بهداشت فرهنگی، نظریهای نوین برای سلامت ذهن و هویت جامعه

ایرنا/ یزد - ایرنا- سلامت ذهن و هویت جامعه، درست مانند سلامت جسم، نیازمند مراقبت و بهداشت است. «بهداشت فرهنگی» مفهومی نوین است که سلامت محیط فرهنگی و ذهن جمعی را بررسی میکند و از پیامدهای منفی تولیدات فرهنگی و هنری محافظت میکند.
امروز جامعه با حجم گستردهای از فیلمها، موسیقیها، محتواهای رسانهای و واژههایی مواجه است که گاه مانند «زبالههای فرهنگی» سلامت زیست فرهنگی را تهدید میکنند. حفاظت از محیط فرهنگی و پیشگیری از بیهویتی، مسئولیت نهادهای فرهنگی و همه فعالان هنر و رسانه است.
هنرمندان و تولیدکنندگان فرهنگی نقش مهمی در بهداشت فرهنگی دارند. آزادی بیان به معنای بیقانونی نیست. خلاقیت باید در چارچوبی مسئولانه بروز کند. متأسفانه برخی آثار هنری این روزها به سمت شوخیهای جنسی، دیالوگهای سیاسی سطحی و ارتباطات اجتماعی خارج از عرف رفتهاند؛ به این بهانه که بخشی از واقعیتهای زیر پوست جامعه هستند. این آثار تنها روایت تجربه یک فرد در یک زمان و مکان خاص را نشان میدهند و نباید به همه افراد یک قشر یا جامعه تعمیم داده شوند.
برخی نیز معیار موفقیت را میزان فروش بلیط یا دریافت جایزه در جشنوارهها میدانند. در این میان، برخی تولیدات حتی مجوزهای لازم را نمیگیرند و به طور معجزهآسا در بازار عرضه میشوند. این موضوع باعث شده معیار موفقیت صرفاً فروش یا جایزه شود، نه ارزش واقعی اثر و تأثیر آن بر ذهن و هویت جامعه.
برخی بر این باورند که سیاست بیش از هنر بر تولیدات فرهنگی تأثیر گذاشته است و آثار اندیشمند کمتر تولید میشوند. هرچند این آثار کمتر مورد استقبال مخاطب عام هستند، اما به بهانه شادیبخشی، محتوای سطحی یا زباله فرهنگی در اختیار مردم قرار میگیرد و انتخاب دیگری هم ندارند. این چرخه به تضعیف هویت فرهنگی و کاهش ذائقه عمومی منجر میشود.
با این حال، چارچوب و خلاقیت میتوانند همزمان وجود داشته باشند. تجربه و نظریه «بهداشت فرهنگی» نشان میدهد اصلاحات فرهنگی موفق تنها با محدودسازی یا خودسانسوری حاصل نمیشوند؛ بلکه رعایت پاکیزگی محیط فرهنگی و شأن ایرانیت، اسلامیت و کرامت انسانی ضروری است. این نظریه شامل تمام تولیدکنندگان فرهنگی و هنری در همه رشتهها و ژانرهاست: فیلمسازان، موسیقیدانان، نویسندگان، شاعران، طراحان و فعالان رسانهای.
تأثیر واقعی آثار فرهنگی در تعامل با مخاطب مشخص میشود. مردم داور نهایی ارزش آثار هستند. موفقیت یک اثر صرفاً با حضور در جشنوارهها یا محافل خاص سنجیده نمیشود؛ محبوبیت میان مردم مسئولیتی سنگین بر دوش هنرمند میگذارد. برخی هنرمندان دل خوشی از الگو شدن ندارند، اما واقعیت این است که چه بخواهند و چه نخواهند، سبک زندگی و رفتار آنها توسط گروهی الگوبرداری میشود؛ حتی به اشتباه.
همه آثار نباید فاخر باشند و تنوع ژانرها ضروری است، اما نباید سلیقه مخاطب تقلیل یابد یا مردم از انتخابهای متنوع محروم شوند. بهداشت فرهنگی یعنی ایجاد تعادل میان تنوع تولید و ارتقای سطح سلیقه عمومی. این تعادل پیامدهای بلندمدت فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی تولیدات هنری را نیز پوشش میدهد.
نظریه «بهداشت فرهنگی» به شخصیتهای فرهنگی یادآوری میکند هویت و اعتبارشان را از مردم دارند. تا زمانی که مردم ارزش آنها را محترم بشمارند، در جایگاه باقی میمانند. اگر روزی مردم احساس کنند عیار هویت از دست رفته، شخصیتها کنار گذاشته خواهند شد. بهداشت فرهنگی یعنی مراقبت از ذهن جامعه، پالایش زبالههای فرهنگی و حفظ پاکیزگی زیست فرهنگی در عین تنوع و نوآوری. خلاقیت و چارچوب نه در تضاد، بلکه در تعامل با یکدیگرند و میتوانند همزمان هویت و نوآوری را حفظ کنند.
در نهایت، بهداشت فرهنگی پلی میان خلاقیت و حفاظت از هویت ملی است؛ تلاشی برای تضمین سلامت ذهنی، فرهنگی و هویتی جامعه و یادآوری این نکته که هر تولید فرهنگی و هر اثر هنری، خواهناخواه بر مخاطب اثر میگذارد و مسئولیتی اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی بر دوش خالق آن قرار میدهد
*مدرس و تحلیلگر حوزه رسانه