مرد حقهبازی که طلا و پولهای شهروندان را میربود: رمالی را از تلویزیون آموختم!

خراسان/ رمال حقهبازی که با سوءاستفاده از عواطف و احساسات مذهبی مردم و همچنین کمک به اهالی غزه از شهروندان کلاهبرداری و سرقت میکرد با هوشیاری یکی از طعمهها و حضور به موقع نیروهای پاسگاه انتظامی فردوسی مشهد در صحنه ارتکاب جرم و در حالی دستگیر شد که مدعی بود این شیوه رمالی را از تلویزیون آموخته است.
روز گذشته یکی از شهروندان که چند ماه قبل طعمه رمال حقهباز شده بود با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از حضور دوباره رمال مذکور در یکی از محلههای دیگر حاشیه شهر خبر داد. به دنبال دریافت این خبر، بلافاصله گروهی از عوامل انتظامی با هدایت مستقیم سروان مصطفی حسنی (رئیس پاسگاه انتظامی فردوسی) به طرف محله مذکور در روستای دهشک عزیمت کردند و مرد ۵۶ ساله رمال را در حالی به دام انداختند که وارد منزل یکی از طعمههایش شده بود و در حال وردخوانی برای دریافت ۷۰۰ هزار تومان پول بود!
خیلی زود با انتقال رمال مذکور که شاهدان عینی مدعی بودند کلاه سبزرنگ (نشانه سیدی) نیز بر سر داشت به پاسگاه انتظامی یکی دیگر از شاکیان وی در حالی به مرکز انتظامی مراجعه کرد که چندماه زندگی خود را رها کرده و به دنبال شناسایی وی بود!
این زن میانسال که ادعا میکرد رمال حیلهگر، مبلغ ۸۰۰ هزار تومان وجه نقد و گوشوارههای طلایش را ربوده است، درباره این ماجرا گفت: چند ماه قبل مردی که کلاه سبز بر سرداشت به کوچه ما در توس ۱۲۸ آمد و در حالی که کتابی را حمل میکرد مدعی شد رمال است و سرکتاب باز میکند. من هم که برای پسرم نگران بودم و مشکلی در زندگی داشتم وسوسه شدم تا از او برای رفع مشکلم کمک بگیرم. آن روز به خاطر قطع برق در شهرک صنعتی همسرم نیز تعطیل شده و به همراه پسرم در خانه بود. رمال که خودش را «سیدمحمد-ع» معرفی میکرد به من گفت در کوچه و خیابان سرکتاب باز نمیکند و فقط باید به منزلم بیاید! من هم او را به خانهام دعوت کردم. وقتی وارد شد از من خواست تا ظرف پر از آب برایش بیاورم. او نگاهی به کف دست پسرم انداخت و گفت «پسرت ۲ خطر بزرگ را رد کرده است اما هنوز ۳ خطر بزرگتر از آن باقی است»! با این گفته دلم لرزید و پرسیدم حال باید چه کار کنیم؟! گفت «ابتدا باید مقداری طلا و پول نقد نذر امام رضا(ع) بکنید و بعد هم برای کودکان غزه خیرات بدهید». او سپس تاکید کرد «البته همه این نذرها و خیرات باید به دست خودتان انجام شود». کمی دلم آرام گرفت و با اصرار او گوشوارههایم را برایش آوردم و شوهرم نیز مبلغ ۸۰۰ هزار تومان هم به سختی پول نقد تهیه کرد چرا که مدعی بود فقط پولها باید نقد باشد! در ادامه هم اصرار کرد که باید ۳ بسته گوشت گوسفندی هم خریداری و برایش بیاورم! وقتی همه اینها را فراهم کردیم، گوشوارهها را درون آب انداخت و دست همه ما را درون آب گذاشت. او لحظاتی ورد خواند و سپس از من خواست تا پولها را درون پاکتی بگذارم و داخل بستههای گوشت قرار دهم. بعد هم به من گفت شما بنشین و دعا بخوان! ولی شوهرت با من تا دم در بیاید!
این زن ادامه داد: در حالی که تعداد دیگری از مشتریان در بیرون از منزل ما منتظر بودند او همه گوشت ها و طلا را درون خورجین موتورسیکلت گذاشت و به بهانه قرار دادن موتورسیکلت در سایه، ناگهان غیب شد! تازه فهمیدیم که در دام کلاهبردار افتادهایم. این بود که به کلانتری کاظمآباد رفتم و شکایتم را مطرح کردم چرا که او از احساسات مذهبی ما سوءاستفاده کرد و با گذاشتن لقمهای نان در دهانش سوگند خورد که همه این خیرات را به غزه میفرستد و حرامش باشد اگر ۵۰ هزار تومان برای خودش بردارد!
مرد رمال هم با پذیرش اتهام خود گفت: من شیوه و شگرد مذکور را از تلویزیون آموختم ولی سید نیستم و تنها چهارشنبهها سید میشوم! البته پسرخاله پدرم سید است. اما چند ماه قبل که پسر ۲۳ سالهام فوت کرد من هم رمالی را شروع کردم و روزی ۴۰۰ هزار تومان درآمد دارم.
وی که خود را اهل بجنورد معرفی میکرد، در ادامه اعترافاتش گفت: خیلی اشتباه کردم و پشیمانم!
تحقیقات بیشتر از این مرد حقهباز برای شناسایی دیگر مالباختگان در پاسگاه انتظامی فردوسی مشهد همچنان ادامه دارد.