شفیع آباد؛ روستایی که با دستان زنانش جهانی شد

مهر/ روستای شفیع آباد در قلب کویر کرمان نمادی از اراده مردمان کویر برای توسعه گردشگری و قرار گرفتن در ویترین روستاهای دیدنی جهان است.
در دل کویر لوت، جایی که شنها با آفتاب میرقصند و تاریخ در هر کوچهاش نفس میکشد، روستای شفیع آباد شهداد با همت و مشارکت مردمانش، به یکی از بهترین روستاهای گردشگری جهان در سال ۲۰۲۵ تبدیل شد.
در حاشیه کلوتهای اسرارآمیز شهداد، جایی که گرمای کویر با خنکای نخلستانها در هم میآمیزد، روستایی کوچک اما پر رمق به نام شفیع آباد، با تکیه بر توان مردم محلی، به الگویی از توسعه گردشگری مردمپایه در ایران بدل شده است.
این روستا نه با سرمایهگذاریهای کلان دولتی، بلکه با دستان پینهبسته زنان و مردانش، امروز در فهرست بهترین روستاهای گردشگری جهان قرار گرفته است.
بومگردی؛ از خانههای خشتی تا اقامتگاههای جهانی
در سالهای اخیر، خانههای خشتی و سنتی شفیعآباد که روزگاری در آستانه فرسودگی بودند، با همت اهالی به اقامتگاههای بومگردی تبدیل شدهاند.
زهرا رضایی، یکی از زنان فعال در حوزه گردشگری روستا، میگوید: خانه پدریام را با کمک همسرم بازسازی کردیم و حالا پذیرای گردشگرانی از سراسر ایران و حتی کشورهای اروپایی هستیم.
وی میافزاید: باورم نمیشد روزی گردشگران خارجی در حیاط خانهمان چای بنوشند و از ما درباره سبک زندگیمان سوال کنند.
در حال حاضر بیش از ۱۰ اقامتگاه بومگردی در شفیعآباد فعال است که عمدتاً توسط خانوادههای محلی اداره میشود. این اقامتگاهها نه تنها منبع درآمدی پایدار برای ساکنان شدهاند، بلکه باعث حفظ معماری بومی و احیای سبک زندگی سنتی نیز شدهاند.

صنایعدستی؛ هنر زنانه در دل کویر
یکی از ارکان اصلی توسعه گردشگری در شفیعآباد، تولید و فروش صنایعدستی است. زنان روستا با استفاده از مواد اولیه بومی مانند برگ نخل، پشم و پارچههای سنتی، محصولاتی چون حصیربافی، گلیم، پته دوزی، سوزندوزی و عروسکهای محلی تولید میکنند.
فاطمه شفیعی، بانوی ۵۵ سالهای که کارگاه کوچکی در حیاط خانهاش دارد، میگوید: سالها هنر بافتن داشتم اما بازار نداشت، اما حالا گردشگران از کارهایم استقبال میکنند و حتی سفارش میدهند و درآمدم از فروش صنایعدستی بیشتر از یارانه خانوار شده است.
این زنان نه تنها به اقتصاد خانواده کمک میکنند، بلکه با آموزش دختران جوان، چرخه انتقال دانش بومی را نیز زنده نگه داشتهاند.
در بسیاری از خانهها، مادر و دختر کنار هم مینشینند و بافتنی میزنند؛ تصویری که روزگاری در حال فراموشی بود، اما امروز به نماد پویایی روستا بدل شده است.
زنده بودن روستا؛ از مهاجرت معکوس تا جشنوارههای محلی
شفیعآباد، دیگر روستایی خالی از سکنه نیست. با رونق گردشگری، بسیاری از جوانانی که به شهر مهاجرت کرده بودند، به زادگاه خود بازگشتهاند.
علیاکبر مرادی، جوان ۳۲ سالهای که پس از سالها کارگری در بندرعباس به روستا بازگشته، حالا مدیر یکی از اقامتگاههای بومگردی است.
او میگوید: در شهر فقط کار میکردم، اما اینجا زندگی میکنم. با گردشگران آشنا میشوم، فرهنگمان را معرفی میکنم و درآمد خوبی هم دارم.
روستا حالا میزبان جشنوارههای محلی، نمایشگاههای صنایعدستی و تورهای آموزشی است.
مدارس روستا با حضور کودکان پررونقتر شدهاند و نانوایی، فروشگاه و حتی یک کتابخانه کوچک دوباره فعال شدهاند.
این زنده بودن، نتیجه مشارکت مردم در توسعهای است که از دل خودشان جوشیده است.

