وقتی اعتماد به همسر، به زندان ختم میشود

ایسنا/ گاهی داستان زندان، از اعتماد شروع میشود، از زمانی که زنی کنار همسرش مینشیند و با لبخند و اعتماد، برگهای را امضا میکند؛ برگهای که قرار است فقط کمکی کوچک به مرد زندگیاش باشد. اما همان امضا، سرآغاز فصلی دردناک از زندگیاش میشود که هرگز تصورش را نداشت؛ «آغاز فصل زندان».
در ماههای اخیر، ستاد دیه آذربایجان شرقی با پروندههایی روبهرو شده که هرکدام، روایتی تلخ از همین اعتمادهای بیپاسخ است؛ زنانی که نه تاجر بودهاند، نه اهل ریسک اقتصادی. خانهدارانی که تنها به اصرار همسر، دستهچک به نام خود گرفتهاند تا در مشکلات مالی یارشان باشند. اما وقتی موعد چکها رسید و پولی برای پرداخت نبود، قانون دیگر مهربان نبود؛ چک به نام زن بود و زندان در انتظارش.
صدایی از پشت دیوارها
یکی از این زنان، متولد ۱۳۷۰ است. صدایش آرام است، با حسرت میگوید: همسرم چک برگشتی داشت. گفت به نام تو دستهچک بگیرم تا کارها راه بیفتد. من هم اعتماد کردم. فکر میکردم دارم کمک میکنم... اما در نهایت نهتنها مشکلاتش حل نشد، بلکه من وارد زندان شدم. اون بیرون بود، من در زندان، و بچهام بیپناه...
چشمانش پر از اشک میشود و ادامه میدهد: هیچوقت فکر نمیکردم، محبت، میتواند روزی اینطور تاوان داشته باشد.
اما این فقط یک روایت نیست. در گوشهی دیگر زندان، مادر جوانی نشسته که داستانش، بغض هر مادری را میشکند.
او میگوید:
«همسرم آهنفروش بود و به برادرش چک داده بود. وقتی نتوانست در موعد مقرر چک را تسویه کند، برادر شوهرم از او شکایت کرد و همسرم به زندان رفت. من برای اینکه اوآزادشده و پیش بچههایم برگردد، به برادر شوهرم چک دادم تا رضایت بدهد. گفتم آزاد شود، ما باهم بدهی تو را صاف میکنیم. ولی همسرم نهتنها بدهی را تسویه نکرد، بلکه از من جدا شد!. برای اینکه حضانت دو بچهام پیش با من باشد، مهریه را بخشیدم. حالا خودم به خاطر همان چک، زندانیام و بچههایم با پدر و مادرم زندگی میکنند…، فرزند بزرگترم تازه مدرسه میرود، هر بار که ملاقاتم می آید، میپرسد مامان کی برمیگردی خانه؟ با گریه میگوید« جوابی ندارم برایش...»
رسول تقیپور، مدیر ستاد دیه آذربایجان شرقی در گفتوگو با ایسنا میگوید: از دغدغههای جدی من خانمهایی هستند که هیچ اطلاعی از معاملات ندارند و فقط به خاطر اعتماد به همسر، دستهچک گرفتهاند و حالا پشت میلهها هستند. در همین یک ماه گذشته، نزدیک پنج پرونده با همین موضوع داشتیم.
او با تأکید بر لزوم دقت بیشتر بانکها افزود: بانکها باید هنگام ارائه دستهچک، سختگیرانهتر عمل کنند. متأسفانه برخی خانمها نمیدانند چک یعنی تعهد، یعنی مسئولیت. وقتی چک برگشت بخورد، قانون، صادرکننده را مسئول میداند، نه کسی که واقعاً از آن سود برده است.
تقیپور با ابراز تأسف ادامه میدهد: از ابتدای امسال تاکنون ۱۷ زندانی زن را از زندانهای استان آزاد کردهایم؛ نیمی از آنها بهخاطر همین ماجراها در زندان بودند.
قانون؛ بیتفاوت به احساس
از نگاه قانون، چک فقط یک امضاست. نه عشق میفهمد، نه نیت خیر. مطابق قانون جدید صدور چک، صادرکننده – یعنی کسی که چک را امضا کرده – مسئول پرداخت وجه است. حتی اگر چک به درخواست همسر صادر شده باشد یا وجه آن در جیب دیگری رفته باشد، قانون تنها به امضا نگاه میکند. همین بیتوجهی به جزئیات، باعث شده زنانی که درگیر طلاق، اختلاف یا حتی جدایی هستند، با بدهیهای میلیونی و حکم حبس روبهرو شوند.
این روزها پشت دیوارهای سرد زندان، زنانی نشستهاند که تنها گناهشان اعتماد بوده است. دستهچکی که قرار بود ابزار کمک باشد، حالا سندی است برای حبس.
مسئولان ستاد دیه میگویند آگاهی و آموزش حقوقی زنان باید جدی گرفته شود. نه برای بیاعتمادی در خانواده، بلکه برای حفاظت از خودشان.
شاید وقت آن رسیده است که پیش از هر امضا، هر برگ چک، هر قولی، یک مکث کنیم؛ چون گاهی یک امضا، میتواند مرز میان آزادی و اسارت باشد.