اراک؛ شهری با هویت گمشده در ِالمانهای شهری

ایرنا/ اراک - ایرنا - اراک شهری با تاریخ، فرهنگ و صنعت غنی، اما سیمای شهریاش هنوز داستان واقعی خودش را روایت نمیکند و سالها است که ِالمانهای شهری جای خالی هویت و معنا را حسن میکنند و هنوز نتوانسته تصویری شایسته از خود در سیمای شهریاش ترسیم کند و سالهای متمادی است که وضعیت به همین شکل مانده، آیا وقت آن نرسیده که اراک، خود را در آینه المانهایش بازتعریف کند؟
به گزارش ایرنا، اراک، مرکز استان مرکزی، شهری است با پیشینهای غنی در تاریخ، فرهنگ و صنعت، از زادگاه بزرگانی چون امیرکبیر و قائممقام فراهانی گرفته تا قطبهای صنعتی و کشاورزی همچون انار ساوه و پسته زرندیه و هنر فرشبافی، همه و همه گنجینههایی هستند که میتوانند در قالب المانهای شهری، به زبان تصویر و فرم، روایتگر هویت این شهر به عنوان مرکز استان باشند، اما نگاهی به سیمای شهری اراک، نشان میدهد که این ظرفیتها یا نادیده گرفته شدهاند یا در بهترین حالت، به شکلی سطحی و غیرتخصصی بازنمایی شدهاند.
استان مرکزی زادگاه چهرههای ماندگاری چون امیرکبیر، قائممقام فراهانی، دکتر حسابی و بسیاری از شخصیتهای علمی، فرهنگی، سیاسی و هنری است، اما در محیط شهر، نشانی از این بزرگان در قالب المانهای شهری دیده نمیشود.
هنرهای بومی مانند فرشبافی، موسیقی محلی و آیینهای سنتی، ظرفیتهایی هستند که میتوانند در طراحی المانها به کار گرفته شوند، اما تاکنون مغفول ماندهاند.
اراک بهعنوان یکی از قطبهای صنعتی کشور، میزبان صنایع مادر و کارخانههای بزرگ است و این ویژگی میتواند الهامبخش طراحی المانهایی با فرمهای صنعتی و سازههای غولپیکر باشد، اما با وجود این ظرفیت، المانهای شهری اراک بیشتر به فرمهای تکراری و فاقد هویت صنعتی محدود شدهاند.
۲ سال گذشته، تلاشهایی برای بهبود وضعیت المانهای شهری صورت گرفته است، از جمله نصب چند المان جدید با فرمهای مدرنتر، ساماندهی معابری که هیچ گونه المانی نداشتند و جان دادن به نقاطی که تاریک و فاقد هیچگونه المان بودند، از جمله برنامههای ۲ سال اخیر تصمیمگیری برای طراحی و نصب المان فوتبال آلومینیوم اراک در راستای حمایت از این تیم و ایجاد شور و نشاط ورزشی بیشتر در این شهر است که نشان میدهد در المان سازی اراک تاحدودی هدفگذاری درست در حال انجام است با این حال، همچنان فقدان پیوند میان این المانها و هویت فرهنگی، تاریخی و صنعتی شهر احساس میشود و نقاط اصلاح و کار در این شهر بسیار گسترده و سالها مغفول مانده است.
برای ساخت المانهای شهری باید به ریشههایمان بازگردیم
رئیس حوزه هنری استان مرکزی، ضمن تقدیر از انتخاب موضوع گزارش، به کمبود ژورنالیسم تحقیقی در فضای رسانهای استان اشاره کرد و گفت: ابتدا باید از شما و مجموعه ایرنا بابت انتخاب این سوژه مهم تشکر کنم و در فضای رسانهای استان مرکزی، با کمبود گزارشهای تحلیلی و ژورنالیسم تحقیقی مواجهیم و تلاش شما برای پر کردن این خلأ جای تقدیر دارد.
سالار جیریایی در ادامه به پرسش اصلی گزارش درباره بازتاب هویت فرهنگی و تاریخی شهر اراک در المانهای شهری پرداخت و گفت: متاسفانه المانهای شهری اراک تاکنون نتوانستهاند بازتابدهنده هویت تاریخی، فرهنگی یا صنعتی این شهر باشند و اگر بخواهیم برند یا نشانوارهای برای شهر بسازیم که به گذشتهمان متصل باشد و معرف بخشی از هویت ما باشد، چه هویت تاریخی و فرهنگی، چه هویت صنعتی امروز، باید ابتدا به ریشههایمان بازگردیم و این ریشهها شامل مفاخر، تعاملات اجتماعی، طبیعت، تاریخ و زیستبوم استان هستند که باید به نشانههایی قابل فهم برای عموم تبدیل شوند.