زنان؛ ستونهای توسعه پایدار
نقش زنان در این تحول، انکارناپذیر است. آنها نه تنها در تولید صنایعدستی و مدیریت اقامتگاهها نقش دارند، بلکه در تصمیمگیریهای محلی نیز فعال شدهاند.
شورای روستا اکنون دو عضو زن دارد و جلسات توسعه گردشگری با حضور بانوان برگزار میشود.
مریم احمدی، یکی از اعضای شورای روستا، میگوید: ما زنان فقط نان نمیپزیم؛ ما آینده روستا را میسازیم و اگر گردشگری امروز در شفیعآباد رونق دارد، به خاطر تلاش زنانی است که باور کردند میتوانند.

الگویی برای ایران
شفیعآباد نشان داد که توسعه گردشگری، تنها با ساخت هتلهای لوکس و تبلیغات پرهزینه ممکن نیست. وقتی مردم محلی، بهویژه زنان، در مرکز تصمیمگیری و اجرا قرار بگیرند، توسعهای پایدار، انسانی و فرهنگی شکل میگیرد.
این روستا حالا نه تنها مقصدی برای گردشگران، بلکه الگویی برای دیگر مناطق ایران است که میخواهند از دل سنت، آیندهای روشن بسازند.
خبرنگار مهر با حضور در روستای شفیع آباد پای حرفهای مردم روستا مینشیند و هر یک از تجربیات خود میگویند.
زهره، یکی از زنان فعال در بخش گردشگری به خبرنگار مهر میگوید: وقتی تصمیم گرفتیم خانه پدریمان را به اقامتگاه تبدیل کنیم، خیلیها گفتند فایدهای ندارد. اما من و همسرم باور داشتیم که گردشگری میتواند زندگیمان را تغییر دهد. با کمک بچهها دیوارهای خشتی را ترمیم کردیم، حیاط را با گلهای بومی تزئین کردیم و اتاقها را با وسایل سنتی چیدیم. حالا گردشگران از کشورهای مختلف میآیند، در خانه ما اقامت میکنند، غذاهای محلی میخورند و از ما درباره فرهنگ کویری سوال میپرسند.
وی میافزاید: این تجربه نهتنها درآمد ما را بیشتر کرده، بلکه باعث شده احساس کنیم بخشی از یک جریان بزرگ فرهنگی هستیم. برای من، این خانه فقط محل زندگی نیست و حالا به پلی میان گذشته و آینده تبدیل شده است.

حسن کشاورز شهدادی نیز میگوید: سالها فقط خرما میکاشتیم و به شهر میفرستادیم. هیچکس نمیدانست این نخلستانها چقدر زیبا هستند.
وی میافزاید: وقتی گردشگران شروع کردند به بازدید از باغها، فهمیدیم که همین زمینهایی که از کودکی در آنها کار کردهایم، میتوانند جاذبه گردشگری باشند.
وی ادامه میدهد: حالا تورهای کویرگردی برگزار میکنم؛ گردشگران را به دل کلوتها میبرم، درباره شکلگیریشان توضیح میدهم، شبها کنار آتش داستانهای محلی تعریف میکنم. این کار نهتنها درآمد دارد، بلکه باعث شده جوانها به روستا برگردند و دنبال راهی برای ماندن باشند.
مریم دیگر زن روستایی نیز میافزاید: ما زنان همیشه در خانه کار میکردیم؛ گلیم میبافتیم، سوزندوزی میکردیم، اما کسی نمیدید. حالا گردشگران از کارهای ما عکس میگیرند، میپرسند چطور میدوزیم، چطور میبافیم.
وی با بیان اینکه این توجه باعث شد اعتماد به نفسمان بیشتر شود میگوید: من کارگاه کوچکی راه انداختهام که در آن دختران جوان را آموزش میدهم. بعضیها حالا برای خودشان غرفه دارند و محصولاتشان را در نمایشگاههای محلی میفروشند. در شورای روستا هم فعال هستم و تلاش میکنم صدای زنان شنیده شود.
وی معتقد است: اگر امروز شفیعآباد جهانی شده، بخش بزرگی از آن به خاطر زنانی است که باور کردند میتوانند.
علی، یکی از جوانان منطقه نیز میگوید: در بندرعباس کارگری میکردم، اما هیچوقت حس تعلق نداشتم. وقتی دیدم در شفیعآباد گردشگری رونق گرفته، برگشتم و با دوستانم تورهای شبانه کلوت گردی برگزار میکنیم.
وی میافزاید: ما گردشگران را با ماشینهای آفرود به دل کویر میبریم، شبها زیر آسمان پرستاره کمپ میزنیم. این تجربه برای خیلیها شگفتانگیز است. درآمدمان خوب است، اما مهمتر از آن، حس زنده بودن داریم. حالا دیگر فقط برای پول کار نمیکنیم؛ برای حفظ فرهنگ و طبیعتمان تلاش میکنیم.
















