هوشمند میتواند تا حد زیادی خطر انفجار و حوادث مشابه را کاهش دهد، تجهیز معدن به فناوریهای نوین، علاوه بر افزایش ایمنی، بهرهوری را نیز ارتقا میدهد.
آموزش مستمر کارگران و مدیران معدن از اهمیت بالایی برخوردار است. آموزشهای تخصصی درباره خطرات احتمالی، روشهای مقابله با حوادث و نحوه استفاده صحیح از تجهیزات ایمنی باید به صورت دورهای برگزار شود تا همه افراد حاضر در معدن، در شرایط اضطراری بهترین واکنشها را داشته باشند.
همچنین، ضروری است نظام نظارت و بازرسی در معادن تقویت شود، نظارتهای دقیق و مستمر میتواند موجب شناسایی و رفع نواقص پیش از بروز حادثه شود. به همین منظور، ایجاد یک سازمان مستقل نظارتی با اختیارات کامل میتواند گام موثری در جهت تضمین سلامت معادن باشد.
در کنار اقدامات فنی، توجه به جنبههای انسانی حادثه نیز باید مد نظر قرار گیرد، حمایتهای مالی، روانشناختی و اجتماعی از خانوادههای داغدار و بازماندگان، یکی از اولویتهای اصلی دولت و جامعه است که باید به شکل مستمر و منظم انجام شود.
همکاری بین بخشی بین وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، و نهادهای حمایتی میتواند کمک کند تا حمایتها به بهترین شکل ممکن ارائه شود و بازماندگان احساس تنهایی نکنند.
از سوی دیگر، ایجاد فرهنگ ایمنی در جامعه معدنکاران از اهمیت فراوانی برخوردار است. برگزاری کارگاهها، کمپینهای آگاهیبخشی و تشویق به رعایت نکات ایمنی میتواند در کاهش حوادث نقش بسزایی داشته باشد.
مسئولان محلی و ملی باید پاسخگو باشند و شفافیت در ارائه اطلاعات و پیشرفت پروژههای اصلاحی، اعتماد عمومی را افزایش خواهد داد، همچنین، توجه ویژه به توسعه زیرساختهای مرتبط با معدن، از جمله سیستمهای امدادرسانی و امکانات درمانی در نزدیکی معادن، ضروری است تا در صورت بروز حادثه، واکنش سریع و به موقع صورت گیرد.
در نهایت، نگاه به آینده باید نگاهی فراتر از حادثه امروز باشد؛ آیندهای که در آن ایمنی، رفاه و سلامت کارگران معدن، محور اصلی فعالیتهاست و هیچ فشاری نمیتواند این اولویت را تحت تأثیر قرار دهد.
حادثه معدن طبس تلنگری بود که نشان داد زندگی و امنیت انسانها باید بالاترین ارزش را داشته باشد، حالا زمان آن است که با همت و عزم ملی، مسیری نو برای معدنکاری ایمن و مسئولانه آغاز کنیم.
اکنون که در آستانه نخستین سالگرد این حادثه تلخ قرار داریم، نگاهها دوباره به طبس دوخته شده است؛ شهری که هنوز از شوک از دست دادن ۵۲ معدنکارش رها نشده. در همین خصوص، وزیر صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده که به مناسبت سالگرد این فاجعه، سفری به شهرستان طبس خواهد داشت.
گویا این سفر با هدف دیدار با خانوادههای جانباختگان و بررسی وضعیت ایمنی معادن منطقه انجام میشود، بدون شک این دیدارها میتواند فرصتی دوباره برای مرور وعدههای داده شده و مطالبه شفافیت، اصلاحات و حمایت واقعی از خانوادههای داغدار باشد.