دلار و بورس روی کدام اعداد به تعادل میرسند

فارس/استاد اقتصاد دانشگاه تهران با تاکيد بر اينکه قيمت واقعي و بنيادي دلار براساس مطالعات انجام شده حوالي 20 هزار تومان است، گفت: صادرکنندگان، روي تنزيل ارز مقاومت ميکنند و اجازه کاهش نميدهند.
اين روزها به واسطه ريزش چند هزار توماني دلار، بازار شايعات و تحليلها در مورد آينده قيمت در بازار سهام، خودرو، طلا و ارز داغ است به همين علت هيجان و اثرات رواني آن را به وضوح ميتوان در اين بازارها و ريزش قيمتها مشاهده کرد.
علاوه بر آن ميزان تاثير کاهش دلار روي قيمت کالا و خدمات مصرفي مردم بسيار با اهميت است. براي پيش بيني وضعيت نرخ ارز و تاثير آن روي متغيرهاي اقتصادي و بازارهاي گوناگون به سراغ تيمور رحماني استاد اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران رفتيم.
وي براساس مطالعات انجام شده معتقد است که رسيدن دلار به ۱۱ تا ۱۲ هزار تومان را نشدني ميداند و ميگويد صادرکنندگان انحصاري در سامانه نيما که قدرتشان کم هم نيست اجازه ريزش قيمت ارز را نميدهند و از طرفي جهش قيمت مسکن و سهام نيز با واقعيتها و منطق اقتصادي نيز همخوان نيست.
از رحماني درباره امکان کاهش قيمت کالاها و خدمات پس از کاهش قيمت ارز هم پرسيديم. اين پرسشي بود که مخاطبان فارس با ثبت سوژه «چرا قيمتها با افت قيمت دلار کاهش نمييابد؟» در سامانه فارس من طرح کرده بودند.
مشروح اين گفتوگو بدين شرح است:
فارس: باتوجه به روند کاهشي قيمت ارز در روزهاي اخير مردم انتظار دارند که آثار آن را در کاهش قيمت کالا و خدمات مشاهده کنند. گفته ميشود در بازارهاي مختلف مانند بازار خودرو همه فروشنده شدند يا منتظر هستند که چه زماني شرايط قيمتها تثبيت مي شود. آيا اين انتظار صحيح است؟ رابطه قيمت ارز با قيمت کالاها و دارايي را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
رحماني: فکر نميکنم نرخ ارز جا داشته باشد که خيلي پايين بيايد. بر اساس مباني و بنيادهاي اقتصاد جاي چنداني براي پايين آمدن ندارد. در حالت خوشبينانه حوالي ۲۰ هزار تومان ميتواند باشد مگر اينکه دسترسي به درآمدهاي نفتي بهبود يابد که در آن صورت اندکي پايين تر از اين هم مقدور است.. بر اساس مطالعات خودم و دانشجويانم همين حدود را متصور هستيم. تفاوت ميان قيمت کالا و دارايي ها وجود دارد. در سال ۹۹ به دليل شديد بودن انتظارات تورمي، بسياري فکر ميکردند تحت فشار تحريم ها کشور دچار بن بست مي شود و به ناچار به چاپ پول براي گذراندن امورات روزمره روي خواهند آورد. متناسب با اين نگاه و انتظارات شديد تورمي، قيمت دارايي ها از حد نرمال و طبيعي و بنيادي اقتصاد بالاتر رفت. خودرو نيز جنس دارايي به خود گرفت و قيمت آن بسيار شديد بالا رفت. به همين دليل بود که از حالت کالا خارج شد و جنس دارايي پيدا کرد. بعضي حتي فکر ميکردند پايه پولي و نقدينگي به سمت رشد ۱۰۰ درصد برود. کسي تصور رشدهاي معمولي و اندکي بالاتر از آن را نداشت و فکر ميکردند از کنترل خارج مي شود.
بعد معلوم شد که اين خبرها نيست و انتظارات تورمي زياد از حد بدبينانه بوده است. قاعدتا بايد قيمتها بر ميگشت و تعديل مي شد. همين اتفاق هم افتاد. اگر دقت کنيد قيمت همه داراييها با چاشني انتخابات امريکا همراه شده و دچار کاهش شد. اما هنوز قيمت کالاها خود را با ارز تعديل نکرده بود و قميت خدمات به نسبت به دارايي ها رشد پيدا نکرده بود.
