آزادسازی سنندج به دست رزمندگان اصفهانی را در «پاسداران تنگه اُحد» بخوانید

ایرنا/ تهران- ایرنا- کتاب «پاسداران تنگه اُحد» که کارنامه عملیاتی رزمندگان استان اصفهان را در آزادسازی و پاکسازی شهر سنندج به تصویر کشیده، منتشر شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا کتاب «پاسداران تنگه اُحد؛ کارنامه عملیاتی رزمندگان استان اصفهان در آزادسازی و پاکسازی شهر سنندج و مناطق عمقی آن (سال ۱۳۶۲-۱۳۵۹)» به قلم جواد استکی در ۵۳۵ صفحه و در ۵۰۰ نسخه توسط انتشارات مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت های سپاه به چاپ رسید.
نویسنده در فصل اول با عنوان سنندج؛ شاهرگ اصلی کردستان به مطالبی همچون اوضاع شهر سنندج، لبیک سراسری به فراخوان نیرو و پل هوایی از اصفهان به سنندج، طرح ریزی برای شروع عملیات آزادسازی شهر، شکلگیری گروه ضربت با ورود گروه دیگری از نیروهای اصفهانی به سنندج، انفجار در مسجد شریفآباد، بازپسگیری شهربانی از ضد انقلاب، ضربه فنی ضد انقلاب و آزادسازی کامل شهر، سپاه سنندج، آزادسازی محور سنندج- کامیاران و شهادت دلخراش فرقدانی پرداخته است.
در فصل دوم نیز مطالبی درباره ورود به عمق و گسترش کمربندی امنیتی شهر منتشر شده که می توان به پیشروی در محور عمقی حسنآباد، استقرار نیرو در کیلانه و زنان، آزادسازی روستای گلین، پاکسازی هَشَمیز، تعقیب دشمن تا علیآباد و گنهیو، شهادت دلخراش منصور عبداللهی، سقوط پایگاه آویهنگ و شهادت تعدادی از نیروهای اصفهانی، عملیات فتح و پاکسازی روستای ماچکه اشاره کرد.
مدال افتخار دارالشهدایی مردم اصفهان
در پیشگفتار کتاب آمده است: مردم ولایت مدار و همیشهدر صحنه اصفهان، اثری متمایز و برجسته برای خود در جریده خاطرات انقلاب اسلامی رقم زدند؛ آنهایی که قبل از انقلاب به واسطه مبارزات سرسختانه با رژیم ستمشاهی لقب میدانداری انقلاب و بعد از آن به خاطر حضور پررنگ و اثربخششان در صحنههای خونبار انقلاب اسلامی و تقدیم بیش از ۲۳ هزار شهید مدال افتخار دارالشهدایی را در کارنامه خود ثبت کردند.
جوانان پرشور و انقلابی اصفهان بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با راهاندازی کمیته دفاع شهری، مقتدرانه زمام امور شهر را به دست گرفتند و در مدت کوتاهی این نهاد مردمی را به مقتدرترین تشکیلات شهری در اصفهان مبدل ساختند که پایه و اساس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را شکل داد. جمع آوری ضبط و ثبت دستاوردهای ارزشمندی که در این برهه از زمان با ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان اسلام و به بهای ریخته شدن پاکترین خونها به دست آمد، بر عهده ما گذاشته شد که با تلاشهای خستگیناپذیر برادران و خواهران در مرکز مطالعات شهید بروجردی (اصفهان) به ثمر رسید.(صفحه 10)
جمع آوری ۱۰۰ هزار سند در بانک اطلاعات دفاع مقدس اصفهان
حاصل این تلاش چندساله، جمع آوری و سازماندهی بیش از ۱۰۰ هزار سند در بانک اطلاعات مرکز است؛ اسنادی که باید در کنار روایتهای رزمندگان غرب و شمال غرب قرار میگرفت و بخشی از تاریخ کشور را که از حساسترین و با اهمیتترین مقاطع است، برای اطلاع آیندگان به تصویر میکشید لیکن بر آن شدیم تا رزمندگان اصفهانی حاضر در منطقه را که جوانان آن ایام و ریشسفیدان امروزند و ناگفتنیهای فراوانی دارند، فرا بخوانیم و با قرار دادن سخنان آنان در کنار مصاحبهها و سخنرانیهایی که از شهدای اصفهان در این منطقه در اختیار داشتیم، نقش نیروهای اصفهانی را در آزادسازی، مردمیاری و استقرار امنیت در سرزمین غرب و شمال غرب کشور به تحریر درآوریم؛ سرزمینی که مقام معظم رهبری در سفر خود به کردستان، فداکاری و ایثار رزمندگان اسلام در این خطه را مجاهدتهای خاموش لقب دادند. (صفحه ۱۰)
طلایهداران نبرد با ضد انقلاب در سنندج
