ترازنامه شرکتها در بازار سرمایه به چه معنا است؟

باشگاه خبرنگاران/ترازنامه بورس شرکتها در واقع گزارشي از مسائل مالي يک شرکت است.
سهامداران بازار سرمايه همچون ساير سرمايه گذاران پيش از سرمايه گذاري بايد مجموعه اي از آموزش ها را فرا بگيرند. اين روزها فعاليت در بورس بيش از هر زمان ديگري به دغدغه گروهي از افراد تبديل شده است، به همين دليل قصد داريم شما را با يکي از مفاهيم بازار سرمايه آشنا کنيم.
ترازنامه بورس در واقع گزارشي از مسائل مالي يک شرکت است، در ترازنامه بورس برخي از اطلاعات مهم مالي يک شرکت ثبت ميشوند که اهميت زيادي دارند.
ترازنامه بورس يک شرکت، وضعيت مالي يعني دارايي ها، بدهيها و سرمايه آن را در پايان يک دوره مالي نشان ميدهد. طبق قانون، مجموع سرمايه يک شرکت و بدهي هايش بايد مساوي با دارايي آن باشد به گونه اي که تمام اين اطلاعات بايد در ترازنامه بورسي شرکت ثبت شود.
دارايي = سرمايه و حقوق دارندگان سهام + بدهي
ترازنامه را به دو شکل مختلف مينويسند و تنظيم ميکنند:
به شکل T يا حسابي: در اين نوع ترازنامه دو ستون وجود دارد که هر کدام از اين ستونها يک چيز را نشان ميدهند؛ به طور مثال ستون سمت راست، انواع دارايي شرکت را نشان ميدهد و در سمت چپ ابتدا بدهيها و سپس سرمايه شرکت در پايين نوشته شده است. همان طور که از نامش پيداست اين ترازنامه بورس به شکل يک گزارش نوشته ميشود.
ترازنامه اهميت زيادي دارد، چون از طريق آن ميتوان به راحتي به ميزان بدهيهاي يک شرکت و سرمايههاي آن که در ارزش سهام نقش تعيين کنندهاي دارند را دست پيدا کرد. اگر شما دارنده سهام هستيد پس بايد نحوه تحليل و خواندن يک ترازنامه را بدانيد.
اجزاي ترازنامه چيست؟
در ترازنامه اطلاعات مهم و زيادي وجود دارد که هر کدام ميتوانند براي سهامداران ارزشمند باشند. در اين قسمت به شرح هر کدام از آنها خواهيم پرداخت.
۱: ستون سمت راست: داراييها
۲: در ستون دارايي ها، دو نوع دارايي وجود دارد: دارايي جاري و دارايي غيرجاري.
۳: دارايي جاري: دارايي جاري آن نوع دارايي است که انتظار ميرود قبل از يک سال به وجه نقد تبديل گردد. داراييهاي جاري خود شامل موارد زير هستند:
۴: موجودي نقد: شامل همه پولهاي موجود يک شرکت در صندوقها و حسابهاي پس انداز و جاري بانکها ميشود که به راحتي به پول نقد تبديل ميشود.
۵: اوراق بهادار: سهام يا اوراق قرضه و ديگر اوراق بهاداري که به راحتي معامله ميشوند و از آنها براي سرمايه گذاري استفاده ميشود.
۶: دريافتنيهاي تجاري و غيرتجاري: همانطور که از نام آن مشخص است، مطالباتي است که بايد توسط شرکت از مشتريان دريافت شود.
دريافتهاي تجاري آنهايي هستند که حاصل تجارت شرکت و فروش محصولات است، اما دريافتني غيرتجاري مربوط به امور غير تجاري شرکت است (مانند وام دريافتي يا پول اجاره دادن ساختمان شرکت).
۷: موجودي مواد و کالا: شامل همه مواد اوليه، محصولات نيمه ساخته شده و محصولات نهايي هستند، به عبارت ديگر همه مواد و کالاهايي که در يک شرکت موجود هستند جزء داراييهاي جاري آن شرکت محسوب ميشوند، چون به راحتي ميتوانند به پول نقد تبديل شوند.
۸: پيش پرداخت: اين اصطللاح را ديگر همه شما شنيده ايد. درصدي از پول و مبلغ کلي که پيش از انجام يک کار يا دادن يک سرويس توسط شرکت، به کارفرما يا پيمانکار داده ميشود. ميتوانيد نام آن را بيعانه هم بگذاريد.
