غفلت از هفت مساله کلیدی در مناظره انتخاباتی

دنياي اقتصاد/ مناظره نخست نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري با موضوع اقتصاد، هفت عنصر مغفول داشت. از نگاه کارشناسان، بيشتر نامزدها «پارادايم و چارچوب فکري» مشخصي براي حل ابرچالشهاي اقتصادي معرفي نکردند. همچنين اکثر نامزدها به جاي ارائه راهکار درمان، به «تشريح صورت مساله» پرداختند. در بررسي مشکلات اقتصادي نيز به جاي تبيين علتها، «ليست معلولها» از سوي برخي نامزدها مطرح شد. همچنين برخي نامزدها از مفاهيمي استفاده ميکردند که جايگاهي در ادبيات اقتصادي نداشت. «برجام»، «کرونا» و «FATF» که بهعنوان عوامل برونزا نقش ويژهاي در چالشهاي اقتصادي داشتند، وزن مناسب خود را در مباحث نداشت. براي حل و اجراي سياستهاي اقتصادي، نياز به يک تيم هماهنگ و کارآمد وجود دارد؛ اما مخاطبان، از ترکيب تيم اقتصادي خبردار نشدند. علاوهبر عناصر مغفول در محتواي مناظره اقتصادي، نقدهاي جدي به فرم و شکل اجرا نيز وارد است. نبود اين عناصر باعث شد که شفافسازي درخصوص تفاوت نگاه کانديداها صورت نگيرد. اين مناظره در شبکههاي اجتماعي نيز با واکنش کارشناسان مواجه شد.
مناظره اقتصادي که با حضور ۷ نامزد رياستجمهوري برگزار شد، هفت عنصر مغفول داشت که عبارتند از: «پارادايم و چارچوب فکري»، «نسخه درمان به جاي شرححالگويي»، «علتيابي به جاي معلولگرايي»، «ادبيات اقتصادي»، «ريسکهاي غيراقتصادي»، «تيم اقتصادي» و «فرم و چيدمان مناظره». در مجموع اين ۷ عامل موجب شده بود مخاطبان نتوانند معيار مشخصي براي ارزيابي کانديداها داشته باشند. از سوي ديگر، راهکار مشخصي براي حل ابرچالشهاي اقتصادي توسط نامزدها تبيين نشد. مناظره نخست، انتخابات رياستجمهوري را ميشود از زواياي مختلف مورد بررسي قرار داد. اشکالات مهمي در زمينه تبيين مسائل توسط نامزدها وجود داشت. اغلب نامزدها در وهله اول نتوانستند پارادايم مشخصي در زمينه حکمراني اقتصادي تبيين کنند. همچنين اکثر کانديداها اگر چه معضل و مشکل را بيان ميکردند، اما به توضيح ريشههاي معضلات اقتصادي نميپرداختند. ادبيات اقتصادي نادرست نيز در برخي از کانديداها به خوبي مشهود بود. علاوهبر اينها برخي از معضلات مهم فعلي اقتصاد از جمله بحث کرونا و تحريمها و همچنين موضوعات مهمي مانند تيم اقتصادي هر کدام از کانديداها در اين مناظره مورد بحث قرار نگرفت. همچنين نحوه برگزاري اين مناظره نيز موجب کاهش کيفيت سطح مناظرات و بحثهاي پيرامون سوالات شده بود.
پارادايم و چارچوب فکري
غايب اصلي و مهم را ميتوان، نبود پارادايم و چارچوب فکري نزد اغلب نامزدها عنوان کرد. در اين مناظره بيشتر، بحثهاي موردي انجام شد و مباحث پارادايمي در اين گفتوگوها تقريبا مغفول ماند. برخي کانديداها با اين پيش فرض به بيان مسائل اقتصادي و تبيين راهحلها پرداختند که پارادايم اقتصادي مشخصي وجود دارد و صرفا ميتوان با ترميم يک جزء کل مشکلات اقتصادي را حل کرد. منظور از پارادايم حاکم بر سيستم، سرمشق و الگوي مسلط و چارچوب فکري است که مجموعهاي از الگوها و نظريهها را براي يک گروه يا يک جامعه شکل دادهاند. در علم اقتصاد، پارادايم آن چارچوب و اصول فکري است که «سياستگذار» و «برنامهريز اجتماعي» به آن باور داشته و رويههاي موجود در اقتصاد در چارچوب اين اصول فعاليت کرده و هدف نهايي آنها نيز دستيابي به اهداف تعيينشده از سوي پارادايم است. در طرف مقابل، «رويهها» آن دسته از ابزار، اشخاص، سيستمها و نهادهايي است که در کنترل «سياستگذار» و «برنامهريز اجتماعي» بوده و براي رسيدن به اهداف او تلاش ميکنند.با ريشهيابي مشکلات حاد اقتصادي ميتوان پي برد مشکل اصلي، در مديريت کادر اجرايي و رويههاي حکمراني نيست. ريشه اين معضلات ساختاري را ميتوان به وجود پارادايمهاي نادرست اقتصادي-سياسي در ساختار حکمراني نسبت داد. وقتي پارادايم مشخص نباشد راهکارهاي افراد نيز براي موضوعات نميتواند روشن شود. در چارچوب همين رويکردهاست که ميتوان مشخص کرد کمک به اقشار کم درآمد جامعه توسط هر کدام از اين کانديداها به چه صورت انجام ميشود؟ آيا آنها دنبال مداخله در بازار و قيمتگذاري دستوري هستند يا اينکه صرفا در چارچوب فرآيند مالياتگيري قصد بازتوزيع درست منابع را دارند؟ البته يکي دو تن از اين کانديداها در اين مناظره، داشتن بينش اقتصادي توسط رئيسجمهور آينده را براي پيشبرد اهداف و انتخاب بين رويکردهاي مختلف اقتصادي موثر دانست، موضوعي که شباهتي با وجود پارادايم دارد.