واقعيت اين است که اکنون قيمت داراييها افت پيدا کرده اما نبايد انتظار داشت سطح قيمت کالا و خدمات کاهشي شود، چون افزايش آنها قابل توجه و منطبق با رشد ارز نبوده است.
مساله دوم در اين باره مساله چسبندگي قيمتها است. بايد توجه کرد که نبايد انتظار کاهش قيمت کالاها را داشت. اما شايد برخي کالاهايي که مستقيم با ارز ارتباط دارند مقداري از قيمت آنها کاسته شود.
فارس: اين روزها قيمت ارز در بازار حدود ۲۱ تا ۲۳ هزار تومان نوسان ميکند. از طرفي در سامانه نيما قيمت دلار همچنان روي ۲۵ هزار تومان باقي مانده است. چرا اين نرخ، خود را با بازار هماهنگ نميکند؟ نکته ديگر اينکه صادرات غيرنفتي خود را با دلار ۲۵۰0۰ توماني تنظيم کرده و اگر قيمت دلار پايين بيايد آيا شاهد افت صادرات خواهيم بود يا وضعيت تغييري نخواهد کرد؟
رحماني: در رابطه با اينکه چرا قيمت ارز در سامانه نيما واکنش نشان نداده است، بايد گفت شرايط بازارها با هم متفاوت است. در بازار اسکناس، عدهاي ميخواهند قدرت خريد خود را حفظ کنند و شرايط آن با سامانه نيما متفاوت است. نيما شکل بازار ندارد و بيشتر سامانه است که صادرکننده و واردکننده با هم سر و کار دارند.
به خاطر اين که صادرکنندگان اصلي قدرت انحصاري دارند در مقابل کاهش نرخ دلار مقاومت مي کنند. چون در نيما بازار رقابتي نيست اين امکان وجود دارد که قيمت دلار پايين نيايد. البته عدم اطمينان نيز از شرايط کنوني وجود دارد و زود است بگوييم قميت آن کاهشي شود. از طرفي خريدار ارز براي واردات کالا نميتواند از بازار اسکناس نياز خود را تامين کند به خاطر مشکلات نقل و انتقال و هزينه هاي جانبي که به آن مترتب است. بنابراين وارد کننده نياز خود را از طريق سامانه نيما تأمين مي کند. در مقياس تامين ارز کلان مثل دو ميليون دلار، اگر واردکننده بخواهد از بازار اسکناس جمع کند جابجا کردن آن دشوار است در حقيقت اين بازارها تفکيک شدهاند و خريداران و فروشندگان آن نمي توانند اين دو را جايگزين هم کنند. صادرکنندگاني که قدرت انحصاري دارند احتمال اين را مي دهند که با آمدن رئيس جمهور جديد آمريکا ممکن است خبري نباشد و بعد از کاهش اوليه ارز ناشي از انتظارات مجدداً قيمتها باز گردد.
فارس: اين ديدگاه که با حضور بايدن در آمريکا هم اتفاق خاصي در مورد کاهش نرخ دلار رخ ندهد و قيمت بالا برود، چقدر محتمل است؟
رحماني: بله؛ دور از ذهن نيست. ما با سياسيون در ارتباط نيستيم و بايد شرايط پيشرو را بررسي کرد.
فارس: با حضور تيم جديد در آمريکا احتمال دارد که شاهد ريزش قيمت دلار باشيم؟ چه عواملي باعث شده پيش از اتفاقات جديد ناشي از انتخابات آمريکا، قيمت ارز در بازار ريزشي شود؟
رحماني: قيمت همه دارايي ها از جمله دلار بيش از ارزش واقعي بالا رفته بود. در حال حاضر به دليل ترسيم آينده بهتر، مباني اين قيمتهاي جهش يافته، سست شده و تعديل آن چيز عجيبي نيست.
فارس: آيا در نقشه ارزي کشور و يا صادرات غيرنفتي، صادرات نفتي و بازگشت دلارهاي بلوکه شده اتفاقي افتاده يا راه جديدي براي دسترسي به ارزهاي خارج از کشور باز شده است؟
رحماني: ترامپ فرد کله شقي بود و همه دنيا اين مسئله را ديد. در شرايط کنوني، مقداري دسترسي به ارزهاي خارج از کشور بيشتر و بهتر شده است. به نظرم دليل اصلي مسئله انتظارات بود که فضا در حال حاضر تغيير کرده و دسترسي به منابع بيشتر شده است. البته توليد و فروش نفت نيز نسبت به قبل بهبود يافته است.
