نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
اقتصادی

چهار هیجان‌ساز در بورس

منبع
دنياي اقتصاد
بروزرسانی
چهار هیجان‌ساز در بورس

دنياي اقتصاد/ روز دوشنبه براي دومين مرتبه در سه ماه اخير شاهد عقب‌نشيني شاخص کل بورس تهران به سطوح پايين‌تر از ۵/ ۱ ميليون واحد بوديم تا کف جديدي از تير۹۹ شکل گيرد. هيجان منفي معامله‌گران سهام سبب شده تا با وجود عقبگرد بيش از ۲۸ درصدي دماسنج سهام، همچنان شاهد فشار تمام‌نشدني فروش در غيبت خريداران باشيم. اين رفتارهاي هيجاني که هم در دوره‌هاي صعودي و هم اصلاحي دامن سهامداران را مي‌گيرد در مجموع به چهار عامل مهم فقر تحليلي بازار، حرکت‌هاي توده‌وار ناشي از محدوديت‌هاي خودساخته، فرصت‌سوزي سياست‌گذار در دوره رونق براي توسعه عرضي بازار و البته سلب اعتماد ناشي از سياست‌هاي غيرکارشناسانه بازمي‌گردد. جايي که در روزهاي رونق که هر روز رکورد جديدي در متغيرهاي اصلي بازار جابه‌جا مي‌شد، شاهد انفعال سياست‌گذار و رشد حبابي قيمت‌ها بوديم و در شرايط اصلاحي نيز اصل مهم بازار يعني نقدشوندگي سهام مورد تهديد قرار گرفت.
 
بورس تهران روز دوشنبه براي دومين بار طي سه ماه اخير، به زير مرز ۵/ ۱ ميليون واحد عقب نشست و در کمترين سطح از ۹ تيرماه قرار گرفت. آنچه اين روزها سبب افزايش هيجان منفي در بازار سهام شده است را مي‌توان در بي‌تحليلي بازار، قوانين محدوده‌کننده، فرصت‌سوزي بي‌پايان مقام ناظر و سلب اعتماد معامله‌گران از سياست‌گذار بورسي خلاصه کرد. جايي که در يک و نيم سال اخير شاهد رشد افسارگسيخته قيمت کليه گروه‌ها بدون توجه به مولفه‌هاي بنيادي و تبعيت بورس‌بازان از صف‌هاي خريد و فروش به دليل محدوديت‌هاي معاملاتي موجود بوديم. ضمن آنکه در دوره رونق بازار که پول‌هاي تازه راه بورس را در پيش گرفته بودند، سياست‌گذار براي عمق‌بخشي و گسترش عرضي بازار حرکتي انجام نداد و در دوره رکود در مقام دلسوزي، اعتماد بورس‌بازان را سلب کرد.

