شلیک مرگبار به مامور بدرقه زندان کرج؛ قرار بود پدرزنم را فراری بدهم

رکنا/ داماد خانواده وقتي ميخواست پدرزن زندانياش را فراري دهد با شليک گلوله، مأمور بدرقه زندان را به قتل رساند و به قصاص محکوم شد اما با گذشت 9 سال از اين ماجرا هنوز حکم وي اجرا نشده و متهم با درخواست تعيين تکليف در پروندهاش از قضات خواست تا از اين بلاتکليفي نجاتش دهند.
صبح روز 22 آذر سال 90 در حالي که مأموران بدرقه زندان چند زنداني را با خودرو از ندامتگاه کرج واقع در جاده قزلحصار به دادگاه منتقل ميکردند در محدوده پل محمد شهر ناگهان دو خودروي پيکان و زانتيا با ايجاد تصادف ساختگي راه را بر آنها سد کردند.
وقتي خودروي حامل زندانيان متوقف شد مردي نقابدار با يک اسلحه کلاش وارد خودروي زندانيان شد و با تهديد مأموران قصد فراري دادن يکي از زندانيان را داشت که بر خلاف نقشهاش متوجه شد زنداني مورد نظر داخل خودرو نيست. اما وقتي ميخواست از خودرو فرار کند، با مأمور زندان درگير شد و مرد نقاب دار گلولهاي شليک کرد که منجر به مرگ مأمور شد و بلافاصله نيز با خودروي همدستانش فرار کرد. متهمان که پس از فرار در يکي از شهرستانها مخفي شده بودند با تلاش کارآگاهان جنايي البرز مخفيگاهشان لو رفت و همگي دستگير شدند، عامل جنايت نيز پس از دستگيري به اتهام خود اعتراف کرد.
باتوجه به حساسيت ماجرا، پرونده در دادگستري استان البرز به رياست قاضي رنجبر و سه مستشار ديگر تحت رسيدگي قرار گرفت.
اين متهم در اظهارات خود مدعي شد: من کارگر ساختمان بودم و زندگي خوبي داشتم تا اينکه شنيدم پدرزنم را با مقداري مواد مخدر که در خودرواش جاسازي شده بود، دستگير کردهاند. او اهل اين کارها نبود به نظرم برايش پاپوش درست کرده بودند. وقتي به زندان افتاد همسرم خيلي بيتابي ميکرد و از من خواست هرطور شده پدرش را نجات دهم.
بعد از اين ماجرا بود که من نقشه فراري دادن او را از زندان کشيدم. روز حادثه به تصور اينکه او را از زندان به دادگاه منتقل ميکنند با همدستي دو نفر از دوستانم نقشه را اجرا کرديم اما وقتي وارد خودروي حمل زندانيان شدم پدرزنم را نديدم، ميخواستم فرار کنم که با مأمور بدرقه درگير شدم و او را زدم.
اين متهم پس از محاکمه در نهايت با رأي قضات دادگاه کيفري به قصاص محکوم شد. قضات ديوان عالي کشور نيز رأي صادره را تأييد کردند و بدين ترتيب متهم در يک قدمي اجراي حکم قصاص قرار گرفت. اما با گذشت 9 سال از اين ماجرا، اولياي دم براي اجراي حکم حاضر نشدند، تا اينکه متهم با درخواست تعيين تکليف در پروندهاش از قضات شعبه يکم دادگاه کيفري استان البرز خواست تا وي را از اين بلاتکليفي نجات دهند.
اين در حالي است که پدر مقتول از دادگاه خواسته بود تا براي متهم حکم محاربه بگيرند و او را اعدام کنند، بدين ترتيب با توجه به درخواست مرد زنداني، قضات براي تصميمگيري در اين باره وارد شور شدند.