پيک نکا/ اولين قرار و گردش جمعي به فاجعه‌اي غم‌انگيز تبديل شد. تفريح پسران جواني که از چند نقطه مختلف کشور دور هم جمع شده بودند، پاياني تلخ داشت. آب‌هاي ساحل محمودآباد اين چهار دوست را در خود بلعيد و تنها يک نفر از آنان توانست جان سالم به در ببرد. حادثه‌اي که حاشيه‌هاي زيادي در پي داشت و اين چهار جوان را به انجام مراحل بازي خطرناک نهنگ آبي متهم کرد.


شايعه‌اي که خيلي زود از سوي تنها بازمانده و معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي استان مازندران تکذيب شد. قرباني‌هاي اين ماجراي تلخ در محيط بازي موبايلي با هم آشنا شده بودند، اما قصدشان از اين سفر فقط تفريح و دورهمي بود؛ نه انجام بازي.
سرهنگ سيد جعفر ساداتي، معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي استان مازندران، درباره جزئيات اين ماجرا مي‌گويد: «حوالي ساعت ۱۵ روز يکشنبه شانزدهم شهريور ‌سال جاري در پي کسب خبري از مرکز فوريت‌هاي پليسي ۱۱۰ مبني بر وقوع غرق‌شدگي در خيابان معلم – ساحل ۱۴ در شهرستان محمودآباد، موضوع در دستور کار مأموران انتظامي قرار گرفت. مأموران با حضور در محل حادثه دريافتند که ۴ جوان اهل و ساکن شهرستان‌هاي اصفهان، ايذه خوزستان و اردبيل هنگام شنا در منطقه ممنوعه شنا غرق شدند که با حضور به موقع ناجيان غريق، دو نفر از آنان از آب بيرون کشيده شده و دو نفر ديگر به علت خفگي در دريا غرق شدند. با انتقال دو مصدوم اين حادثه به مرکز درماني يکي از آنان نيز به علت شدت مصدوميت در بيمارستان جان باخت.»
سرهنگ ساداتي با اشاره به انتشار خبري مبني بر قصد خودکشي اين افراد به سبک بازي نهنگ آبي در دريا آن را تکذيب کرد و افزود: «برابر بررسي‌هاي به عمل آمده و تحقيقات از يکي از نجات‌ يافتگان اين حادثه، اين چهار جوان که در يک بازي اينترنتي به نام قهرمانان موبايلي به صورت مجازي با يکديگر آشنا شده‌ بودند، براي تفريح به شهرستان محمودآباد سفر کردند که هنگام شنا دچار سانحه شدند.»
روايت تنها بازمانده شناي مرگبار
ايمان اميني، تنها بازمانده بيست‌ و يک ساله اين سانحه تلخ، در حالي‌ که اشک مي‌ريزد و هنوز از اين ماجرا شوکه است ، مي‌گويد: «من و دوستم به نام حسين عسگري از ۱۲سال پيش با هم رفيق بوديم. درواقع از بچگي با هم بزرگ شديم. در يک مدرسه درس مي‌خوانديم. ما از يک ‌سال پيش وارد يک بازي به نام قهرمانان موبايل شديم. اين بازي در کافه بازار به صورت رايگان است و همه مي‌توانند از آن استفاده کنند. درواقع يک جنگ است بين ۱۰نفر؛ اين بازي هيچ درخواستي در دنياي واقعي ندارد و اصلا شبيه به نهنگ آبي نيست. من و حسين مدتي بازي کرديم تا اينکه در آن محيط با چند نفر آشنا شديم. آشنايي ما با آنها بيشتر شد تا اينکه درنهايت تصميم گرفتيم قرار بگذاريم و همديگر را ببينيم. شاهين و ميثم از استان خوزستان و اردبيل، من و حسين هم از اصفهان به محمود آباد رفتيم. قرارمان اين بود که سه چهار روز در آنجا تفريح کنيم. درست است که نخستين‌ بار بود همديگر را مي‌ديديم ولي در دنياي مجازي با هم رفيق شده بوديم. دليل قرارمان هم همين بود. اصلا موضوع بازي در کار نبود. آن بازي فقط در موبايل‌هايمان بود و براي سرگرمي آن را انجام مي‌داديم.»
