فارس/ رضا سواري توليد کننده زنجيره کامل مرغ در کشور، کار خود را با فروشندگي مرغ به صورت سيار آغاز کرد و امروز داراي 16 واحد توليدي مرغ و محصولات کشاورزي در کشور است.
رضا سواري دارنده 16 واحد توليد گوشت مرغ، مرغ مادر، خوراک دام، طيور و آبزيان، توليد جوجه يک روزه گوشتي، توليد گل رز شاخه بريده هلندي و امثال آن است.
وي اکنون عضو هيات نمايندگان اتاق بازرگاني ايران و رئيس کميسيون کشاورزي اتاق بازرگاني اروميه است. در واحدهاي توليدي اين کارآفرين نمونه بيش از صدها نفر کارگر مشغول به فعاليت هستند. به عبارتي رضا سواري از سال 63 تاکنون و طي 35 سال کار و تلاش مستمر براي 923 نفر شغل ايجاد کرده است.
رضا سواري که هماکنون توليد کننده زنجيره کامل مرغ گوشتي در کشور است کار خود را به عنوان يک فروشنده دوره گرد و با سرمايه 2 هزار تومان آغاز کرد و امروز آن فروشنده دورهگرد براي 923 نفر اشتغال ايجاد کرده است.
براي آشنايي با جزئيات بيشتر از زندگي اين کارآفرين نمونه گفتوگويي با وي انجام شده که در ادامه ميخوانيد:
فارس: آقاي سواري از دوران کودکيتان بفرماييد؟ در کجا و در چه خانوادهاي متولد شديد و دوران تحصيل خود را چگونه سپري کردهايد؟
سواري: در يک خانواده کشاورز و دامدار در روستاي محروم گردهرش در حومه مهاباد متولد شدم. 3 برادر و 6 خواهر داشتم که به همراه پدر و مادرم يک خانواده پرجمعيت 12 نفره را تشکيل ميداديم.
دوره پنج ساله ابتدايي را در روستاي محل سکونتم گذراندم اما از آنجا که روستاي ما فاقد مدرسه در مقاطع تحصيلي راهنمايي و دبيرستان بود به همين دليل به ناچار براي ادامه تحصيل به مياندوآب رفتم و تحصيلات در اين دو مقطع را در مياندوآب گذراندم.
دوران تحصيل در مياندوآب بدين ترتيب بود که از اول هفته تا پايان هفته در اين شهر تحصيل ميکردم و آخر هفته به روستايمان براي ديدار خانواده باز ميگشتم. خلاصه اينکه تحصيل را با حداقل امکانات سپري کردم آنقدر حداقل که حتي وعدههاي غذايي را با خوردن نان و پنير، نان و ماست و ... ميگذراندم و فقط در آخر هفته که به نزدم خانواده باز ميگشتم غذاي گرم ميخوردم.
عليرغم اين سختيها به تحصيل بسيار علاقمند بودم و هميشه شاگرد خوب و درس خواني بودم بطوري که تمام تلاشم را ميکردم تا رتبه يک کلاس را کسب کنم . بعدها هم وارد دانشگاه شدم و مدرک کارشناسي مديريت بازرگاني را اخذ کردم.
تا پايان تحصيلات در مقطع راهنمايي فقط تابستانها در روستايمان بودم به کار کشاورزي و دامداري مشغول بودم اما پس از پايان دوره راهنمايي در حين تحصيل هم کار ميکردم.
فارس: در دوران تحصيل درآمد داشتيد و در جايي کار ميکرديد؟
سواري: راستش کار کردن من داستاني دارد، در پايان يکي از هفتههايي که براي ديدن خانواده به روستايمان آمده بودم و ميخواستم دوباره به مياندوآب بازگردم براي خداحافظي نزد پدرم رفتم، زماني که پدرم پول هفتگي يا به قولي پول تو جيبي را به من داد چشمانم به دستان پينه بسته او افتاد. از ديدن وضعيت دستان وي بسيار ناراحت و شرمسار شدم همانجا تصميم گرفتم که ديگر خرجي از خانواده نگيرم و خودم کار کنم و خرج تحصيلم را فراهم کنم.
