ظاهر و باطن چرخش بورس
دنياي اقتصاد/آيا روند اصلاح بورس پايان يافته است؟ در هفته قبل شاخص کل ۵/ ۹ درصد رشد کرد اما شاخص هموزن در اين دوره کمتر از يک درصد رشد کرد. از اين واگرايي ميتوان نتيجه گرفت بازگشت اخير شامل رونقي فراگير و دستهجمعي در کليت بازار سهام نبوده؛ زيرا رشد شاخص کل گوياي تمرکز تقاضا بر سهام شرکتهاي بزرگ و عمدتا ناشي از تحولات بازار ارز است. بنابراين ميتوان گفت هنوز در روند اصلاح بورس تغيير بنياديني ايجاد نشده است.
بازار سهام هفته گذشته شاهد بازگشت نسبي تقاضا بهويژه در شرکتهاي بزرگ و کالامحور بود به نحوي که با افزايش شاخص کل به محدوده بالاتر از ۷/ ۱ ميليون واحد، جهش هفتگي اين متغير به ۵/ ۹ درصد رسيد. به اين ترتيب، فاصله شاخص بورس از قله ۱۹ مرداد ۹۹ به ۱۸ درصد رسيد؛ فاصلهاي که پيشتر تا بيش از ۲۵ درصد گسترده شده بود. با اين حال، مطالعه روند شاخص هموزن نشان ميدهد؛ اين نماگر در هفته قبل کمتر از يک درصد رشد کرده است. آنچه ميتوان از اين واگرايي نتيجه گرفت اين است که بازگشت اخير شامل يک رونق فراگير و دستهجمعي در کليت بازار نبوده و رشد شاخص کل گوياي تمرکز تقاضا بر سهام بزرگ و سنگينوزن است. اين رفتار نيز عمدتا در پاسخ به برخي تحولات ارزي اتفاق افتاده و بنابراين ميتوان گفت هنوز در کليت فضاي اصلاحي بورس، تغيير بنيادين ايجاد نشده است.
سيگنالهاي مهم ارز براي سهام
در روزهاي اخير برخي اتفاقات مهم در حوزه بازار ارز توجه سهامداران را به خود جلب کرده است. از سه هفته قبل، شتاب افت ارزش ريال بيشتر شد و دلار از محدوده ۲۳ هزار تومان به مرز ۲۷ هزار رسيد. بانک مرکزي در پاسخ، نرخ رسمي صرافيها را با بازار آزاد منطبق کرد که اقدامي مناسب در راستاي حذف رانت و تعديل التهابات بازار بود. در تحولي ديگر، بر اساس شواهد ميداني، انعطاف در سامانه نيما در نرخگذاري ارز صادرکنندگان افزايش يافته و همين امر نيز به نوبه خود در تعادلبخشي به بازار براي کوتاهمدت موثر بوده است. در بورس کالا هم قيمتگذاري محصولات فولادي با حداکثر انعطاف و با نرخ نزديک به آزاد انجام ميشود. در همين حال، رشدهاي اخير ارز منجر به سقوط نسبت نقدينگي دلاري به کف تاريخي کمتر از ۱۱۰ ميليارد دلار شده است؛ وضعيتي که نمايانگر کاهش توان رشد بيشتر ارز در کوتاهمدت با نقدينگي موجود است. مجموع تحولات اين احتمال را تقويت ميکند که در کوتاهمدت امکان تعادل عرضه و تقاضا در بازار ارز فراهم شود. براي بورس اتفاقات اخير در بخش شرکتهاي کالامحور به لحاظ رشد درآمد و سودآوري ريالي در کوتاهمدت مثبت تلقي ميشود که واکنش هفته اخير بازار نيز در همين راستا قابل تحليل است.