گريه‌هاي ايمان بيشتر مي‌شود وقتي مي‌خواهد از روز حادثه و آن لحظه شوم بگويد: «هنوز هم باورم نمي‌شود. تازه يک روز بود که به محمودآباد رسيده بوديم. شب را خوابيديم و ظهر به دريا رفتيم. مي‌گويند آن منطقه شنا ممنوع است؛ ولي ما تابلوي هشدار را نديديم. غريق نجات ادعا مي‌کند که سه بار ما را از آب بيرون کشيده ولي حتي يک بار هم به ما اخطار ندادند. در خيابان معلم ساحل شماره ۱۰بساط‌مان را پهن کرديم و به آب زديم. در حال شنا بوديم که ناگهان يک جت‌اسکي از کنارمان رد شد. زير پاي هر چهار نفرمان خالي شد. نمي‌توانم آن لحظه را توصيف کنم. همگي زير آب رفتيم؛ اما فقط من شنا بلد بودم. بچه‌ها هم در آب ماندند و کسي نتوانست آنها را نجات دهد. خودم هم داشتم خفه مي‌شدم تا اينکه نجاتم دادند اما جسد بقيه را از آب بيرون کشيدند. هنوز هم شوکه‌ام و باورم نمي‌شود. در آن حال وقتي از من پرسيدند که آن جوانان چه کساني بودند، فقط اطلاعات دقيق از دوستم حسين داشتم و بقيه را در حد کم مي‌شناختم. همين باعث شد که بيشتر سوال بپرسند و وقتي گفتم در محيط بازي موبايلي با هم آشنا شديم، ما را متهم کردند که براي انجام مراحل بازي نهنگ آبي به دريا زده‌ايم؛ در صورتي که اصلا قضيه بازي نبود، قصد ما فقط تفريح و شنا بود.»
حسين عسگري هم ۲۱ سال داشت و در رشته حسابداري در اصفهان درس مي‌خواند. شاهين بيست‌ و پنج ساله بود و از استان اردبيل به محمود آباد رفته بود. ميثم سرکاني هم ۲۱ سال داشت. او اهل اهواز بود. دايي ميثم از شوک بزرگ خانواده‌شان در خصوص مرگ ناگهان ميثم مي‌گويد: «ميثم اهل کار و مسئوليت‌پذير بود. با برادرش يک دکه در اهواز داشتند و کار مي‌کردند. هنوز هم باورمان نمي‌شود که او را از دست داده‌ايم. مي‌گفت براي ديدن دوستانش به محمود آباد مي‌رود. اما خبر فوت او را به ما دادند. ابتدا گفتند در حال اجراي بازي نهنگ آبي بودند که جان باختند ولي دوستش مي‌گويد اين ماجرا دروغ است. خودمان هم باورمان نمي‌شود که ميثم بخواهد چنين کاري کند. او اصلا اهل اين حرف‌ها نبود. يک حادثه او را از ما گرفت.»
روايت متفاوت غريق نجات
سعيد خادمي، رئيس هيأت نجات‌ غريق محمودآباد، اما روايت ديگري از اين ماجرا دارد: «آن منطقه شنا ممنوع است. اتفاقا تابلوي هشدار هم وجود دارد. آن زمان چند خانواده ديگر هم بودند که در همان قسمت‌هاي جلويي آب شنا مي‌کردند ولي اين چند جوان يک بار به سمت قسمت عميق‌تر رفتند که بچه‌هاي ما به آنها تذکر دادند. آنها هم بلافاصله به تذکر گوش داده و به سمت جلوي آب آمدند. اما وقتي بچه‌هاي ما به سمت ديگر ساحل رفتند، ناگهان آنها دوباره به سمت دورتر دريا رفته و درنهايت غرق شدند. در عرض چند ثانيه ابتدا يکي از آنان را از آب بيرون کشيديم. با عمليات احيا او به زندگي برگشت. ۳تا ۵ دقيقه بعد هم جسد دو نفر ديگر از آب بيرون کشيده شد. البته يکي از آنها با عمليات احيا برگشت ولي در بيمارستان جان باخت. تا صبح به دنبال آن يک نفر ديگر گشتيم تا اينکه صبح زود جسم بي‌جان او را پيدا کرديم. در همان ابتدا از همان فردي که زنده بود سراغ دوستانش را گرفتيم. او گفت که آنها را نمي‌شناسد. در محيط بازي قهرمانان موبايل با آنها آشنا شده و براي انجام يکي از مراحل اين بازي به دريا آمده‌اند. بعد از اتمام اين عمليات هم ديگر او را نديدم.»

همراهان عزيز ، آخرين اخبار استان مازندران را به صورت لحظه اي و فراجناحي در بسترهاي زير دنبال کنيد :
آخرين خبر مازندران در تلگرام :
http://T.me/joinchat/AAAAAECg77_wr3btFfTRpQ
آخرين خبر مازندران در اينستاگرام :
https://instagram.com/mazandaran_today