به همين دليل وقتي که به مياندوآب بازگشتم سعي کردم که کاري را پيدا کنم پس از جستجو به عنوان سرايدار در يک ساختمان پزشکي استخدام شدم و از ساعت 4 بعدازظهر تا 12 شب در آنجا کار ميکردم. روزها هم به مدرسه ميرفتم و درس ميخواندم. البته پس از مدتي کار در آنجا از ساعت 10 تا 12 شب مشغول به کار تزريقات شدم و بدين ترتيب يک سال و نيم را با اين شرايط سپري کردم تا اينکه ساختمان مذکور به دلايلي پس از مدتي تعطيل شد و من کارم را از دست دادم، بنابراين ناچار شدم تا کار ديگري پيدا کنم.
برادري داشتم که در آن زمان در مياندوآب به کار مرغفروشي مشغول بود و مدتي بود که کارگر خود را از دست داده بود به همين دليل نزد وي رفتم و از او خواهش کردم تا اجازه دهد که به جاي کارگرش براي او کار کنم.
در ابتدا وي به دليل آنکه نگران لطمه خوردن به درسم بود با پيشنهاد من مخالفت کرد اما پس از اينکه اصرار من را مشاهده کرد و من هم به وي اطمينان دادم که حتما درسم را خوب ميخوانم موافقت کرد و بدين ترتيب من وارد حرفه مرغ فروشي شدم. به اين کار بيعلاقه نبودم اما به به کارم علاقمندتر شدم و ارتباطات زيادي با فعالان اين صنف پيدا کردم که البته اين ارتباطات در ادامه کار بسيار به من کمک کرد.
* سرمايهاي به اندازه يک موتوسيکلت، يک قفس و يک ترازو
فارس: کار نزد برادرتان را تا چه زماني ادامه داديد؟ چه زماني به صورت مستقل کار خود را آغاز کرديد؟
سواري: سال 63 و بعد از اخذ مدرک ديپلم به برادرم اعلام کردم که مي خواهم بصورت مستقل کار کنم. کارم را با يک موتورسيکلت، يک قفس خالي، يک ترازو و 2 هزار تومان پول نقد که طي چند سال کار کردن نزد برادرم پسانداز کرده بودم شروع کردم. در اصل يک مرغ فروش دوره گرد بودم. مرغهايي را که خريداري مي کردم در قفس قرار ميدادم و با موتور به روستاهاي مختلف، کارگاهها، کورهپزيها و آجرپزي ها ميرفتم و مرغها را به کارگران کارگاهها و اهالي آن روستاها ميفروختم بعد از يک سال هم از درآمد حاصله طي اين مدت يک خودرو خريدم اما همچنان بصورت دورهگرد اقدام به فروش مرغ ميکردم.
کارم را با يک موتورسيکلت، يک قفس خالي، يک ترازو و 2 هزار تومان پول نقد به عنوان يک فروشنده دورهگرد، مرغ آغاز کردم.
اوضاع تا سال 65 به همين ترتيب گذشت تا اينکه به خدمت سربازي رفتم و با توجه به شرايط آن زمان که در دوران جنگ تحميلي قرار داشتيم 28 ماه خدمت سربازي را کردم و پس از پايان خدمت دوباره کارم را آغاز کردم.
* فارس: به همان شيوه قبلي و دوره گردي؟
سواري: خير، اين بار يک مرغداري تاسيس کردم. سال 1368 بود و تازه ازدواج کرده بودم. طي سالهاي 63 تا 65 يعني قبل از خدمت سربازي با فروش مرغ به شيوه سيار پساندازي کسب کردم بودم. بنابراين با آن پسانداز يک مرغداري 5 هزار قطعهاي خريداري و راهاندازي کردم و 2 کارگر استخدام کردم.