داراييهاي غيرجاري
۹: داراييهاي غيرجاري در واقع داراييهاي بلندمدت يک شرکت هستند که شرکت از آنها استفاده ميکند، اما انتظار ندارد تا زودتر از يک سال به وجه نقد تبديل شوند. اين داراييها نيز چندين نوع هستند که در زير آمده اند.
۱۰: سرمايه گذاري بلندمدت: فرض کنيد يک شرکت ۶۰ درصد از سهام شرکتي ديگر را خريداري کند. مسلما اين شرکت نميخواهد اين سهام عمده را ظرف يکسال بفروشد و روي آن سرمايه گذاري بلند مدت کرده است. سرمايه گذاري بلند مدت ميتواند علاوه بر اوراق بهادار، شامل سرمايه گذاري در داراييهاي عيني مثل زمين و طلا، سرمايه گذاري وجوه بازنشستگي، کاهش ارزش انباشته سرمايه گذاري و ديگر موارد باشد.
۱۱: اموال مشهود و نامشهود: داراييهاي مشهود آن داراييهاي هستند که قابل مشاهده اند و ميتوانيد با چشمتان آنها را ببينيدمانند ساختمان، زمين و تجهيزات و دستگاهها و وسايل شرکت
اموال غيرمشهود را، اما نميتوان با چشم ديد، ولي وجود دارند مانند حق مالکيت، حق اختراع، سرقفلي، نرم افزار رايانه اي، مدلها و طرح ها، حق تاليف و ديگر موارد.
۱۲: ستون سمت چپ: بدهي و سرمايه (حقوق سهامداران)
در ستون سمت چپ همانطور که پيشتر گفته شد دو مورد وجود دارد. در ابتدا و از بالا بدهيهاي يک شرکت آورده ميشود و سپس در پايين آن حقوق صاحبان سهام آورده ميشود، در پايين به بررسي آنها خواهيم پرداخت؛
بدهيهاي جاري
بدهيهاي جاري، بدهيهايي هستند که شرکت انتظار دارد تا يکسال آينده بتواند آنها را تسويه کند. بدهيهاي جاري شامل موارد زير هستند:
۱: پرداختنيهاي تجاري و غيرتجاري: برعکس دريافتنيهاي تجاري و غيرتجاري، اينها بايد توسط شرکت پرداخت شوند. پرداختنيهايي که تجاري هستند مربوط به امور تجاري و بدهيهاي شرکت به مشتريها است. پرداختنيهاي غيرتجاري، اما مربوط به امور خريد و فروش و تعامل با مشتريان تجاري شرکت نميشود (براي مثال ميتوان بدهي يک شرکت در پرداخت اجاره بهاي ساختمانش را نام برد).
۲: ماليات پرداختني: همه شرکتها و موسسات تجاري موظند که ماليات خود را پرداخت کنند و اين جزء بدهيهاي يک شرکت به دولت است. اين بدهي هم شامل بدهيهاي معوق و هم ماليات سال و ماليات بر درآمد پرداختني است.
۳: سود سهام: شرکت بايد سود سهامداران خود (DPS) را بپردازد و اين جزء بدهيهاي جاري آنها محسوب ميشود.
۴: تسهيلات مالي: شرکتها ممکن است از بانکها و موسسات اعتباري وام و تسهيلاتي را دريافت کنند که بايد آنها را ادا کند. اين تسهيلات و وامها جزء بدهيهاي جاري يک شرکت محسوب ميشود.
۵: پيش دريافت ها: اين آيتم جزء بدهي هاست، اما پولي است که شرکت بابت پيش فروش محصولاتش دريافت ميکند يا پولي است که پيش از انجام خدماتش ميگيرد.
بدهيهاي غير جاري
بدهيهاي غير جاري آنهايي هستند که شرکت ميخواهد آنها را در مدتي بيش از يکسال تسويه کند. در زير انواع بدهيهاي غيرجاري را ميتوانيد ببينيد.
۱: پرداختنيهاي بلندمدت: پرداختنيهاي بلندمدت دقيقا بر خلاف سرمايه گذاري بلندمدت هستند. يک شرکت ميتواند پرداختنيهاي بلندمدت زيادي داشته باشد و اين جزء بدهيهاي غيرجاري است.
۲: تسهيلات مالي دريافتي بلندمدت: تسهيلاتي که يک شرکت ميتواند از بانکها و موسسات دريافت ميکند ميتواند کوتاه مدت يا بلندمدت باشد. تسهيلات بلندمدت جزء بدهيهاي غيرجاري محسوب ميشود.