او با اشاره به کلیشههای رایج در طراحی المانها افزود: سالهای گذشته، اگر هم کاری انجام شده، بیشتر کلیشهای بوده، مثلاً برای بزرگداشت شهدا، از گل لاله استفاده شده یا تصاویر شهدا بدون در نظر گرفتن بعد هنری در سطح شهر نصب شدهاند و اینها هرچند بومیاند، اما فاقد عمق هنری و نمادپردازی هستند.
جیریایی در ادامه به عناصر فرهنگی قابل تبدیل به المان اشاره کرد و گفت: نخستین عنصر فرهنگی که باید به آن پرداخته شود، مفاخر استان هستند، شخصیتهایی که در فرهنگ، هنر و سیاست تاثیر ملی و بینالمللی داشتهاند و دومین عنصر، نمادهایی هستند که بیانگر تعاملات اجتماعی، تاریخی و طبیعت استان باشند و متاسفانه چنین نمادهایی که مطابق با زیستبوم استان مرکزی باشند، در اراک کمتر از سایر شهرستانها دیده میشوند.
رئیس حوزه هنری خاطرنشان کرد: حوزه هنری با همکاری ۲ عضو هیات علمی دانشگاه اراک، ۲ پروژه مهم را پیش برد، یکی در بخش گرافیک با استاد مرادی بود که حاصل آن نمایشگاهی با عنوان تصویر شهر شد، مجموعهای از نقشمایهها و وکتورهایی برگرفته از معماری خانههای قدیمی و بازار اراک و پروژه دوم با دکتر بهرامی در بخش عکاسی بود که به استخراج نقشمایههای تاریخی از فضاهای مختلف استان پرداخت و خروجی این پژوهش قرار است در قالب کتابی منتشر شود.
جیریایی تاکید کرد: برای رسیدن به یک المان شهری موثر، ابتدا باید پژوهش دقیق مبتنی بر زیستبوم استان انجام، سپس این پژوهش در قالب هنرهای تجسمی به فرمهای گرافیکی یا حجمی تبدیل شود و این فرآیند نیازمند عزم بیندستگاهی، درک درست از موضوع، و تامین منابع مالی است، تا زمانیکه این مسیر بهدرستی طی نشود، نمیتوان انتظار داشت که اراک صاحب المانهایی باشد که معرف هویت فرهنگی و اجتماعیاش باشد.
اراک، شهری ثروتمند اما گمشده در بیوزنی فرهنگی
محمدهادی بیات، روزنامهنگار و پژوهشگر مطالعات فرهنگی و رسانه با نقد وضعیت هویتی شهر اراک، گفت: اراک، قلب تپنده صنعت ایران، در تضادی آشکار میان اهمیت اقتصادی و بیوزنی فرهنگی زندگی میکند، این شهر که بر شانههای کار و صنعت بنا شده، در مسیر توسعه شتابزده، هویت و روح جمعی خود را گم کرده و به خوابگاهی بزرگ برای کارگران و متخصصان تبدیل شده، نه خانهای برای شهروندان.
وی با اشاره به پیامدهای این بحران افزود: وضعیت کنونی صرفا یک دغدغه روشنفکری نیست، بلکه مستقیما بر آینده اقتصادی و اجتماعی شهر تاثیر میگذارد و شهری که فقط بر صنعت تکیه دارد و برند فرهنگی ندارد، در جذب سرمایههای خلاق ناتوان است و نبود حس تعلق، سرمایه اجتماعی را تضعیف کرده و شهروندان را به افرادی بیتفاوت نسبت به فضای عمومی بدل کرده است.
بیات با تاکید بر لزوم بازآفرینی هویت شهری اراک اظهار کرد: راهحل، بازگشت به گذشتهای که وجود نداشته نیست، اراک باید نقطه ضعف خود، یعنی صنعت، را به نقطه قوت تبدیل کند، ما نباید از هویت صنعتی خود شرمنده باشیم، باید آن را روایت کنیم و مدیریت شهری باید از خواب عمرانی بیدار شود و بپذیرد که فرهنگ، زیربنای توسعه پایدار است، نه تزئین روی کیک.
او در ادامه گفت: اراک نیازمند پروژههایی است که تاریخ صنعت را روایت کند، فضاهای صنعتی را به پاتوقهای فرهنگی تبدیل سازد، و قهرمانان علمی و صنعتی شهر را به نسل جدید معرفی کند. اراک باید از یک خوابگاه صنعتی به یک پایتخت خلاق صنعت ایران تبدیل شود، شهری که در آن، هنر و صنعت در هم میآمیزند و شهروندانش داستانی منحصربهفرد برای تعریف کردن دارند.
بیات در بخش تحلیلی گفتوگو، به ریشههای بحران هویتی اراک پرداخت و اظهار کرد: برخلاف شهرهایی چون اصفهان، یزد یا شیراز که هویتشان در تاریخ چندهزارساله ریشه دارد، اراک شهری ساختهشده است، نه روییده و این شهر در دوره قاجار با اهداف نظامی و اداری بنیان گذاشته شد و فاقد حافظه تاریخی و اسطورهای بود که بتواند در برابر طوفانهای مدرنیته به عنوان لنگرگاه هویتی عمل کند.
