فاجعه زیستمحیطی در بابلرود؛ رودخانه در محاصره زباله و نخالههای ساختمانی

تسنیم/ رودخانه بابلرود، روزگاری نماد زلالی و حیات در شهر بابل، این روزها در محاصره نخالههای ساختمانی و زبالههای رهاشده گرفتار شده است.
در شهر بابل، بابلرود روزگاری نماد زندگی و تماشای طبیعت بود؛ جایی که آبهای زلالش انعکاسی از آسمان و سکوت دلنشین طبیعت را به مردم هدیه میکرد، اما امروز، این رودخانه با لایهای ضخیم از نخالههای ساختمانی و زبالههای رهاشده پوشیده شده و حال و روز خوشی ندارد. اهالی شهر با دلآزرده از کنار این رودخانه عبور میکنند و با غصه میگویند: زبالهها به راحتی و بدون هیچ مانعی داخل رودخانه ریخته میشوند و کسی هم پاسخگو نیست.
نخالههای ساختمانی که بهطور غیرمجاز و بیرویه در حاشیه و دل رودخانه ریخته شدهاند، مسیر جریان آب را مسدود کرده و منظرهای اسفناک از بیتفاوتی و رهاشدگی ایجاد کردهاند. هر بار باران میبارد، حجم آب بیشتر میشود و این زبالهها و نخالهها به جای جریان طبیعی رودخانه، تهدیدی برای سیلابهای احتمالی و محیط زیست بومی شدهاند.
آب بابلرود دیگر نه صدای آرامشبخش گذشته را دارد و نه جلوهای از زیبایی طبیعت؛ امروز بوی زباله و مصالح ساختمانی در هوا پراکنده شده و تصویری از بحران محیط زیستی را به نمایش گذاشته است. اهالی با نگرانی میگویند که مسئولان محلی نه تنها توجهی به این وضعیت ندارند، بلکه بازدید و بررسی جدی هم انجام نمیشود و رهاشدگی رودخانه، هر روز ادامه پیدا میکند.
این رودخانه که میتوانست محل تفرج، فعالیتهای تفریحی و جاذبهای طبیعی برای شهر و گردشگران باشد، حالا به نمادی از غفلت و کمتوجهی تبدیل شده است. نخالهها و زبالهها نه تنها اکوسیستم رودخانه را تهدید میکنند، بلکه سلامت و زندگی مردم ساکن در حاشیه آن را نیز در معرض خطر قرار دادهاند.
اهالی منطقه میگویند بابلرود را باید دوباره زنده کرد. باید به آن رسیدگی شود، نخالهها جمعآوری و مسیر آب بازسازی گردد تا رودخانه بتواند همان نقش حیاتبخش و زیبای خود را به شهر و مردم بازگرداند. در غیر این صورت، خاطرهای از جریان زلال و آرامشبخش بابلرود، تنها در عکسهای قدیمی و یادهای گذشته باقی خواهد ماند، در حالی که امروز تصویرش پر از آشغال، بیتوجهی و بیحوصلگی مسئولان است.
بابلرود اکنون در انتظار اقدام عاجل مسئولان و همراهی مردم است؛ انتظار دارد تا بار دیگر جاری شود، زندگی ببخشد و نام خود را به عنوان شاهرگ حیات شهر بابل حفظ کند. اما اگر این سکوت و رهاشدگی ادامه یابد، شاید دیر باشد و رودخانهای که روزی قلب طبیعت و مردم بود، به خاطرهای فراموششده تبدیل شود.