وقتی که مرگ نقطه پایان نمیشود

ایرنا/ یزد - ایرنا - فوت همسر همکار و رییس سابقم خبری تلخ بود، درگذشت هر انسانی تلخ است، مخصوصا اگر او را بشناسی.
خبر پرکشیدن کسی که سالها بار سختیهای زندگی یک خبرنگار را در چند استان بر دوش کشیده و سختیهای این حرفه را بارها در زندگی چشیده و در پایان عمر، هشت سال با سرطان جنگیده، دردناک و دلآزار است.
سال ۸۶ که آقای مجید گالشی رییس خبرگزاری جمهوری اسلامی استان اصفهان شد، یک سال از انتقال من به اصفهان میگذشت، من و خانوادهام مانند آقای گالشی و خانوادهاش در اصفهان غریب بودیم و همین باعث شد علاوه بر همکاری، ارتباط خانوادگی نیز داشته باشیم و با همسر مرحومه ایشان که از سادات بسیار مهربان بود، آشنا شدیم.
دیروز از مرگ فاطمه سادات رضوی همسر آقای گالشی مطلع شدم، برای من و خانوادهام آن بانوی سیده مانند یکی از بستگان بود و مرگ او برایمان خبری تلخ ، آنچه که باعث نگارش این مرقومه شد، وصیت متفاوت مرحومه رضوی بود که از بازماندگان خواسته بود، پیکرش بعد از مرگ برای انجام مطالعات علمی در اختیار یکی از دانشگاههای علوم پزشکی قرار گیرد.
دیروز که با آقای گالشی همکار بازنشستهام صحبت میکردم از روزهای پایان عمر همسرش برایم گفت، اینکه هر روز باید چند کسپول اکسیژن برای تداوم لحظات حیات و کشیدن چند نفس بیشتر برای ریههایی که در حال از کار افتادن بود، تهیه میشد و آن مرحومه گفته بود، چقدر اکسیژن رایگان خداوند را بدون هزینه تنفس کردیم و قدر ندانستیم، اما بدون شک او قدر حیات را به خوبی میدانست آنگونه که بعد از مرگ، جسم خود را برای پیشرفت دانش درمان بیماریها و تداوم هرچه بیشتر حیات انسانهای بعد از خودش، اهداء کرد.
بی شک این مرگ حتی برای حیات جسمانی فاطمه سادات رضوی نیز نقطه پایان نبود و کالبد او بیهوده و برای پوسیدن به خاک سپرده نشد، بلکه درس انساندوستی و عشق به نجات انسانهای دیگر را بر اساس آنچه که در وصیت نامهاش عنوان کرده بود، این گونه انجام داد: " جسدم را پس از مرگ در اختیار یکی از دانشگاههای علوم پزشکی (ترجیحا استان گلستان) برای استفاده در امور آموزش، پژوهش و افزایش آگاهی دانشجویان و متخصصان قرار دهید تا پس از مرگ موجب ارتقاء دانش و نجات جان انسانهای دیگر شود".
بنا بر وصیت مرحومه رضوی، پیکرش پس از مرگ به دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان اهداء و هزینههای مراسم درگذشت آن مرحومه نیز صرف امور خیریه شد.
ضمن آرزوی آمرزش و آرامش برای روح بلند سیده فاطمه رضوی، فقدان آن مرحومه مغفوره را به همکار محترم آقای گالشی و دو یادگار بازمانده از سالها زندگی مشترکشان با چند بیت تازه سروده شده، تسلیت میگویم.
این مرگ با تو نقطه پایان نمیشود
قلبی که با تو هست پریشان نمیشود
من میروم، که زندگی ما به رفتن است
مرداب ماندنی، که خروشان نمیشود
از خاک آمدیم و به خاکیم عاقبت
رازی درون ماست، که عریان نمیشود
*خبرنگار ایرنا در استان یزد