چرا آمریکا از توسعه همکاری اقتصادی ایران و چین عصبانی است؟
![چرا آمریکا از توسعه همکاری اقتصادی ایران و چین عصبانی است؟](https://app.akharinkhabar.ir/images/2021/04/04/26cbca6b-4e05-42de-b2d7-781ac814e8c3.png)
تسنيم/عبدالصمد کاشيان عضو هيئت علمي دانشگاه سمنان: قرن 21 در حالي آغاز شده است که جهان در آستانه تحولات عظيمي قرار گرفته است، تحولاتي که مبدأ آن اقتصاد کشورهاي دنيا است.
اما جغرافياي سياسي و قدرت کشورهاي مختلف را تحت تأثير خود قرار داده است. در حالي که آمريکا بعد از جنگ جهاني دوم و در سالهاي منتهي به قرن 20، به قدرت بلامنازع جهان تبديل شد، تحولات سالهاي آغازين قرن 21 نشان از تغييرات مهمي دارد. بدون ترديد شگرفترين تحولي که قرن جديد را متفاوت از گذشته کرده است، ظهور چين بهعنوان يک ابرقدرت اقتصادي جديد است. جريانات زمان حاضر نشان ميدهد که توسعه چين صرفاً در بعد اقتصادي خلاصه نشده است، بلکه همزمان چينيها توانستهاند دايره نفوذ سياسي، نظامي و اقتصادي خود را به اقصي نقاط جهان گسترش دهند و خود را به يک بازيگر مهم در عرصه اقتصادي، سياسي و نظامي تبديل سازند. عليرغم فرازوفرودهاي زيادي که در مسير توسعه چين بهوجود آمد، مسير رشد و توسعه اقتصادي چين هنوز نيز پابرجاست و استمرار اين روند، بر نفوذ همهجانبه چينيها خواهد افزود.
روند رشد چين بهقدري خيرهکننده بود که کمتر از 40 سال بعد از اجراي سياستهاي اصلاحات و درهاي باز، اقتصاد گمنام چين به برترين اقتصاد دنيا تبديل شد و اين کشور توانست قدرت برتر اقتصادي دنيا از لحاظ توليد ناخالص داخلي (PPP) شود. اين جريانات که همزمان با شکلگيري انقلاب اسلامي در ايران بود، زمينهساز تحولات عظيمي در توسعه روابط تجاري ايران و چين گرديد.
از جمله رخدادهاي مهم اين دوران، گسترش ارتباطات چين با ايران است؛ بهگونهاي که در زمان حاضر چين بزرگترين شريک تجاري ايران محسوب ميشود. ايران و چين بهعنوان دو قدرت مهم منطقهاي و دو بازيگر اثرگذار جهاني روابط خود را در تمامي سطوح موضوعات و بهگونههاي دوجانبه و چندجانبه (نهادي) تعريف کردهاند، بهعبارت ديگر روابط ايران و چين از نوع روابط فراگير و جامع در سطح بينالمللي است زيرا که همواره متضمن منافع دو طرف بوده است.
از طرفي جنگ تجاري آمريکا و چين فرصت بسيارمناسبي را براي جمهوري اسلامي ايران فراهم آورده است تا با توسعه مناسبات تجاري با چين، بخشي از فشارهاي ناشي از تحريمهاي آمريکا را خنثي نمايد. همزمان افول قدرت اقتصادي آمريکا و صعود قدرت اقتصادي چين نيز بر اهميت اين موضوع افزوده است.
در حالي که تا سال 2016 آمريکا بالاترين سهم از توليد ناخالص[1] جهان را به خود اختصاص داده بود، از سال 2016 به بعد، اين جايگاه در اختيار چين قرار گرفته است و چينيها با اختلافي قابل توجه و سرعتي بالا، به قدرت بلامنازع اقتصادي دنيا تبديل شدهاند، اين در حالي است که سهم 21درصدي آمريکا از توليد ناخالص جهان در سالهاي گذشته، به مرز 15 درصد رسيده است و چين که در سالهاي پيشين کمتر از 4 درصد از توليد ناخالص جهان را به خود اختصاص داده بود، در سال 2019 به مرز 18 درصد رسيده است که 2 الي 3 درصد بالاتر از آمريکا قرار گرفته است. استمرار اين روند سبب خواهد شد که آمريکا و همپيمانانش با چالشهاي جدي موازنه قدرت مواجه شوند، کما اينکه آغاز جنگ تجاري آمريکا و چين از اين منظر قابل تحليل است.