به کارگران مرغداري علاوه بر حقوق ماهيانه، از درآمد حاصل از مرغداري 5 درصد پورسانت پرداخت ميکردم به همين دليل آنها هم دلسوزانهتر براي مجموعه کار ميکردند.
فارس: مرغداري را به چه قيمتي خريداري کرديد؟
سواري: به قيمت 450 هزار تومان و در آنجا مرغ گوشتي توليد ميکردم.
تا سال 1370 دائم از سودي که از کار حاصل ميکردم مرغداري را توسعه دادم و بزرگتر کردم. بطوريکه در سال 1370 مرغداري من 20 هزار قطعهاي شد و در سال1378 به 60 هزار قطعه توسعه يافت.
فارس: شما طي سالهاي مختلف به عنوان مرغدار نمونه و کارآفرين نمونه شناخته شدهايد. چطور اين اتفاق افتاد؟
سواري: اولين بار در سال 78 به عنوان مرغدار نمونه کشوري انتحاب شدم و پس از آن تا سال 95 يازده بار ديگر در بخشهاي مختلف زنجيره توليد مرغ، به عنوان مرغدار نمونه انتحاب شدم.
در سال 78 مرغدار نمونه کشوري شدم و تا سال 95 در مجموع 12 سال به عنوان مرغدار نمونه در بخشهاي مختلف انتخاب شدم.
در مراسمي که به عنوان عنوان مرغدار نمونه انتخاب شدم از آقاي سعيدي کيا وزير جهاد سازندگي وقت درخواست مجوز تاسيس يک واحد توليدي مرغ مادر را ارائه کردم و وزير هم با اين موضوع موافقت کرد. به دنبال تاسيس اين واحد براي تکميل زنجيره توليد مرغ واحدهاي مرتبط با زنجيره از جمله يک واحد جوجهکشي، يک واحد توليد خوارک دام، طيور و آبزيان، کشتارگاه و ... را تاسيس کردم البته بعدها يک واحد توليد گل رز شاخه بريده هلندي را هم تاسيس کردم.
به طور کلي در زمينه توليد محصولات کشاورزي مانند توليد انواع ميوه، همچون سيب، انگور، زردآلو و ... هم فعاليت دارم البته اين واحدها به پيشرفتهترين متد آبياري مجهز است و ضمن بهرهبرداري مطلوب براي تعدادي هم اشتغال ايجاد کرده است.
فارس: با وجود 16 واحد توليدي مرغ و محصولات کشاورزي براي چند نفر اشتغال ايجاد کردهايد؟
سواري: پس از 35 سال تلاش با خواست خداوند متعال براي 923 نفر اشتغال ايجاد کردهام.
فارس: در مجموع در هر ماه چقدر به پرسنل حقوق مي دهيد؟
سواري: در مجموع ماهانه بيش از 2 ميليارد تومان به پرسنل حقوق مي دهم.
فارس: قطعا در طي سالها فعاليت در زمينه توليد با مشکلاتي مواجه بودهايد در اين رابطه بفرماييد؟
سواري: سختيها و مشکلات بسيار زياد بوده و هست. آنقدر در طي مسير سختي و لذت بوده که آن را در يک کتاب با نام «اميدواران امروز، فاتحان فردا» منتشر کردهام و هدفم از انتشار اين کتاب هم آشنايي جوانان با سبک زندگي فردي بوده که در تمام دوران زندگي روي پاي خود ايستاده و از هيچ تلاشي براي رسيدن به هدف دست فروگذار نکرده است.
اين موضوع را بارها به مسئولان مربوطه انتقال دادهايم که نبايد توليد کنندگان را تحت فشار قرار داد اما متاسفانه اين اقدامات همچنان اين اتفاقات ميافتد. چند روز پيش در کميسيون کشاورزي اتاق بازرگاني اروميه اعلام کرد که اين نوع فشارها به توليدکنندگان باعث توقف توليد ميشود و توقف توليد هم منجر به واردات ميشود که قطعا هزينه واردات به مراتب بيشتر از توليد داخل است.