نویسنده در مقدمه کتاب نوشت: آزادی سنندج درست مثل آزادی خرمشهر، یک نقطه عطف در تاریخ معاصر کشور است. این مساله آنقدر حساس بود که با قاطعیت میتوان گفت «اگر سنندج آزاد نمیشد، هیچ کجای کردستان آزاد نمیشد و شاید مام وطن مجبور به جدایی از این فرزند عزیزتر از جان خود میشد» اما با لطف و عنایت پروردگار نیروهای موثر و مفیدی از شهرهای مختلف کشور به ویژه اصفهان که مردمانش سرشتی شهیدپرور و ایثارگر دارند، وارد سنندج شدند. آنها معادلات دشمن را بر هم زدند و آن روزهای پرتکاپو و پرالتهاب را با رشادت و جانفشانی به روزهای سرشار از امنیت و آرامش برای مردم تبدیل کردند. در واقع اصفهانیها طلایهداران نبرد با ضد انقلاب در سنندج بودند و نقش بیبدیل و غیرقابل انکار در این زمینه داشتند. (صفحه ۱۵)
همچون تنگه اُحد
استکی در پایان مقدمه تاکید کرد: اهمیت کردستان برای این ایران اسلامی در آن روزهای پر التهاب، اهمیت همان تنگه بود در جنگ اُحد برای پیامبر(ص)؛ با این تفاوت که پاسداران جانفدا تحت هیچ شرایطی پا پس نکشیدند و فرمان فرمانده را فرو نگذاشتند. آنها با ولایتپذیری محض، پایشان نلغزید و تنگه را در سختترین شرایط رها نکردند؛ جان نازنینشان را دادند اما به دشمن میدانی برای عرض اندام ندادند؛ نه تنها از کمبودها گله نکردند بلکه از آنها فرصت ساختند و با تمام آنچه در زمان داشتند، این تنگه حساس را برای انقلاب اسلامی حفظ کردند. (صفحه ۱۶)
ضربهفنی ضد انقلاب و آزادسازی کامل شهر
ساعت پنج صبح روز بیست و سوم اردیبهشت ماه نیروها، پیشروی به سمت شهر را شروع کردند. نیروهای رزمنده سپاه همدان و قروه با یک تکِ هماهنگ، توانستند بخشی از محله عباس آباد را پاکسازی کنند و چندین موضع ضد انقلاب را ساقط نموده، تلفات قابل توجهی به آنان وارد کنند؛ مخصوصاً پاکسازی تپهای که به محله عباسآباد و خیابان گلشن تسلط داشت، بسیار حائز اهمیت بود و دید و تیر مناسبی روی این محلات داشت. با پیشروی و حمله نیروهای اسلام آنان موفق شدند محله عباسآباد را به طور کامل پاکسازی و چند مقر ضد انقلاب را منهدم کنند و به خیابان گلشن کاملا مسلط شود. در تپه فیض آباد نیروهای سپاه همدان و قروه و نیز نیروهای پیشرویکننده از سمت پادگان، یعنی یک گروهان از پاسداران تهران و تعدادی از پیشمرگان مسلمان کُرد، الحاق شده و بعد از پاکسازی مقر ضد انقلاب در سه راهی فیض آباد و استقرار در آن، عملاً مسیر فرار دشمن را بسته و کمربند دفاعی شهر را کامل کردند.(صفحه ۲۵۹)
شهادت دلخراش یک پاسدار
حادثه تلخ و تاسفباری که پاکسازی جاده سنندج به کامیاران به همراه داشت، شهادت دلخراش و مظلومانه مهدی فرقدانی راننده آقا رحیم (صفوی) بود. سید مرتضی صفوی، نحوه و علت شهادت فرقدانی را این چنین بازگو میکند: ما هنوز داخل فرودگاه بودیم. آقا رحیم تماس گرفت، گفت «رانندهام را میفرستم، یک بیسیم پی.آر.سی ۷۷ به او بدهید، برایمان بیاورد.» فاصله ما هفت هشت کیلومتر، بیشتر نبود. راننده آمد گوشی بیسیم را گرفت و برگشت. قاعدتاً باید ۱۰ دقیقه بعد میرسید اما رحیم تماس گرفت و گفت «چرا گوشی را نفرستادید؟» گفتم «من ۱۰ دقیقه پیش فرستادم.» گفت «ولی هنوز نرسیده.» سوار ماشین شدم و راه افتادم. دیدم ماشین راننده آقا رحیم (شهید مهدی فرقدانی) که پاسدار هم بود، به تپه خورده. جلوتر رفتم، دیدم شهید شده؛ نمیدانم با تبر یا با قمه تمام سر و صورتش را شکافته بودند و شهیدش کرده بودند. خیلی متاثر شدم. با رحیم تماس گرفتم و گفتم «راننده را زدهاند». (صفحه های ۳۳۵ و ۳۳۶)
پاکسازی پایگاه مهم کومله
در مجاورت توریور، روستایی به نام هَشَمیز وجود داشت که یکی از پایگاههای مهم گروهک کومله بود. ۱۶ آبان ماه ۱۳۶۱ در عملیاتی با نام فجر و به یاد شهید نعمت الله حاجیان، فرمانده عملیات سپاه کامیاران نیروها موفق شدند ارتفاعات سوق الجیشی هشمیز و روستاهای اطراف را آزاد کنند. نیروها از طریق پل چوبی باریکی که بعد از روستای اندر بود، حرکت کردند و از کنار رودخانه و درهای زیر ارتفاعات سه تُرک به طرف هشمیز رفتند. آنها در روستای هشمیز درگیری شدیدی با دشمن داشتند و خانه به خانه مبارزه کردند. کومله در مسجد روستا که قبلاً در آنجا مستقر بود، تمام کتابها و قرآنها را سوزانده بود. در جریان این عملیات که روستاهای حلوان، اندر، تکیه، تخته و هشمیز پاکسازی شد. تعدادی از نیروهای گروهک کومله کشته و زخمی شدند؛ ۱۰ نفر هم به اسارت نیروهای اسلام درآمدند. (صفحه ۴۷۷)