۱۳: حقوق صاحبان سهام
اين قسمت، بيانگر حقوق مالي صاحبان سهام و صاحبان شرکت است. اگر بدهيها را از داراييهاي يک شرکت کم کنيم، آن چه باقي ميماند حقوق صاحبان سهم است. اين حقوق شامل موارد زير ميباشند:
۱۴: سرمايه: سرمايه يک شرکت توسط مالکان و صاحبان سهم تهيه ميشود. براي فهميدن سرمايه يک شرکت کافي است تعداد سهام آن را در ارزش سهم ضرب کنيد.
اندوخته قانوني: هيئت مديره هر شرکت موظف است تا هر ساله ۵ درصد از سود خالص خود را در ذيل عنواني به نام اندوخته قانوني ذخيره کنند. اين ذخيره قانوني جزء حقوق صاحبان سهام است.
اندوخته قانوني در واقع مبلغي است که قبل از تقسيم سود خالص در حسابي جداگانه تعريف شود تا اين مبلغ از چرخه داراييها خارج نشود. افزايش سرمايه شرکت نميتواند از محل اندوخته قانوني صورت بگيرد. اندوخته قانوني تا زماني ادامه مييابد که اين اندوخته به ۱۰ درصد سرمايه کنوني شرکت برسد.
۱۵: سود (يا زيان) انباشته: همانگونه که از نام آن مشخص است اين سودي است که از پيشتر روي هم انباشته شده است. براي محاسبه آن بايد سودهاي تقسيم شده در مجامع عمومي (تقسيم سود) را از سودهاي خالص يک شرکت در دورههاي قبل کم کنيد. براي مثال سود انباشته سال ۱۳۹۸ برابر با سود انباشته سال ۱۳۹۷ بعلاوه سود خالص دوره سال ۹۸ منهاي سود تقسيم شده در مجمع سال مالي ۱۳۹۷است.
تحليل ترازنامه بورس
براي تحليل يک ترازنامه چيزي که بايد در ابتدا به آن توجه کنيد که دوره مالي آن است، به طور مثال ترازنامه شما مربوط به سال ۹۸ و مسائل مالي آن نيز مربوط به سال ۹۸ مي شود.
گزارشها و ترازنامههاي مالي ميتوانند ۳ ماهه، ۶ ماهه، ۹ ماهه و ۱۲ ماهه است، طبق قانون، گزارشهاي ۶ ماهه و ۱۲ ماهه الزام به حسابرسي دارند. گزارشهاي ۳ ماهه و ۹ ماهه الزام به حسابرسي ندارند.
اعداد بر حسب ميليون ريال نوشته ميشوند پس به اين موضوع دقت کنيد. يادتان باشد يکي از کارهايي که بايد انجام دهيد اين است که ترازنامه فعلي را با ترازنامههاي قبلي مقايسه کنيد تا ببينيد ميزان بدهيها و سود شرکت چگونه تغيير کرده است.
بررسي دقيق ترازنامه
همه اين موارد را ميتوان با بررسي دقيق ترازنامه مالي يک شرکت دريافت. يادتان باشد پيش از خريد يک سهم حتما ترازنامه مالي آن را بررسي کنيد و ببينيد آيا ثروت آن نسبت به گذشته افزايش داشته است. شرکتي که بدهي زيادي دارد، اما سوددهي آن کم است سهم مناسبي براي شما نيست.
نکته اي که بايد به آن اشاره کرد ممکن است که يک شرکت علارغم بدهي بالا، از سوددهي خوبي برخودار باشد به گونهاي که با گذشت زمان بدهيهاي خود را تسويه کند و بر داراييهاي خود بيفزايد. به داراييهاي يک سهم نگاه بيندازيد. اگر ديديد که در حال افزايش است و از آن سو بدهي هايش روند کاهشي درد اين امر را ميتوان نشانهي خوبي دانست.
توجه به جزييات ترازنامه نکتهد حائز اهميتي به حساب مي آيد براي مثال بالابودن مبلغ پيش دريافت مسئله خوبي به حساب مي آيد ، چون از اين موضوع معلوم ميشود که شرکت در فروش محصولات يا ارائه خدمات خود موفق عمل کرده و به همين دليل پيش دريافتيهايي که گرفته بالا است.
توجه به موجودي انبار از ديگر موارد مهم در ترازنامه است، به طور مثال آيا انبار شرکت نسبت به سال قبل کالاي بيشتري دارد يا خير. اگر ديديد که موجودي انبار بيشتر شده ، اما فروش چندان رشدي نداشته اين نشانه خوبي نيست، چون ميتواند به خاطر عدم بازار براي فروش اجناس درون انبار باشد.