نيمه گمشده بورس تهران
يک سال و نيم است که بازار سهام به محلي براي کوچ نقدينگي سرگردان تبديل شده است. جايي که تورم و نگراني‌ها از آينده اقتصادي و سياسي کشور سبب شد تا عموم مردم براي حفظ ارزش سرمايه خود (خرد يا کلان) به بازاري پناه بياورند که سوداي کسب سودهاي آسان و البته نامتنهاهي آن شهره خاص و عام شده بود. اين رويا اما ديري نپاييد و از ميانه مردادماه سال جاري ورق برگشت و در حال حاضر ۳۹ روز کاري است که مسير شاخص سهام نزولي شده است و بيش از ۲۸ درصد از سقف خود فاصله گرفت. وضعيت برخي سهام اما به مراتب وخيم‌تر بود و بعضا تا ۷۰ درصد کاهش قيمت را نيز ثبت کردند. واقعيت اين است که در اوايل صعود شاخص سهام، اين سيگنال‌هاي بنيادي بود که سبب افزايش تقاضاي سهام شد. در ادامه اما شتاب ورود نقدينگي به بازار، سهام بنيادي را پشت سر گذاشت و غالب سهام فعال در بورس را در‌برگرفت. نتيجه اين روند، رشد دسته‌جمعي و همه‌گير صنايع مختلف بورسي بود. در آن شرايط اگر از سهامداري در مورد دلايل خريد يا فروش سهامي سوال مي‌شد، جوابي جز رصد صف عرضه و تقاضاي آن، در‌يافت نمي‌شد. از اين رو اين مسير به تدريج نگراني پيرامون بازار را تشديد کرد و هشدار کارشناسان و تحليلگران نسبت به رشد‌هاي دسته‌جمعي و پرشتاب را به دنبال داشت. هر چند اين اخطارها مورد عناد بورس‌بازان قرار مي‌گرفتند. در اين فضا به دفعات بر ضرورت توجه سياست‌گذار بورسي به برخي از موارد به منظور مديريت نقدينگي تاکيد شد. اين مسير اما همراه با انفعال سياست‌گذار ادامه يافت و مقام ناظر از کنار روزهاي ۲۰هزار و حتي ۳۰هزار ميليارد توماني بورس به راحتي گذشت. نتيجه اين انفعال اما افزايش افسارگسيخته قيمت‌ها و حبابي‌شدن بخش عمده‌اي از بازار بود. با ورود نماگر اصلي سهام به مسير نزولي اما سرمايه‌گذاراني که سراسيمه روانه بازار شده بودند، در فقر تحليل و تداوم رفتارهاي گروهي، راهي جز خروج نيافتند. اما چرا هيجانات در بورس تهران چه در مسير نزولي و چه در مسير صعودي اينچنين معاملات را تحت تاثير قرار مي‌دهد و منطق و تحليل را در بين سهامداران کمرنگ مي‌کند؟ پاسخ اين سوال را بايد در قوانين محدودکننده بازار و البته قوانين خلق‌الساعه‌اي که البته در حسن نيت سياست‌گذار براي بازگشت آرامش به بازار مدون مي‌شود، جست‌وجو کرد. ضمن آنکه عدم گسترش عرضي بازار نيز همچنان حلقه مفقوده حرکت معاملات به سمت تحليلي شدن است. در شرايط فعلي اين فقر تحليلي به وضوح در معاملات ديده مي‌شود. جايي که با وجود انتشار گزارش‌هاي قوي از عملکرد ماهانه برخي بنگاه‌هاي بورسي روي سامانه کدال، واکنشي درخور توجه از سهامداران ديده نمي‌شود اما يک خبر کوچک روند سهم را دستخوش تغييرات اساسي مي‌کند.