رسيدن قيمت دلار به ۳۳ و ۳۵ هزار تومان نرخ واقعي و بنيادي نبود. بنابراين از نرخهاي کنوني تعجبي نداريم. دانشجويان اقتصاد روي نرخ هاي بنيادي با رانت منابع طبيعي و بدون آن، مطالعات و برآورد دارند. بر اساس آن مطالعات، حداقل قيمت واقعي در شرايط کنوني ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان پيشبيني ميشود. اين نرخها ربطي به اينکه بانک مرکزي چه مي خواهد، ندارد. بلکه مطالعات است. البته الزامي ندارد که نرخ حتما برابر با مقدار بنيادي باشد و مواردي مي تواند آن را براي مدتي زير نرخ بنيادي هم نگهدارد.
با اين اوصاف انتظار قيمت پايينتر را نداريم. عواملي مانند انتظارات، بهبود دسترسي به منابع و شرايط سياسي در ريزش قيمت دلار موثر بودند. مسئله ديگر اين است که متاسفانه منافع بازار سهام هم در ارز با قيمت بالا نهفته است. يک سال پيش اين مسئله را گفتم. شرکتهاي عمده صادراتي وقتي قيمت ارز بالا باشد سودآوري زيادي خواهند داشت و تمايل دارند مانع از افت قيمت سهام شوند. ممکن است شرکتهاي بزرگ بگويند بازار ارز را وادار مي کنيم که ريزش قيمت ادامه پيدا نکند.
فارس: با اين نگاهي که شما داشتيد، علت ريزش شاخص بورس در روزهاي اخير چيست؟ از طرفي هنوز قيمت ارز نيما کاهش نيافته است؟ چه عواملي بر اين بازارها موثر بود؟
رحماني: بالاخره دو اثر در اين موضوع وجود دارد .بخشي انتظارات بود که گفته شد. دولت هم مايل است که نرخ دلار پايين بيايد. نه اينکه به سمت ۱۰ يا ۱۱ هزار تومان برسد، بلکه زير ۲۰۰۰۰ تومان باشد. از طرفي صادرکنندگان مايل نيستند نرخ ارز پايين بيايد و به شدت با آن مشکل دارند. قدرتشان هم کم نيست و مشاهده کرديد نرخ دلار بعد از روند نزولي، اندکي افزايش يافت. منافعشان در اين است که نرخ دلار پايين نيايد و اجازه قدرت مانور در اين زمينه را ندهند. مگر اين که درآمدهاي نفتي بيايد و آثار آن را ببينيم که البته زمان بر است.
فارس: با توجه به اينکه صادرات خود را با ارز ۲۵ هزار توماني تنظيم کرده و هزينه توليد برخي کالاها براي صادرات زياد است و با اين نرخ مزيت صادراتي پيدا ميکنند اگر قيمت دلار کاهشي شود، فکر ميکنيد صادرات غيرنفتي شاهد تحولات خاصي خواهد بود؟
رحماني: به هر حال برخي کالاهاي صادراتي صرفه اقتصادي نخواهد داشت. صادرکنندگان اصلي مانند پتروشيميها، فولاديها و معدني ها و نظاير آن هستند که سهم عمده دارند. عليرغم ناکارايي که وجود دارد، تفاوت هزينه توليد و صادرات شان به دليل انواعي از يارانه خيلي زياد بوده و بعيد است با کاهش اندک نرخ ارز تغييري در صادرات آنها ايجاد شود. اگر قيمت روي ۱۰ تا ۱۲ هزار تومان باشد معلوم است صادرات براي آنها نيز به صرفه نيست. به همين خاطر انتظار نداريم که نرخ دلار تنزل قابل توجه داشته باشد.
فارس: رئيس جمهور اخيرا گفته بود اگر ۷ ميليارد دلار کره جنوبي آزاد شود دلار به ۱۵ تومان مي رسد و قبل تر نيز عنوان کرده بود برنامه ما براي سال آينده اين است که دلار به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان برسد و به رئيس کل بانک مرکزي نيز در اين زمينه دستور داده ام.
