زوایای جدید از جنایت مقابل مجتمع مسکونی در کوی امیرالمومنین(ع) مشهد

خراسان

بروزرسانی 1404/09/06 - 15:51

زوایای جدید از جنایت مقابل مجتمع مسکونی در کوی امیرالمومنین(ع) مشهد

خراسان/ متهم به قتل در نزاع مرگبار مقابل یک مجتمع مسکونی در کوی امیرالمومنین(ع) مشهد در حالی جزئیات و زوایای جدیدی از این ماجرای تکان‌دهنده را روز گذشته در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد فاش کرد که هنوز برخی از عاملان شرکت در نزاع منجر به قتل تحت تعقیب قضایی قرار دارند.

متهم این پرونده جنایی که حدود ۹ ماه بعد از دستگیری به قتل با ضربه چاقو اعتراف کرده است، روز گذشته با دستور قاضی وحید خاکشور (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) به محل وقوع نزاع مرگبار انتقال یافت و مقابل دوربین قوه قضائیه قرار گرفت تا صحنه قتل را بازسازی کند.
در آغاز بازسازی صحنه جنایت که کارآگاهان عملیاتی پلیس آگاهی نیز حضور داشتند، ابتدا سرگرد رجبی (افسر پرونده) توضیحاتی را درباره چگونگی وقوع جنایت و دستگیری متهم به قتل فراری بازگو کرد و سپس قاضی شعبه ۲۵۸ دادسراری عمومی و انقلاب با تفهیم مواد قانونی از متهم خواست تا حقیقت ماجرا را بیان کند چرا که اظهارات وی در مراحل دیگر دادرسی مورد استناد مقامات قضایی قرار می‌گیرد.
با این تذکر قاضی ویژه قتل عمد، «حسین» (متهم به قتل) خنجر چوبی را به دست گرفت و چگونگی وارد آوردن ضربه کارد را به پهلوی «محمد-م» (مقتول) به طور عملی نشان داد و گفت: زمانی که «محدثه» خواهر امین (متهم متواری) با پدرم که عمویش است تماس گرفت و ماجرای درگیری را بازگو کرد بلافاصله ما هم به طرف مجتمع مسکونی به راه افتادیم که آن‌جا گویا ابتدا با عذرخواهی صحنه درگیری اولیه تمام شده بود ولی نمی‌دانم علت آغاز دوباره آن چه بود! وقتی ما به صحنه درگیری رسیدیم مرحوم «محمد» با چماق به سر پدرم کوبید که من نتوانستم این صحنه را تحمل کنم و در حالی با چاقو به طرف او هجوم بردم که «محمد» با همان چماق ضربه‌ای به سر من زد که ۱۲ بخیه خورد ولی ضربه دوم او را روی سرم گرفتم و سپس تیغه چاقو را به پهلویش فرو کردم.
در حالی که هنوز «امین» و «هادی-غ» از متهمان فراری این پرونده جنایی هستند واکاوی‌های پلیس درباره ماجرای بخش اول درگیری بیانگر آن بود که ابتدا فردی به نام «مهدی» به دنبال برادرزاده‌هایش در یکی از واحدهای مجتمع مسکونی می‌رود که از حدود ۲ ماه قبل در آن مجتمع ساکن شده بودند تا آن‌ها را با خود به افطاری خانوادگی در روستا ببرد اما در همین حال دختری از اهالی مجتمع بیرون می‌آید و با دیدن مرد غریبه از او سؤال می‌کند با اهالی این مجتمع کار دارید؟ این سؤال با پاسخ تند و توهین‌آمیز «مگر شما مفتش محلی؟» روبه‌رو می‌شود و این گونه دختر جوان پس از یک مشاجره کوتاه با مرد غریبه، زنگ آیفون را به صدا درمی‌آورد و ماجرای رفتار توهین‌آمیز مرد غریبه را برای برادرش «وحید» بازگو می‌کند. خیلی زود با بیرون آمدن وحید، درگیری شکل می‌گیرد و تیغه چاقو در حالی انگشت وحید را زخمی می‌کند که برادرزاده‌های «مهدی» نیز وارد درگیری شده بودند اما مدتی بعد با ورود مادران آن‌ها به ماجرا، این درگیری با عذرخواهی پایان می‌یابد و طرف‌های مقابل تلاش می‌کنند تاذ«وحید»را برای درمان انگشت زخمی‌اش به مرکز درمانی ببرند اما زمانی که «وحید» درون خودرو نشسته بود ناگهان دختر جوان دوباره با عمویش تماس گرفت و زخمی شدن برادرش را در این درگیری به وی اطلاع داد.
طولی نکشید که «محمد-م» (عموی دختر جوان) نیز به همراه افراد دیگری در حالی وارد صحنه نزاع شدند که از سوی دیگر هم «محدثه» (خواهر یکی از متهمان) با مشاهده این وضعیت با عموی خودش (پدر متهم به قتل) تماس گرفته بود و بدین ترتیب عده‌کشی‌ها در حالی شروع شد که حسین (متهم به قتل) نیز به همراه پدرش در صحنه نزاع حاضر شد.
طولی نکشید که نزاع خونبار با چوب و چماق و سلاح سرد دوباره به شکل هولناکی آغاز شد که این بار تیغه چاقوی «حسین» (متهم به قتل) بر پهلوی «محمد-م» (عموی دختر جوان) فرود آمد و او را نقش بر زمین کرد. دقایقی بعد در حالی عاملان این نزاع هولناک از صحنه حادثه گریختند که «محمد-م» در مرکز درمانی جان سپرد و این گونه پرونده‌ای جنایی شکل گرفت.
در ادامه تحقیقات تعدادی از عاملان نزاع دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شدند اما «حسین» همچنان متواری بود تا این که هفتم اسفند سال گذشته او نیز در یک عملیات ضربتی به دام افتاد و چند روز قبل با راهنمایی‌های تخصصی قاضی وحید خاکشور (قاضی پرونده‌های جنایی) به قتل «محمد-م» اعتراف کرد اما هنوز برخی از متهمان این پرونده متواری هستند که تلاش گسترده کارآگاهان با دستورهای ویژه مقام قضایی برای دستگیری آن‌ها ادامه دارد.