بلاي جان بازار
به اعتقاد تمامي فعالان بازارهاي مالي، حد نوسان قيمت يک مداخله آشکار در ساز و کار تعيين قيمت است و در ضديت با اصل بازار به شمار مي‌رود. نتايج چند پژوهش علمي در ايران و خارج از ايران نشان مي‌دهد، حد نوسان قيمت در بورس تبعاتي دارد که از مهم‌ترين‌ آنها مي‌توان به تسري نوسان‌ها، تاخير در رسيدن به قيمت واقعي و مداخله در انجام معامله‌ها اشاره کرد. به اين معني که دامنه نوسان به‌عنوان يک ابزار مداخله‌گر در بازار موجب تسري نوسانات به دوره‌اي طولاني‌تر مي‌شود و به اين ترتيب، فرآيند کشف قيمت و نقد‌شوندگي سهام آسيب مي‌بيند. مدت‌هاست وجود اين دامنه نوسان بلاي جان بورس شده است. زماني که سهامدار در نوسان مثبت و منفي ۵درصدي، تلاش زيادي براي انجام معاملات تحليلي به خرج نداده و ترجيح مي‌دهد همان صف خريد و فروش را ملاک دادوستدهاي خود قرار دهد. در معاملات بورس تهران در سال‌هاي اخير به دنبال ايجاد موج‌هاي سفته‌بازانه و کوتاه‌مدت روي سهام مختلف، بسياري از سهامداران به جاي پرسيدن از وضعيت شرکت به روند فعاليت بازيگران بازار سهام توجه مي‌کنند. به اين ترتيب بسياري از اهالي تالار شيشه‌اي معمولا به جاي خريد بر اساس تحليل و منطق، با پيروي از صف خريد مقاصد نقدينگي خود را انتخاب مي‌کنند. برخي از سهامداران که غالبا ايجاد‌کنندگان اين موج‌هاي سفته‌بازي هستند، از رهگذر اين موج نقدينگي، سود مي‌برند، اما در اين راه بسياري از سهامداران به ويژه تازه‌واردها قرباني مي‌شوند. در اين ميان، نکته قابل تامل اينکه تب‌وتاب نقدينگي در پشت هر نمادي نهايتا فرو مي‌نشيند؛ چرا که سهام هيچ شرکتي از بازگشت به ارزش ذاتي‌گريزي ندارد. اين موارد بارها از سوي «دنياي اقتصاد» مطرح شده است اما سياست‌گذار همچنان خيال تغيير شرايط را ندارد. شايد نگراني از تبعات اين موضوع در کوتاه‌مدت (به ويژه با شرايط نامناسب اقتصادي در کشور و ترس از اغتشاش) مانع اين امر شده است. اما زمان‌هاي طلايي براي رفع اين محدوديت‌ها و رسيدن به استانداردهاي جهاني وجود داشت که متاسفانه ناديده گرفته شد و از دست رفت.

فرصت‌هايي که يکي پس از ديگري سوخت
از آغاز صعود اخير قيمت‌ها که سقف‌شکني پي در پي شاخص کل بورس تهران را به دنبال داشت، «دنياي اقتصاد» مکررا بر لزوم عرضه اوليه سهام شرکت‌ها در بازار تاکيد کرد. سياست‌گذاران بورس و فرابورس اما به ظاهر اين خواسته را برآورده کردند و هر هفته بازار سهام ميزبان يک تا دو شرکت تازه‌وارد بود. اين شرکت‌ها اما آنچنان کوچک مقياس بودند که حضورشان احساس نمي‌شد. هر سرمايه‌گذار براي خريد عرضه‌هاي اوليه ميانگين کمتر از ۱۰۰ هزار تومان نقدينگي نياز داشت. اين در حالي است که شرکت‌هاي جذاب زيادي از منظر بنيادي در صف عرضه اوليه در بورس قرار دارند اما در دوره‌اي که پول‌هاي تازه شتابان راه تالار شيشه‌اي را در پيش گرفته بودند، عرضه نشدند.

اگر اين شرکت‌ها در بازار عرضه مي‌شدند، مسيرهاي جذابي براي هدايت نقدينگي سرگردان به وجود مي‌آمد و صعود و نزول‌هاي اين چنين هيجاني به بازار تحميل نمي‌شد. بايد توجه داشت در بازاري که سهام شناور آزاد آن تا اين حد پايين است، فضاهاي هيجاني به شکل کنوني رخ مي‌دهد. چرا‌که معامله‌گران وقتي فرصت خريد سهام ارزنده را پيدا نکنند، پول خود را به سوي سهام غير‌ارزنده سوق مي‌دهند و به تدريج سکان معاملات سهام را به دست هيجانات مي‌سپارند.

اعتمادي که از دست رفت
واکنش احتمالا  از سر دلسوزي سياست‌گذار در دوره افول نماگرهاي سهام در حمايت‌هاي مصنوعي و دخالت در روند معاملات حقوقي‌هاي بازار مهم‌ترين موضوعاتي بود که سبب شد اعتماد از بازار رخت بربندد و به دنبال آن عدم بازگشت تعادل به بازار را پس از افت حتي ۷۰ درصدي قيمت برخي از سهم‌ها به دنبال داشته باشد.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره