عرضه ارز از قیمتهای بالا کلید خورد
دنياي اقتصاد/روز چهارشنبه، نوسان گيران، معاملات خود را در کانال ۲۷ هزار توماني کليد زدند. اما آنچه جدا از اين شروع افزايشي، حاضران در بازار را شگفت زده کرد، واکنش بازارساز ارزي به اين اتفاق بود. رشد کانالي قيمت در بازار آزاد موجب شد که نرخ فروش دلار بر تابلوي صرافيهاي بانکي هم به بالاي ۲۷ هزار تومان برود. در حالي که عدهاي اعتقاد داشتند، اين اتفاق ميتواند بهعنوان يک سيگنال افزايشي به نوسانگيران ارزي عمل کند، اتفاق غيرمنتظرهاي رخ داد و نرخ ارز در بازار آزاد نه تنها رشد بيشتري را تجربه نکرد که در اواخر روز به کانال ۲۶ هزار توماني بازگشت.
ساعت ۴ بعدازظهر اسکناس آمريکايي در بازار آزاد با قيمت ۲۶ هزار و ۸۵۰ تومان به فروش ميرفت که نسبت به آغاز روز افت ۱۵۰ توماني داشت ولي در مقايسه با روز سه شنبه همچنان نمايانگر ۱۵۰ تومان رشد قيمت بود. بازارساز روز چهارشنبه نهراسيد و قيمتهاي خود را همسان با بازار آزاد بالا برد و در نتيجه آن توانست قيمت را به کانال ۲۶ هزار توماني برگرداند. در روزهاي قبل نيز يک بار چنين اتفاقي رخ داد و بازارساز با همين تاکتيک اجازه پيشروي به کانال بالاتر را نداد. با توجه به اين مساله ميتوان گفت، تاکتيک جديد بازارساز مبني بر نزديک کردن قيمتها بهعنوان نگه دارنده دلار در کانال ۲۶ هزار توماني عمل کرده است. با اين حال، براي اينکه چنين سياست و تاکتيکي اثرگذاري خود را حفظ کند، نياز است که تغييراتي در سمت انتظارات رخ دهد و جذابيت ريال براي نگهداري نزد معاملهگران بيشتر شود.
در روزي که قيمت دلار حرکت رفت و برگشتي داشت، سکه تمام بهار آزادي نيز در ابتداي روز در کانال ۱۳ ميليون توماني نوسان کرد، ولي در اواخر روز در محدوده ۱۲ ميليون و ۸۶۰هزار تومان معامله شد که بسيار کمتر از قيمتهاي ابتداي روز بود، هرچند که نسبت به روز سهشنبه ۱۰ هزار تومان افزايش داشت.
چرا قيمت دلار برگشت؟
برگشت قيمت دلار از سقف روزانه از نظر بسياري از فعالان ناشي از سياست جسورانه بازارساز و عرضه ارز از قيمتهاي بالا بود. در ابتداي روز صرافيهاي بانکي قيمت فروش دلار خود را ۲۶ هزار و ۶۵۰ تومان تعيين کردند که تغيير خاصي نسبت به روز قبل نداشت، ولي به سرعت ارقام ۲۶ هزار و ۸۰۰ و ۲۶هزار و ۹۰۰ توماني بر تابلوي اين صرافيها نقش بست و در گام آخر آنها رقم فروش دلار را ۲۷ هزار و ۲۰۰ تومان درج کردند. اين افزايش و هماهنگ شدن با قيمتهاي بازار موجب عقبنشيني نوسانگيران ارزي شد.
بازارساز ارزي از روز دوشنبه چنين تاکتيکي را در پيش گرفته و حداقل با کمک آن توانسته است مانع از ورود دلار بازار آزاد به کانالهاي بالاتر شود. اين اتفاق در شرايطي رخ داده است که گفته ميشود حجم تقاضا هم نسبت به هفتههاي گذشته در بازار بالاتر رفته است و جوسازيهاي سياسي پيرامون چکانده شدن ماشه و بازگشت تحريمهاي سازمان ملل نيز بر رفتار هيجاني معاملهگران نقش داشتهاند. در چنين شرايطي، بازارساز توانسته با دو تصميم آزاد کردن سقف قيمت خريد و فروش در سامانه نيما و نزديک کردن قيمت صرافيهاي بانکي به بازار آزاد، تا حدي هيجانات معاملات را نسبت به ابتداي هفته کاهش دهد. تصور کنيد اگر در سال ۹۸ سقف قيمتها در سامانه نيما برداشته ميشد و در هفتههاي گذشته ارز ارزان توسط صرافيهاي بانکي عرضه نميشد، وضعيت بازار ارز چقدر ميتوانست نسبت به شرايط کنوني متفاوت باشد؟!
