تجارت نيوز/ در روزهاي اوج گرفتن شاخص بازار سهام برخي اين رشد را متاثر از رشد نقدينگي اقتصاد ايران ميدانند که در آينده ممکن است خطراتي را براي اين بازار به همراه داشته باشد. اين فرضيه چقدر صحت دارد؟
در روزهاي اوج گرفتن شاخص بازار سهام برخي اين رشد را متاثر از رشد نقدينگي اقتصاد ايران ميدانند که در آينده ممکن است خطراتي را براي اين بازار به همراه داشته باشد. اين فرضيه چقدر صحت دارد؟
در اين مورد دنياي اقتصاد نوشته است: با هجوم نقدينگي به سهام رشدهاي خيرهکنندهاي را شاهد هستيم. يکي از نکات جالب که در بررسي ترازنامههاي ماهانه بانکمرکزي در ۷۸ ماه گذشته مشاهده ميشود افزايش محسوس سهم پول در برابر کاهش سهم شبهپول است. پول به بخش سيال نقدينگي اشاره دارد درحاليکه شبهپول عموما به سپردهها با دوره زماني طولانيتر اشاره دارد که قابليت سياليت کمتري دارد.
سهم پول از نقدينگي کشور در مهر سال ۹۶ کمتر از ۱۲ درصد بود که اين عدد در شرايط کنوني به حدود ۱۴ درصد رسيده است. در تير سال ۹۲ اين عدد بيش از ۲۰ درصد بود که به تدريج در ادامه کاهش يافت. در کنار تورم و افزايش عمومي قيمتها افزايش سهم سيال پول در اقتصادي که نشانهاي از رونق اقتصادي در آن مشاهده نميشود به افزايش فعاليتهاي سفتهبازي در بازارهاي مختلف اشاره ميکند که اثرات آن را در بورس و مسکن ميتوان مشاهده کرد. البته در اينجا بايد به انطباق عملي شبهپول با تعاريف آن اتکا کنيم در صورتيکه شايد در واقع در بانکهاي داخلي شبه پول با تعريف واقعي خود همخوان نباشد.
اگر بنا داشته باشيم که براساس انتظارات از نقدينگي کشور و حجم سيال پول و بدون اعتنا به مسائل ارزشگذاري سهام به تحليل وضعيت روند کنوني بازار سهام بپردازيم شايد بتوان اين توجيه را براي حرکت بورس در مسير صعودي مناسب دانست.
ميانگين رشد نقدينگي از ارديبهشت سال ۹۸ تا پايان آذر براساس آمار بانکمرکزي ماهانه حدود ۳/ ۲ درصد بوده است. در اين ميان سهم بورس نيز همانطور که اشاره شد رشد محسوسي را نسبت به گذشته تجربه کرده و نسبت ارزش معاملات به کل نقدينگي کشور به ۲۵دههزارم رسيده است. تغيير کلي در چينش نقدينگي در بازارها رخ داده است و اين موضوع نيز بهدليل وضعيت کلي بازارها و بستر مناسبتر بورس براي سفتهبازي بوده است.
حال اگر بنا باشد همين وضعيت (نسبت ارزش معاملات به نقدينگي کشور) حفظ شود و ادامه رشد نقدينگي کل کشور نيز سناريوي معتبر فرض شود در نتيجه ميزان ورودي نقدينگي به سهام نيز افزايش مييابد و همين موضوع ميتواند فضا را براي حفظ روند کنوني بورس مهيا کند. وضعيت کلي کدهاي معاملاتي و صفهاي شلوغ کارگزاريها نيز احتمال افزايش سهم بورس از نقدينگي کل کشور را حتي بيشتر کرده است.
در شرايط کنوني نگراني از فاصله گرفتن قيمتها از ارزش واقعي وجود دارد. با رشد ارزش سهام و همچنين قيمتها نقدينگي بيشتر براي عبور از عرضهها نياز است. سناريوهاي کاهش التهاب سهام را ميتوان اينگونه مطرح کرد.
۳ سناريو پيشرو
در سناريوي نخست بايد انتظار داشت که افسار کلي نقدينگي کشور تنگتر شود که اين موضوع ميتواند به رکود در اقتصاد کشور دامن بزند؛ برداشت نگارنده از پست اينستاگرامي روز شنبه رئيس بانکمرکزي.
در سناريوي ديگر از سياليت پول کاسته شود که به معني افزايش نرخ سود در بانکها يا انتشار گسترده اوراق با نرخ جذاب است تا بتواند نقدينگي را به سمت خود بکشد. با اين حال بايد توجه داشت که سرمايهگذاري که طعم سودهاي چند صد درصدي در بورس را چشيده است به سختي به سمت بازار با سود ثابت جذب ميشود و نرخهاي بالايي نيز بايد وجود داشته باشد که در عمل شايد تنها به تغيير جبهه سفتهبازي منجر شود.
در اين شرايط است که به منظور کنترل رشدهاي بيمحاباي سهام بايد به فکر توسعه عرضي بورس بود. در سطح کلان اقتصاد کشور و همچنين در ميان مديران سازمان بورس گرچه سخن از توسعه هست اما در عمل نمودي پيدا نميکند. حتي در ابزار فروش استقراضي که دخالتهاي نابجايي مشاهده ميشود. کلا اين ابزار را بيمصرف ميکند و تنها از اين ابزار نامش باقي ميماند.
افزايش عرضه سهام شرکتهاي تازه يا افزايش شناوري سهام از جمله مواردي است که ميتواند در اين راستا کمک کند. البته يکي از نکاتي که در معاملات ديروز نيز مشاهده شد افزايش عرضهها در سهام بزرگتر بود که همين موضوع در يک سال گذشته موجب شد نقدينگي به سمت شرکتهاي کوچکتر با بستر مهياتر براي سفتهبازي حرکت کند و تشکيل حباب کوچکترها نيز به يکي از مشکلات بازار تبديل شده است. باز گذاشتن دست سهامداران درصدي ميتواند در کنترل هيجان موثر باشد که همين موضوع نيز از بازار پايه دريغ شده است.
براي مثال اگر بار ديگر صادرات نفت کشور افزايش يابد احتمالا با کاهش تنشهاي بينالمللي براي کشور همراه بوده که ميتواند عقبنشيني پول از بازارها و کاهش التهاب ارز و سهام را بهدنبال داشته باشد. با اين سناريو نيز با چشمانداز توسعه اقتصادي و بهبود وضعيت متغيرها شايد سهام همچنان در کانون توجه قرار بگيرد که تجربه قبلي (برجام) تا حدودي خلاف اين موضوع را نشان داد.
در سناريوي پاياني براي کاهش جولان نقدينگي در سهام بايد کاهش دوباره سهم بورس از نقدينگي را انتظار داشت. اين موضوع همان جذابيت بازارهاي رقيب، اتفاقي براي کوچ يا خروج نقدينگي از سهام است که در قالب موارد بالا و سياستهاي پولي جا ميگيرد.
بازار