روایت یعقوب انوش وقتی کاستهای شجریان را از ماشینش دزدیدند!
ایسنا/ یک هنرمند موسیقی درباره محمدرضا شجریان میگوید: «از وقتی که استاد شجریان به رحمت خدا رفتند، دلم برایشان خیلی تنگ میشود؛ البته ایشان همیشه برای من زنده هستند و وقتی که به یادشان میافتم، موسیقی بیشتر در تمام وجودم گُر میگیرد و من را بیتاب میکند (با حالت تألم و گریه). وقتی که حرفشان به میان میآید، ناخودآگاه گریهام میگیرد، چون با این شخصیت بیبدیل موسیقی ایران؛ رابطه خیلی نزدیکی داشتم و خیلی دوست بودیم.»
یعقوب انوش ـ نوازنده ویلن و آهنگساز ـ به مناسبت سالمرگ محمدرضا شجریان به بیان خاطرات و روایاتی از این هنرمند فقید پرداخته است که در ادامه میخوانید.
یعقوب انوش طی جملاتی درباره محمدرضا شجریان گفت: در کلاسهای خوشنویسی استاد «غلامحسین امیرخانی» با دوست بزرگی همچون زندهیاد استاد «محمدرضا شجریان» آشنا شدم. دوشنبههای آخر هر ماه، که حدود ۴۰، ۵۰ نفر از اعضای اصلی هم در آن حضور داشتند؛ انجمن خوشنویسان از اساتیدی که هر کدام سازی بلد بودند، دعوت میکردند و به همراه استاد شجریان، برنامه موسیقی اجرا میکردیم. در واقع، رهبری این برنامه موسیقی بر عهده بنده بود و استاد شجریان خیلی از اخلاق و روحیات من خوشش میآمد. یک برنامه دوستی و رفاقت با ایشان بستیم و هر هفته در هر جایی که برنامه بود میگفت: «انوش، الان هر کجا هستی و هر کاری داری؛ بگذار کنار و پاشو بیا.» من هم میگفتم: «چشم، الان میام». گهگاهی هم میگفت: «من تنهام حوصلهام سررفته، بلندشو با سازت بیا». بعضی وقتها کتی خانم، همسر استاد تماس میگرفت و میگفت: «رضا منتظرتونه». خیلی من را دوست داشت؛ من هم به ایشان علاقه خیلی زیادی داشتم.
این نوازنده پیشکسوت ویلن ادامه داد: یکبار که از کنسرت ترکیه به ایران برگشته بودند به دیدن ایشان رفتیم؛ در آن زمان «همایون شجریان» ۱۵، ۱۶ سالش بود و مشغول یادگیری ساز ضرب بود، از آنجا که استاد یک ویلون آلتو برایش خریده بود که من آن را ریگلاژ کردم، خیلی خوشحال شد و یک برنامه هم در آن زمان با هم اجرا کردیم.
او همچنین گفت: البته نوارهایی که داشتم روی کاست بود؛ در صندوق عقب ماشین گذاشته بودم. دمِ در منزل ماشین را پارک کرده بودم که یکدفعه دزد آمد و ۷، ۸ عدد از این نوارهایی که استاد شجریان ضبط کرده بودند و خودشان هم این کاستها را نداشتند را از پشت ماشینم دزدیدند. کاش ماشین را میدزدیدند و این نوارها را نمیدزدیدند. الان متوجه میشوم که چقدر باارزش بودند و کار خاطرهانگیز ما روی آنها ضبط شده بود. تعدادی از اجراها هم به صورت نوار ویدئویی توسط بچههایم و دیگر دوستان، ضبط شده است که بعضی وقتها آنها را برایم میفرستند و دوباره آن خاطرات گرانبها و ارزشمند برایم زنده میشود و به آن دوران طلایی برمیگردم.
انوش با اشاره به نظر استاد شجریان در مورد آلبوم «آوای دوست» مجموعه کامل ردیف موسیقی اصیل ایرانی در هفت دستگاه با ساز ویلن گفت: هر استاد مطرحی در حوزه موسیقی که آلبوم «آوای دوست» را شنیده، از ضبط و اجرای آن راضی است. حتی استاد شجریان هم در زمانی که بیمار بودند؛ این قطعات را شنید و آن را به خوبی پسندیدند و گفتند که به بچههای موسیقی توصیه میکنم که از آن بهره بگیرند، چون کار فوقالعادهای است و در حوزه موسیقی هم نظیرش را نداریم.
این خوشنویس در ادامه گفت: استاد شجریان خیلی بینظیر بود و خاطرات فراوانی با همدیگر داشتیم. تا ساعت ۲، ۳ نصب شب، خانه ایشان بودم و نکات ظریفی برایشان تعریف میکردم که از ته دل میخندیدند، به ایشان میگفتم که دوست دارم شما همیشه خوشحال و خندان باشید.
این هنرمند موسیقی ایرانی گفت: در مقابل اساتیدی مثل استاد شجریان، ما هیچ چیزی نیستیم. در مقابل آقای شجریان، دل و جرأت میخواست کسی بنشیند و ساز بزند. وقتیکه در محضرشان ساز میزدم، با تمام احساسم ساز ویلن را مینواختم و همزمان، ترسی هم در وجودم بود که نکند یکوقت، اشتباه کوچکی داشته باشم که خدا رو شکر، این اتفاق نیفتاد و همیشه، نزد این استاد بیبدیل آواز ایران سربلند بودم. آنقدر، درحضور ایشان اجرا کردم و در کنار یکدیگر راحت بودیم؛ که به مرور ترسم از بین رفت. در ادامه این دوستی، رابطه ما خیلی نزدیک شد و با همدیگر خیلی دوست شدیم و دیگر در هنگام نوازندگی در کنارشان، هیچ ترسی نداشتم و بهراحتی اجرا میکردم.
انوش در پایان گفت: هیچ کسی نمیتواند مانند استاد شجریان بخواند، درست است که از میان ما رفته ولی آثارشان در میان ما وجود دارند و نفس میکشند. اسمش هست؛ استاد «محمدرضا شجریان» و همیشه هم در کنار ما حضور دارند. موسیقی یعنی همین، وقتی هنرمندی مثل ایشان از این دنیا میروند؛ وجودشان را آدم حس میکند، صدایشان برای همیشه در گوش ما هست، ماندگاری دارد؛ این دست افراد با صدای ماندگارشان دیگر کهنه نمیشوند. به هیچ شکل و وجهی هم نمیتوان موسیقی را از بین برد؛ موسیقی تا ابد، جاودان و ماناست.