رانتهاي حاصل از عرضههاي ارزان، برقراري شرايط آربيتراژي در ميان صرافيها و ناترازي قيمتها در بازارهاي مختلف از اشتباهات ساختاري در دوران تحريم بود که در بالا رفتن قيمتهاي بازار آزاد و ثبت رکوردهاي جديد قيمتي نقش داشت. در همين سال ۹۹، ارز زيادي نيز با قيمت ۴هزار و ۲۰۰ تومان در اختيار واردکنندگان قرار گرفته است، حال آنکه در سالهاي اخير درباره مفسدههاي مختلف پرداخت اين نوع ارز نيز مقالات زيادي نگاشته و اخطارهاي زيادي داده شده است.
در هر صورت، در حالي که بازار ارز در يکي از حساس ترين دورانهاي دو سال اخير قرار گرفته است، بازارساز با پيش گرفتن برخي اصلاحات در زمينه عرضه و آزاد گذاشتن قيمت ها، تا حدي توانست مانع نوسانات شديد قيمتي شود؛ ولي نبايد از خاطر برد که فرصتهاي زيادي از دست رفته است و با توجه به بازي رواني رقيبان خارجي، براي کنترل نوسان در شرايط فعلي، بازارساز نياز به ابزارهاي ديگري نيز دارد.
مهمترين ابزاري که در کنار ادامه اقدامات اخير، بازارساز نياز به آن دارد، جذاب کردن ريال است. تا زماني که ريال جذاب نشود و افراد ترجيح بدهند به جاي نگهداري از ريال، آن را در بازارهاي ارز و سکه و سهام سرمايهگذاري کنند، خطر شوکهاي نوساني وجود دارد. اين ديدگاه که تصور شود با حمايت از يک بازار ميتوان ساير بازارها را مديريت کرد، ايرادات زيادي دارد. فرض کنيد از بازار سهام به اين قصد حمايت شد که سرمايهها به بازار ارز و سکه وارد نشوند. در اين شرايط، اين نکته را بايد در نظر گرفت که معاملهگران زماني تصور ميکنند رشد در بازار سهام اشباع شده و بهتر است بخشي از سود خود را حداقل وارد بازارهاي ديگر کنند. اين اتفاق موجب ميشود که بازار ارز و سکه دوباره نوساني شوند.
با اين حال، اگر از همان ابتدا ابزارهايي طراحي شوند که افراد تمايل پيدا کنند ريال خود را با استفاده از آنها نگه دارند، شايد افزايش بي رويه قيمت سهم، ارز و طلا رخ نميداد. يکي از ابزارهايي که ميتواند ريال را جذاب کند، اوراق مصون از تورم است. ميتوان به افراد اوراقي را فروخت که به آنها وعده ميدهد، متناسب با نرخ تورم، به پولشان سود پرداخت خواهد شد.
حتي براي جذاب کردن اين اوراق ميتوان سود اضافهتري در کنار نرخ تورم پرداخت کرد. دولت قصد داشت با پيش فروش نفت، کاري شبيه به همين فروش اوراق مصون از تورم را انجام دهد ولي در راه اين مساله مشکلات زيادي وجود داشت و ريسکهايي از قبيل متغير بودن قيمت نفت و دلار، ريسک آن را بالا ميبرد، جدا از اينکه معلوم نبود در تاريخ سررسيد، دولت توان فروش نفت را داشته يا نداشته باشد. با اين حال انتشار اوراق مصون از تورم چنين موانعي ندارد و ميتواند تا حدي ريال را جذابتر کند.
بازارساز به خوبي ميداند که تنها با عرضه ارز نميتوان بازارها را مديريت کرد و براي اين مهم، نياز به همکاري ساير ارکان حکمراني نيز وجود دارد. بازار ارز به شرايط حساسي رسيده است؛ در روزهاي اخير با پرهيز از اشتباهات گذشته و اصلاح برخي از امور، بازارساز توانست تا حدي مانع نوسانات سنگين شود؛ ولي خطر بهطور کامل رفع نشده است و نياز است که حداقل تا انتخابات آمريکا، اقدامات سريع و بيشتري براي مديريت بازارها صورت بگيرد. نميتوان نسبت به شکسته شدن کانالهاي قيمتي بيتفاوت بود، چرا که شکست هر کانالي، تقاضاي بيشتري را وارد بازار ميکند. افراد انتظار دارند، سياستگذار براي خروج از وضعيت فعلي، نقشه راهي را براي آنها ترسيم کند؛ امري که تا حدي ميتواند سمت و سوي انتظارات را تغيير دهد.