شرححالگويي از وضعيت اقتصاد
غايب ديگر، اين است که مخاطبان بيشتر به دنبال اين بودند که نسخه درمان را در صحبتهاي نامزدها، پيدا کنند، اين در حالي است که نامزدها عمدتا به ارائه صورت وضعيت مشکلات اقتصادي پرداختند. افزايش مداوم قيمتها، وجود بيکاري گسترده در ايران، تضعيف درآمد سرانه، خروج سرمايه و بحران محيط زيست مواردي آشکار در اقتصاد کشور هستند. اما موضوع اصلي در اين زمينه ريشهيابي درست مسائل و مشکلات اقتصادي است. اينکه مردم در حال حاضر، در چه وضعيتي قرار دارند، بحث روشن ماجرا است، اما اينکه چگونه ميتوان از اين وضعيت نامساعد اقتصادي خارج شد، بحث مغفول قضيه است که بهطور مشخص به آن اشاره چنداني نشد. حتي در سطح آسيبشناسي مشکلات اقتصادي، به جاي استناد به آمارها و پژوهشهاي معتبر، اظهارات ظاهري و نگاههاي خود نامزدها به مشکلات جايگزين شده بود.
معلولگرايي به جاي اشاره به علتها
اين مناظره نشان داد که اغلب نامزدها به جاي توجه به علتها، به معلولها معطوف شدهاند. يکي از ضعفها در جريان مناظره معلول درماني بدون توجه به علتهاي مشکلات اقتصادي بود. بهعنوان نمونه دليل اصلي تورم ساختاري در ايران سلطه سياستهاي مالي بر سياستهاي پولي است و صرفا نميتوان با بيان مشکل به حل موضوع پرداخت. همچنين کاهش توليد و مختل شدن عملکرد کارخانهها، معلول فضاي کسبوکار نامساعد است. سوالي که بايد در حال حاضر کانديداها پاسخ دهند اين است که اين فضاي کسبوکار چگونه در دولت آينده تسهيل ميشود. همچنين يکي از دلايل رشد اقتصادي پايين و کاهش درآمد سرانه افول سرمايهگذاري بوده است. حال بايد پرسيد که نامزدها در صورت انتخاب بهعنوان رئيسجمهور چه سياستهايي را براي جذب سرمايههاي خارجي پيادهسازي خواهند کرد. از سوي ديگر، توزيع رانت، معلول تفکر قيمتگذاري دستوري به جاي حل مشکل تورم است. اين مثالها نشان ميدهد که نامزدها بيشتر توجه به معلولها داشته و از علتها غافل شدهاند.
ادبيات اقتصادي صحيح
عنصر مغفول ديگر اين است که برخي از کانديداها نسبت به برخي از مسائل اقتصادي درک مشخصي ندارند و به همين دليل بعضي از مسائل را به صورت نادرست بيان ميکنند. بهعنوان نمونه، در ادبيات اقتصادي ميان گراني و تورم فرقي اساسي وجود دارد و نبايد اين دو را با يکديگر اشتباه گرفت. گراني يک کالا موضوعي در يک بخش است درحاليکه تورم يکي از مسائل مهم اقتصاد کلان به حساب ميآيد. وظيفه دولت بهطور کلي در زمينه اقتصاد کلان از جمله کنترل تورم و رشد اقتصادي است. در حال حاضر اکثر دولتهاي دنيا در زمينه اقتصاد خرد از جمله مکانيزمهاي بازار و قيمتهاي نسبي دخالت نميکنند. از موضوعات ديگري که همواره سياستگذار به آن اشاره کرده، موضوع هدايت نقدينگي است. همواره اقتصاددانان مطرح کردهاند که هدايت نقدينگي بهطور کلي عبارت درستي نيست؛ زيرا نقدينگي مولفهاي قابل هدايت نيست. همچنين به باور کارشناسان، با افزايش توليد چند کالا و و رشد توليد مسکن نميتوان يک رشد اقتصادي پايدار و متوازن ايجاد کرد. براي يک رشد و توسعه پايدار اقتصادي راهي جز استفاده از تجارب موفق ساير کشورها براي ايران متصور نيست. البته درس گرفتن از تجربههاي شکستخورده ساير کشورها نيز براي يک توسعه اقتصادي پايدار موثر خواهد بود. اين در حالي است که در مناظره دو شب گذشته يکي از نامزدها از روسيه بهعنوان نمونه موفق در امر خصوصيسازي ياد کرد. اما بررسيهاي دقيق تجربه روسيه در زمينه خصوصيسازي نشان ميدهد اين کشور در اين زمينه توفيق چنداني نداشته است.
