کشف ردپای «نئاندرتالها» در قلب جنگلهای هیرکانی

ایرنا/ کشف دندان یک خرس منقرض شده و ابزارهای سنگی در اعماق غار «لیبِن» سوادکوه، پنجرهای تازه به زندگی نئاندرتالها در شمال ایران گشوده است. این غار که به تازگی در رده «درجه یک» ملی ثبت شده، نیازمند اعتبارات ویژه برای حفاظت از اسرار دوران پارینهسنگی است.
در منطقه حفاظت شده «اِساس» در ارتفاعات سوادکوه، غار مرموز «لیبِن» نه تنها گنجینهای از تنوع زیستی امروز، بلکه اسناد باارزشی از زندگی جانوری و انسانی در ادوار کهن زمین را در خود نگه داشته است.
این غار بر اساس کشف دندان «خرس غار» یا «خرس کودارو» گونهای منقرض شده که پیشینهای حدود ۲۵۰ هزار ساله دارد، بهعنوان غاری درجه یک ملی تصویب شده است.
بر اساس اعلام پژوهشگران، «لیبِن» پس از روسیه و قفقاز، سومین نقطه در جهان است که بقایای این نوع خرس در آن یافت شده است.
اهمیت این کشف، باستانشناسان و دیرینهشناسان بینالمللی را به سوادکوه کشاند. محمد شکوهی، رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان سوادکوه و سوادکوه شمالی روز سهشنبه در گزارشی به خبرنگاران از کشف بعدی و جذابتری خبر داد و گفت: با پیگیری مدیر بنیاد پژوهشهای فرهنگ و تاریخ سوادکوه و حضور محققان مؤسسه نئاندرتالشناسی آلمان، مجموعهای از ابزارهای سنگی نیز در این غار کشف شد. این یافته، احتمال سکونت انسانهای نئاندرتال در این منطقه را تقویت میکند.
وی افزود: پس از کشف دندان خرس، یافتن این ابزارهای مربوط به دوران پارینهسنگی، دلیل اصلی ثبت ملی این غار بعنوان اثر درجه یک بود. تحقیقات برای اثبات قطعی حضور نئاندرتالها ادامه دارد.
این مسئول با اشاره به وسعت ۲۹۹۷ هکتاری منطقه حفاظت شده «اِساس» و پوشش گیاهی انبوه هیرکانی آن، تاکید کرد هرگونه شکار، صید، چرای دام و ساختوساز در این منطقه ممنوع است.
شکوهی درباره وضعیت حفاظت از غار «لیبِن» گفت: این غار در منطقهای صعبالعبور قرار دارد و دسترسی به آن برای عموم آسان نیست. با این حال، برای حفاظت بیشتر، برنامهریزی برای نصب درب ورودی و کنترل تردد در دستور کار قرار گرفته است. تعیین بودجه خاص برای حفاظت از این غار در دست پیگیری است تا همزمان با ادامه کاوشهای علمی، از تخریب این سرمایه ملی جلوگیری شود.
غار «لیبِن» سوادکوه، دیگر تنها یک پدیده طبیعی نیست؛ بلکه یک آرشیو زنده و کمنظیر از تاریخ حیات در شمال ایران است.
کشف همزمان بقایای یک گونه منقرض شده جانوری و نشانههایی از سکونت انسانهای نخستین، این غار را به کانونی مهم برای پژوهشهای دیرینشناسی و باستانشناسی تبدیل کرده است.
حالا نوبت متولیان میراث فرهنگی و محیط زیست است تا با اختصاص بودجه و تدابیر حفاظتی ویژه، از این «پنجره به دوران پارینهسنگی» حفاظت کنند تا فصلهای جدیدی از تاریخ کهن این سرزمین، با امنیت و دقت بیشتر ورق بخورد.
جنگلهای واقع در نیمرخ شمالی رشته کوه البرز که در پهنهای به طول ۸۰۰ کیلومتر و به عرض ۲۰ تا ۷۰ کیلومتر، از آستارا در شمال استان گیلان تا گُلی داغ در شرق استان گلستان امتداد دارد، اغلب به نام جنگلهای شمال شناخته میشود ولی نام اصلی و علمی آن، جنگلهای هیرکانی است.
هیرکان یا وَرکان (وَرکانه)، همان گرگان یا جُرجان است که در زمان باستان، محل زندگی قومی به همین نام در استان گلستان امروزی و نواحی اطراف آن بود و از مکانهای اصلی اقامت ' پارتها ' بعد از ورود به سرزمین ایران محسوب میشد.
منطقه هیرکانی در اوج گسترش، استانهای گیلان و مازندران و بخشهایی از جمهوری ترکمنستان را نیز شامل میشد.
نام این قوم، علاوه بر سرزمین های مذکور، به دریای ' کاسپی ' (خزر) هم اطلاق میشد و یکی از نامهای آن، دریای هیرکان یا دریای وَرکانه بود.
جنگلهای این منطقه نیز به همین دلیل در متون علمی به نام جنگلهای هیرکانی (Hyrcanian forests) و گاه جنگلهای خزری یا کاسپی (Caspian Forest) نامگذاری شده است.
با این حال مردم کشور ما همچنان که هنگام مسافرت به شهرهای ساحلی دریای خزر، اصطلاح ' سفر به شمال ' را به کار می برند، از جنگل های هیرکانی نیز با نام 'جنگلهای شمال ' یاد می کنند.
البته اصطلاح جنگلهای شمال در بسیاری از متون علمی هم به کار میرود و نمیتوان آن را نادرست دانست ولی بهتر است برای هر مصداق، از دقیقترین و مناسبترین نام آن استفاده شود.
به همین دلیل، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، نام یکی از مهمترین برنامههای بین المللی خود را 'پروژه مدیریت چند منظوره جنگلهای هیرکانی' گذاشته است.
در مجموع میتوان گفت اصطلاح جنگلهای هیرکانی (Hyrcanian forests) نامی بین المللی است و برای تمام پژوهشگران داخلی و خارجی مفهومی روشن و بدون ابهام دارد در حالی که جنگلهای شمال برای غیر ایرانیان نامفهوم است.


