عليرغم اينکه هزينه توليد افزايش يافته و قيمت تمام شده مرغ بالا رفته اما با توجه به اينکه مرغ جزء کالاهاي اساسي به شمار ميرود اجازه افزايش قيمت نداريم و با ما توليدکنندگان در صورت افزايش قيمت برخورد تعزيراتي ميشود. به عنوان مثال در سال 1384 که بيماري آنفلوانزاي مرغي شيوع يافت بايد ماهانه 80 ميليون تومان به پرسنل حقوق ميدادم در حالي که در آن زمان با توجه به شرايط که تقاضايي براي خريد مرغ وجود نداشت حتي ماهي 10 هزار تومان هم درآمد نداشتم. اين شرايط 3 ماه طول کشيد البته پرسنل در آن زمان براي اينکه با من همراهي کنند نامهاي نوشتند و در آن قيد کردند که با توجه به وضعيت پيش آمده تا زماني که شرايط و وضعيت توليد به حالت قبل بر گردد حقوق نميخواهيم. بنابراين به لطف پروردگار و عنايت پرسنل آن شرايط سخت سپري شد. الان هم مشکلات زيادي وجود دارد، براي تامين نهادهها و تامين نقدينگي واقعا مشکلات زياد است قيمت نهادهها بسيار گران شده است و بانکها سود بسيار زيادي از توليدکنندگان به ازاي تسهيلات ميخواهند.
ما توليدکنندگان سربازان اقتصادي اين نظام هستيم و براي ادامه حيات توليد نيازمند محيط مناسب کسب و کار هستيم بنابراين با وضع قوانين سختگيرانه داخلي و بخصوص در شرايط سخت تحريم نبايد در کار توليد مانع تراشي کرد.
* فارس: وضعيت صادرات چگونه است؟
سواري: عراق، نخجوان، ارمنستان از مقاصد صادراتي واحدهاي توليدي ما محسوب ميشوند اما متاسفانه وضع قوانين خلقالساعه سد راه بزرگي براي صادرات است.
* با تصميمات خلقالساعه بازارهاي صادراتي را از دست ميدهيم
توليدکنندگان و صادرکنندگان براي يافتن بازارهاي صادراتي هزينههاي زيادي صرف ميکند اما متاسفانه با وضع ممنوعيتهاي صادراتي ناگهاني بازارهاي صادراتي که سالها براي آن وقت صرف شده و هزينههاي زيادي براي آن صرف شده را از دست ميدهيم.
فارس: آقاي سواري تا اينجا از کارتان براي ما گفتيد لطفا درباره وضعيت خانواده و شرايط تحصيل و اشتغال فرزندانتان هم بفرماييد
سواري: همسرم در تمام سختيهاي زندگي همراهم بوده و خداوند 4 فرزند، 2 دختر و 2 پسر به من عطا فرموده است.
پسر ارشدم دامپزشک و متخصص بيماريهاي دام و طيور است و بسيار در کار و مجموعههاي توليد به من کمک ميکند. ساير فرزندانم هم که تحصيلات مختلف دانشگاهي دارند در شرکت به من کمک ميکنند.
فارس: براي جوانان چه توصيهاي داريد؟
سواري: من در زندگي بسيار تلاش کردهام و همواره گفتهام که اين اعتقادات و باورهاي من بوده که موجب بدست آوردن موفقيتهايم شده است و هيچگاه به شانس و اقبال اعتقادي نداشتهام.
در طول مسيرم همواره راهي جز رضاي خداوند متعال در پيش نگرفتهام و همواره سعي کردهام که راهي را انتخاب کنم که پيمودنش صد در صد من را به مقصد و هدفم برساند.
بنابراين به جوانان توصيه ميکنم که قبل از هر چيز خود را به خداوند متعادل نزديکتر کنند و در راه رسيدن به هدف از هيچ تلاشي دست برندارند.
بازار