مهر/ مدير برنامهريزي تلفيقي شرکت ملي نفت ايران گفت: توسعه ميدانهاي مشترک غرب کشور در حال اجراست و غالب ميدانهاي مشترک باقيمانده نيز تعيين تکليف شدهاند.
به گزارش وزارت نفت، کريم زبيدي به مرور اجمالي عملکرد اين شرکت در حوزه ميدانهاي مشترک در سالهاي اخير پرداخت و در رأس فعاليتهاي انجامشده در اين زمينه، به تمرکز نفت بر توسعه ميدانهاي مشترک منطقه عملياتي غرب کارون و پارس جنوبي اشاره کرد و افزود: قطر برداشت گاز از پارس جنوبي را زودتر از ما شروع کرد و با سرعت پيش ميرفت که خوشبختانه با اقدامهاي انجام شده در سالهاي اخير، توانستيم در برداشت روزانه گاز از اين ميدان با قطر برابر و يا حتي نسبت به آنها پيشتاز شويم. به اين ترتيب با اتکا به برداشت فعلي ايران از گاز پارس جنوبي و با در نظر گرفتن اينکه بخش عمده ميدان (حدود ۶۰ درصد) در سمت قطر قرار گرفته، ميتوان گفت ايران در پارس جنوبي عملکرد قابل دفاعي دارد. در حوزه غرب کارون هم در اين سالها توسعه بدون وقفه دنبال شده است. ذخيره نفت درجاي اين منطقه عملياتي حدود ۱۰۰ ميليارد بشکه تخمين زده ميشود و جالب است بدانيد آمار ارائهشده از يک شرکت خارجي درباره حجم ذخاير نفت درجاي اين منطقه که قبل از انقلاب اعلام شد، تقريباً همين حدود بوده است.
زبيدي ادامه داد: برخي ميدانها مانند آبان و پايدار غرب در قالب قراردادهاي جديد نفتي در حال توسعه هستند؛ توسعه برخي ديگر از ميدانها مانند دهلران و نفتشهر در قالب طرح نگهداشت و افزايش توان توليد نفت در دست اقدام است و روند توسعه برخي ميدانهاي مشترک مانند آذر نيز ادامه دارد، بهطوري که فاز نخست توسعه اين ميدان رو به پايان است.
فرزاد؛ ميداني پيچيده و سخت
زبيدي در مرور عملکرد نفت در ميدانهاي مشترک، درباره ميدان فرزاد نيز گفت: توسعه اين ميدان، پيچيدگيهاي خود را دارد. ديوارههاي چاهها در اين ميدان ريزش دارند و سولفور بهصورت کريستال بالا ميآيد، بنابراين ما در فرزاد با چاههايي همانند پارس جنوبي روبهرو نيستيم و کار حفاري در اين ميدان بسيار پيچيده و دشوار است. عربستان سعودي در طرف مقابل، ميدانهاي العربيه و حصبه را با بهرهمندي از فناوري شرکتهاي آمريکايي توسعه داده است.
زبيدي در ادامه، به رويکرد ديگر شرکت ملي نفت ايران مبني بر نگهداشت توليد ميدانها و اهميت آن بهويژه از حيث تأمين مستمر خوراک پالايشگاهها اشاره کرد و ادامه داد: نگهداشت توليد را در برخي ميدانها مدنظر قرار دادهايم و در برخي ميدانها هنوز اين نياز احساس ميشود. پس از آنکه افت توليد در يک ميدان آغاز ميشود، بايد با حفر چاههاي جديد نسبت به جبران توليد اقدام کرد تا جايي که مطمئن شويم حفاري چاههاي بيشتر ديگر اثري بر توليد ميدان ندارد، مثل ميدان گچساران. در اين زمان است که استفاده از روشهاي ازدياد برداشت ثانويه يا ثالثيه اولويت پيدا ميکند.
اول مديريت مخازن؛ دوم مديريت مالي
مدير برنامهريزي تلفيقي شرکت ملي نفت ايران گفت: اولويت نخست شرکت ملي نفت ايران، مديريت و توسعه مخازن است و از آنجا که توسعه با صرف هزينههاي کلان امکانپذير ميشود، بنابراين مديريت مالي دومين اولويتي است که در دستور کار اين شرکت قرار دارد.
به گفته وي، چاههايي در سطح ميدانهاي نفت و گاز مشترک وجود دارد که حفاري آن به ۵۰ ميليون دلار اعتبار نياز دارد و اين ارقام، بهخوبي نشان ميدهد توسعه در صنعت نفت تا چه حد مشروط به تأمين سرمايه است.
زبيدي در باب اولويت دوم يعني اهميت و ضرورت مديريت بهينه مالي در صنعت نفت توضيح داد: در دور جديد وزارت آقاي زنگنه در نفت، نظم و انضباط مالي بيشتري بر نفت حاکم شده. آقاي کرباسيان (مديرعامل شرکت ملي نفت ايران) هم در اين زمينه تلاش شايان توجهي دارند. قبلاً هر روز پروژههاي بيشمار جديدي تعريف ميشد که خوشبختانه اين روند متوقف و انضباط مالي نسبتاً خوبي بر فرآيندها حاکم شد؛ تا جايي که امروز اين ما هستيم که منتظريم شرکتها سندها و صورتوضعيتهاي خود را تحويل دهند. در اين راستا برنامههايي نيز در دستور کار قرار گرفته، مثل برنامه کار دکلها که بر مبناي آن، روند کار حفاري و تعمير و ترميم چاهها بهطور دقيق مشخص است يا اقدام به تشکيل کميته رسيدگي به مطالبات پيمانکاران که رسيدگي به مطالبات پيمانکاران حدود ۳۷۰ پروژه در اين کميته نهايي شده است.
بازار