رحماني: نه، مطمئن باشيد هيچ وقت به اين اعداد نمي رسد گرچه به طور طبيعي هر دولتي تمايل به پايين نگهداشتن نرخ ارز را دارد.
فارس: اخيرا برخي از شرکتهاي حقوقي بورسي نيز نظرشان اين بود که دلار تا ۱۷ هزار تومان کاهش مييابد به همين علت شاهد خروج سرمايه از بازار هستيم.
رحماني: خيلي سخت است که دلار روي ۱۷ هزارتومان بيايد. ولي اينکه روي ۱۲ هزار تومان باشد نه به مصلحت اقتصاد ايران است و نه به راحتي امکان پذير ميشود. بانک مرکزي به راحتي تن به اين مسئله نمي دهد که با تزريق ارز، بازار قيمت بازار را کاهش دهد. علاقهاي به اين کار ندارد. در سخت ترين شرايط مقاومت کرده و سعي شده در حاشيه بازار مداخله کند تا ذخاير ارزي را از دست ندهد.
بعيد است بانک مرکزي زير بار برود که نرخ را به زور پايين بياورد. نرخ جايي براي ريزش قابل توجه ندارد گرچه پايين تر از نرخ هاي کنوني براي مقطعي امکان پذير است.
فارس: امکان دارد قيمت کالاهايي که مستقيم با ارز سر وکار دارند کاهش يابد؟
رحماني: بالا رفتن قيمت خيلي از کالاها به خاطر نرخ ارز نيست، مسئله اصلي اين است که اساساً امکان واردات ندارند. مثلا بهترين لپ تاپ با نرخ ارز آزاد در کشورهاي ديگر ۴۰ ميليون تومان است اما در بازار ما ۱۰۰ ميليون تومان فروخته مي شود. چون امکان واردات آن فراهم نيست. به محض اينکه واردات شود دو اثر قيمتي و تقاضا ميتواند در مجموع در برخي کالاها و اقلام باعث کاهش قيمت شود. اما در ساير کالاها تاثير محسوسي نخواهد داشت.
فارس: در مورد تاثير نرخ ارز روي بازار بورس نظرتان چيست؟ وضعيت شاخص بورس را چگونه ارزيابي ميکنيد؟ ريزشها تا چه زماني ادامه دار خواهد بود؟
رحماني: رابطه بلندمدتي براي بورس، مسکن و ارز پيشبيني کرديم و بر اساس همان پيش بيني حتي تا پايان شهريور ماه امسال قيمتسهام خيلي پرش کرده بود. تازه در شهريور ماه نشان ميداد که اين جهش زياد بوده واي به حال اينکه بخواهيد با قيمتهاي مرداد ماه که در اوج بود، مقايسه کنيد. در حال حاضر به نظر ميرسد با وضعيت فعلي شاخص بازار و قيمت سهام با افتي که کرده خيلي جايي براي کاهش قابل توجه نداشته باشد و در همين حدود بازي کند. دستکاري هايي که در بازار سهام مي شود مانع از اين بوده که به نتيجه درست برسيم.
فارس: منظورتان روي شاخص يک ميليون و ۱۰۰ هزار تا يک ميليون و ۲۰۰ هزار واحد است؟
رحماني: بله، بعيد است تمايلي براي کاهش قابل توجه وجود داشته باشد. امسال نسبت به پارسال همين موقع نقدينگي را که بررسي ميکنيم ۳۸ درصد رشد کرده است. اين کار پوششي براي قيمتهاي بالا است. رشد قيمت سهام و مسکن از رشد نقدينگي نيز جلو زده بودند. در حال حاضر با افتي که رخ داده و همچنين رشد نقدينگي که داريم همگرايي ميان اين دو شاخص در حال ايجاد شدن است.
فارس: با توجه به خارج شدن پول از بازار سرمايه کدام بازار قابليت جذب دارد؟ چه اتفاقي براي اين پولها ميافتد؟
رحماني: هيچ اتفاقي نميافتد. سياليت سپردهها کم ميشود. آدمها به جاي خريد و فروش در بازارهاي گوناگون، سپرده در بانک ماندگار ميکنند. احتمالاً سهم سپردههاي غيرديداري افزايش پيدا ميکند. ماه قبل رشد حجم پول کم شده بود که نشان ميدهد از سياليت نقدينگي کاسته شده است.