وی افزود: توسعه اصلی شهر در دوران پهلوی و پس از آن، با احداث صنایع سنگین گره خورد و این یک معامله فاوستی بود، اراک کار و رونق اقتصادی را به دست آورد، اما در عوض هویت خود را فروخت و شهر به سرعت به یک خوابگاه کارگری بزرگ تبدیل شد و تمام سیاستگذاریهای شهری در خدمت چرخه تولید قرار گرفت.
بیات همچنین به مسئله مهاجرتهای گسترده به اراک اشاره کرد و گفت: هجوم مهاجران از اقوام مختلف برای کار در صنایع، اراک را به یک شهر چهلتکه تبدیل کرد و این دیگ جوشان هرگز به نقطه جوش نرسید تا فرهنگها را در هم بیامیزد و یک هویت واحد اراکی خلق کند، در غیاب یک هویت شهری فراگیر، مهاجران در لاک هویتهای قومی خود باقی ماندند و شهر دچار جزیرهای شدن فرهنگی شد.
این فعال فرهنگی با نقد مدیریت شهری اراک گفت: بحران امروز، بیش از هرچیز، محصول فلسفه مدیریت شهری است، دههها است که موفقیت در متراژ آسفالت و تعداد پلهای روگذر تعریف شده است و در این نگاه، شهر یک پروژه عمرانی است، نه یک موجود زنده اجتماعی. فضاهای بالقوه فرهنگی تخریب شدهاند تا جای خود را به پاساژ بدهند و این توسعهزدگی، نرمافزار شهر را فدای سختافزار کرده و منجر به بیگانگی نسل جوان از محیط زندگی خود شده است.
رئیس شورای شهر اراک با قبول این نکته که اراک میتوانست روزگار بهتری از نظر المان سازی با تکیه بر داشتههای فرهنگی، هنری، ورزشی، اجتماعی و حتی کشاورزی استان مرکزی، داشته باشد، گفت: اقدامات متعددی برای بهسازی المانهای اراک انجام شده است، اما به هر حال نقاط مغفول مانده متعددی وجود دارد و قطعا یک شبه نمیتوان به این وضعیت بهبود بخشید.
علی اصغر غفاری بیان کرد: اقدامی که در مدت اخیر تعریف و در حال اجرا است در نظر گرفتن یک فراخوان است که افراد صاحب نظر و هنرمند میتوانند ایده و طرحهای خود را ارائه دهند حتی امکان ارائه ایده در حد یک تیتر هم وجود دارد و در نهایت تمامی این ایده و نظرات جمع بندی و با کمک هنرمندان اجرا خواهد شد و به نظر میرسد با این اقدام امکان بهتری برای بهسازی الامانهای اراک ایجاد میشود.
وی عنوان کرد: مسئله مهمی که همواره با آن درگیری وجود دارد همکاری با هنرمندان است، متاسفانه اگر با یک هنرمند همکاری شود نفر دوم گلایهمند میشود و این چرخه ادامهداری است که یک مانع برای انجام اقدامات محصوب میشود، در صورتیکه نیاز است اجماع نظر وجود داشته باشد و در برخی از موارد شاید هنرمندی از دیگر استانهای کشور یک اقدام را بتواند انجام دهد که المان مناسبتری ساخته شود و این موضوعی است که دقیقا باید توسط خود هنرمندان بررسی و آنها نیز برای رسیدن به نتیجهای مطلوب همکاری کنند.
کلام آخر:
سالها است که موضوع المان سازی در اراک و نقش آن در جذب گردشگر به استان مرکزی، رونق اقتصادی و از همه مهمتر تاثیر آن در روحیه شهروندان و افرادی که به این شهر سفر میکنند مطرح میشود، اما در نهایت تمامی نقدها، طرحها و توصیهها به طراحی تعدادی المان با نورافشانی ختم میشود، البته از انصاف عبور نکنیم وضعیت المان سازی اراک حداقل از نظر بصری تاحدودی از سالهای رکود گذشته بهتر شده است، اما همچنان المانها بیشتر به رفع تکلیف شباهت دارند تا اینکه کار تخصصی باکیفیت انجام شود.
نیاز است مجموعه مدیریت شهری از صاحب نظران این عرصه کمک بگیرد که بر اساس پژوهش و تحقیق و با همکاری هنرمندان شاخص کشوری المانهایی تعریف و اجرا شود که هویت فرهنگی، تاریخی، صنعتی، هنری و سنتی استان مرکزی را به نمایش درآورد و به شهری شاخص تبدیل کند و البته نیاز است هنرمندان نیز با نگاه محدود صرفا المانسازی را به عنوان یک فرصت شغلی در نظر نگیرند و اگر ظرفیت طراحی برخی از المانها در استان وجود ندارد مانع همکاری دیگر هنرمندان کشور نشوند و خود نیز در این عرصه کمک کنند.
















