تاریک و روشن طرح انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی

ايسنا/در حالي که وزير صنعت، معدن و تجارت (صمت) پروژه انتقال آب از خليج فارس به فلات مرکزي ايران را يادگاري براي نسل آينده مي داند، يک پژوهشگر و مشاور اقتصادي و صنعتي معتقد است علاوه بر اينکه اين طرح با هزينه بالا و آسيب به محيط زيست همراه است، صرف اجراي طرح هايي مي شود که نه تنها شتغالزا نيستند، بلکه سرمايه بر، وابسته به مواد خام و مواد اوليه هستند.
اواخر هفته گذشته فاز اول پروژه ملي و استراتژيک شيرين سازي آب و قطعه اول خط انتقال آب از خليج فارس به فلات مرکزي ايران مورد بهره برداري قرار گرفت. طبق اعلام وزارت صمت، اين پروژه "در راستاي برنامه تدبير و اميد براي جهش توليد" با سرمايه گذاري ۱۶ هزار و ۳۰۰ ميليارد تومان و اشتغالزايي ۱۲۰۰ نفر به همت وزارت صمت، با همکاري و تعامل وزارت جهاد کشاورزي و وزارت نيرو و همکاري بخش خصوصي راه اندازي شده است و آب مورد نياز معادن گل گهر، مس و سرچشمه از اين طريق تامين ميشود.
وزارت نيرو نيز اعلام کرده که تاکنون براي ۱۷ استان کار مطالعات انتقال آب از خليج فارس و درياي عمان آغاز شده است که اين ۱۷ استان اکنون در بخش صنعت به دو ميليارد متر مکعب آب نياز دارند که با توجه به ظرفيتها و توسعه حوزه صنعت، اين مقدار به بيش از سه ميليارد مکعب ميرسد و در حال حاضر اين استانها براي انجام فعاليتهاي خود ۹۵۰ ميليون متر مکعب کمبود آب دارند. همچنين قيمت تمام شده آب براي صنعت حدود ۲ يورو خواهد بود که حدود ۲ درصد هزينههاي فرآوري فولاد است.
اما به نظر مي رسد کارشناسان در رابطه با اين طرح نظر ديگري دارند. احسان سلطاني، پژوهشگر و مشاور اقتصادي و صنعتي در گفتوگو با ايسنا، اظهار کرد: اشتباه بزرگ دولت در سالهاي اخير در توسعه صنعت فولاد اين بوده که به جاي اين که صنعت فولاد را مانند کشورهاي ديگر نزديک دريا بسازد، با هزينه زياد آب را از دريا به مناطق کويري انتقال ميدهد و متاسفانه همه اين کارها براي منافع يک عده انجام ميشود.
اين در حالي است که به گفته وي اگر به جاي مصرف سفرههاي آبهاي زيرزميني و منابع آبي براي توليد محصولات کشاورزي با بهرهوري پايين، بهرهوري اين محصولات را بالا ميبرديم يا در اين مناطق محصولات آب بر توليد نميکرديم، ميتوانستيم با همان منابع آبي مشکل کمبود آب در آن مناطق را حل کنيم.
سلطاني همچنين با بيان اينکه مشخص نيست اجراي اين طرح هاي فولاد به لحاظ اقتصادي امکان سنجي شده يا نه، تصريح کرد: به عبارت ديگر مشخص نيست اگر رانت منابع حذف شود و قيمتها واقعي شود اجراي اين گونه طرحها مقرون به صرفه است يا نه. به عبارتي مي توان گفت اين طرحها نه منافع اقتصادي دارد و نه به درد مردم ميخورد اما ميشد راههاي بهتري بر اساس منافع مردم و کشور در نظر گرفت.
صنايع بالادستي اشتغالزا نيستند
اين پژوهشگر صنعتي با بيان اينکه منابع آب براي صنايع فولاد و پتروشيمي منتقل ميشود، گفت: اگر هدف ايجاد امنيت است بايد طرح اشتغالزا اجرا شود نه طرحهاي سرمايه بر؛ آن هم در شرايط تحريم و کمبود منابع. بنابراين چنين طرحهايي با رانتهايي تامين ميشود که مردم با گراني، تورم و دلار گران تاوان آن را ميدهند.
به گفته سلطاني به طور کلي در هيچ جاي دنيا و هيچ اقتصادي و طبق هيچ معياري واحدهاي بالادستي مثل فولاد طرحهاي اشتغالزا محسوب نميشوند بلکه سرمايه بر، وابسته به مواد خام و مواد اوليه هستند و اجراي آنها مشکل مناطق محروم را حل نکرده است. براي مثال در منطقه کرمان مردم با مشکلات زيادي دست و پنجه نرم ميکنند.
وي افزود: در حالي که حدود ۳۰ درصد آب شهري در لوله کشيهاي فرسوده از بين ميرود، انرژي و هزينه براي شيرين کردن آب و انتقال آن از خليج فارس به مناطق يادشده صرف ميشود و در عين حال به محيط زيست هم آسيب ميرسد که به نظر مي رسد عقلاني نيست، بلکه بايد به جاي آن براي مصرف و توزيع درست و کاهش اتلاف آب برنامهريزي شود.