ريسکهاي غيراقتصادي
درحاليکه دو شوک برونزاي تحريم و کرونا، اقتصاد ايران را در شرايط بحراني قرار داده است، در اين مناظره سوالات مشخصي در مورد اين دوشوک برونزا و اثرات آنها در اقتصاد ايران پرسيده نشد. همچنين نحوه مديريت اين بحرانها نيز توسط خود کانديداها به درستي تبيين نشد. در کنار موضوعات مغفولمانده، ابرچالشهاي اقتصادي نيز به درستي مورد پرسش قرار نگرفت. بهعنوان نمونه به دو موضوع مهم رشد اقتصادي و تورم آن چنان که بايد توجه نشد. موانع تجارت خارجي مانند معضل FATF نيز مورد بحث جدي و موشکفانه قرار نگرفت و اغلب نامزدها به نظر خود در اين زمينه بهطور شفاف اشاره نکردند.
تيم اقتصادي کانديداها
آيا در اين مناظره کسي متوجه شد که هر يک از نامزدها با کدام تيم اقتصادي به دنبال حل ابرچالشها هستند؟ اکثر نامزدها، برنامهاي براي معرفي تيم اقتصادي خود نداشتند. اين در حالي است که بخشي از اعتبار سياستگذاري اقتصادي داشتن يک تيم اقتصادي منسجم و شناخته شده است. بنابراين ميتوان اين موضوع را بهعنوان يکي از امور مغفولمانده در جريان مناظرات به حساب آورد. با بهرهگيري از تيم اقتصادي است که ميتوان دريافت نامزدها چه رويکردهايي را در مواجهه با مسائل و مشکلات اقتصادي پيش خواهند گرفت. همچنين تجربه دورههاي گذشته نشان ميدهد يک تيم اقتصادي بايد در وهله اول هماهنگ باشد. وجود ناهماهنگي بين سياستورزان اقتصادي دولت ميتواند ضربهاي جدي به اعتماد و يکدستي سياستها وارد آورد. البته در اين مناظره يکي از نامزدها با وجود آنکه از اعضاي تيم اقتصادي خود نام نبرد اما خود را بهعنوان فرمانده تيم اقتصادي دولت آينده معرفي کرد.
فرم مناظره
علاوهبر اشکالات واردشده بر متن مناظره، فرم اجرايي مناظره نيز دچار اشکال بود. بهطور کلي نحوه پرسش سوالات در مناظره بهگونهاي بود که امکان بحث و تبادل نظر را ميان کانديداهاي رياستجمهوري فراهم نميکرد. شايد اگر سوالات در يک محور مشخص از همه کانديداها پرسيده ميشد آن گاه امکان مقايسه ميان اين رويکردها وجود داشت. نوع برگزاري مناظره و سوالات مطرح شده بايد با اين هدف کلي ساختاربندي شود که امکان اعتبارسنجي هر کدام از کانديداها و مقايسه اين رويکردها را براي بينندگان فراهم کند. در مقابل اما مناظره دو روز پيش ميان نامزدهاي انتخابات، بهدليل پراکندگي سوالات و عدم امکان بحث و تبادل نظر، مقايسه بين رويکردهاي مختلف را ناممکن ميکرد. در کنار سوالات پراکنده و غيرمهم، زمانبندي نيز براي پاسخ به پرسشها به درستي تنظيم نشده بود. يک فرصت کوتاه چند دقيقهاي زمان مناسبي براي بيان ابرچالشهاي اقتصاد ايران نيست. اين زمان کم نهتنها امکان بيان درست موضوعات را فراهم نميکند، بلکه راهحل مشکلات را نيز مغفول خواهد گذاشت. درمجموع سوالات پراکنده در کنار زمانبندي غلط براي پاسخ نامزدها امکان تبيين يک نگرش درست به موضوعات اقتصادي را در اين مناظره از بين برد. حتي شيوه ارائه اسلايدهاي نامزدها براي مخاطبان نيز به شکل مناسبي نبود، تاحدي که در برخي موارد، دستمايه طنز در شبکههاي اجتماعي شد.