کمک توليد به بورس؟
در ادبيات مرسوم اقتصادي معمولا از بازار سرمايه بهعنوان ابزاري در جهت تجميع و تجهيز سرمايهها در مسير تسهيل توليد و سرمايهگذاري در بخش واقعي اقتصاد ياد ميشود. به اين ترتيب، بنگاهها براي افزايش ظرفيت، نوآوري و رشد بهرهوري به سراغ بورس ميروند تا با فروش سهام جديد به عموم در مسير خلق ارزش افزوده گام بردارند. در سالجاري، پيش از اصلاح اخير، اين ديدگاه به قوت مطرح بود که شرکتها بايد از فرصت ايجاد شده براي تامين مالي از بازار در قالب فروش سهام مازاد و افزايش سرمايه استفاده کنند؛ اتفاقي که در عمل به دليل سرعت تحولات بورس و کندي عکسالعمل در طرف عرضه اتفاق نيفتاد و هجوم نقدينگي سرگردان تنها قيمتهاي سهام موجود در بازار را چند برابر کرد. حال، با آغاز روند اصلاحي قيمت سهام که رشدهاي انفجاري را تا پيش از اين ثبت کردهاند، بحث سهام خزانه مطرح شده که به معناي تزريق منابع نقدينگي براي خريد سهم خودشان و کاهش سرمايه در اختيار شرکتهاست. در دفاع از اين رويکرد اين نکته مطرح ميشود که اقدام مشابهي عمدتا در سطح جهاني و غرب صورت ميگيرد حال آنکه بايد به تفاوتهاي مهمي در اين زمينه توجه داشت. اولين تفاوت به هزينه سرمايه و تامين مالي در ايران مربوط است که بالاتر از همه نمونههاي جهاني است. از منظر صرف ريسک نيز بازار سهام ايران نرخ بالاتري نسبت به کشورهاي ديگر دارد که باز هم در تخصيص منابع مهم تلقي ميشود. دوم نبود ماليات بر تقسيم سود سهام در ايران است در حالي که اين مساله در دنيا، يکي از انگيزههاي مهم اجراي سهام خزانه است. به عبارت ديگر، خريد سهام خود شرکتها با هدف انتقال منافع حاصل از وجه نقد مازاد در ترازنامه به سهامداران (از طريق افزايش نرخ سهام) باستفاده از معافيت مالياتي انجام ميشود. در شرايط معافيت مالياتي، طبيعتا مطلوبيت پرداخت مستقيم منابع مازاد شرکتها به خود سهامداران، از خريد سهام بيشتر است. در نهايت، فرق مهم ديگر اين است که اجراي خريد سهام خزانه توسط هياتمديره شرکتها با هدف حداکثر انتفاع سهامداران موجود و در نرخهاي کف صورت ميگيرد. اين در حالي است که با عنايت به رشد چند برابري سهام از يک سو و ناپايداري عوامل موثر بر سودآوري شرکتها، خريد سهام خزانه ميتواند به معناي استفاده از منابع متعلق سهامداران فعلي جهت ايجاد فرصت خروج براي سهامداران فروشنده در نرخهاي نه چندان ارزان تعبير شود. به اين ترتيب به نظر ميرسد با اجراي طرح سهام خزانه، مسير قبلي کمک بورس به توليد شکل معکوس به خود گرفته است آن هم در شرايطي که معمولا بخش توليد در ايران از کمبود سرمايه در گردش و ناکافي بودن منابع براي اجراي طرحهاي خود شکايت ميکنند. از اين رو انتظار ميرود تا با ملاحظه دقيق شرايط، اجراي طرح سهام خزانه توسط شرکتها با رعايت جميع جوانب و در راستاي حداکثرسازي منافع همه ذينفعان بلندمدت صورت پذيرد.
نيمنگاه بازارها به سياست در «ينگه دنيا»
در حالي که ۴۵ روز تا برگزاري انتخابات رياست جمهوري آمريکا باقي است، نخستين مناظره دو کانديداي رويداد مزبور در هفته جاري برگزار ميشود تا رقابتها وارد جديترين فاز خود شود. روي کاغذ و در نظرسنجيها، موقعيت نامزد دموکرات در شرايط برتري قرار دارد و فاصله آرا با ساکن فعلي کاخ سفيد نه تنها از سال ۲۰۱۶ بلکه حتي سال ۲۰۰۸ (زماني که نامزد دموکرات با فاصله چشمگيري رقيب خود را شکست داد) نيز بيشتر است. تغيير احتمالي رئيسجمهوري آمريکا براي بازارهاي سهام و کالا در جهان دلالتهاي چشمگيري خواهد داشت به همين دليل هزينه بيمه نوسان قيمت داراييها در اکثر بازارهاي مالي اخيرا به شدت افزايش يافته که نشان از نااطميناني موجود است. در ايران نيز با عنايت به رويکرد متفاوت اعلام شده توسط نامزد دموکرات در تعامل با ايران و موضوع بازگشت به برجام، انتخاب جوبايدن ميتواند بر فضاي بازارها تاثير زيادي بگذارد و با ايجاد تغييرات در تعادلهاي کنوني اقتصاد ايران بهويژه از منظر بازگشايي مجاري بازرگاني و ورود ارز به کشور، فضاي متفاوتي را رقم بزند. از اين رو، تعقيب دقيق تحولات اين دوره براي فعالان بورس تهران نيز مهم تلقي ميشود؛ بهويژه آنکه به نظر نميرسد احتمالات کنوني در زمينه پيشتازي نامزد دموکرات در مفروضات اکثر سرمايهگذاران در ايران بهطور جدي ملاحظه شده باشد.