نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
موسیقی

شصت‌وششمین سالگرد درگذشت داریوش رفیعی، خواننده صدای عشق و سوز و خلوص

منبع
اعتماد
بروزرسانی
شصت‌وششمین سالگرد درگذشت داریوش رفیعی، خواننده صدای عشق و سوز و خلوص

اعتماد/ ترانه‌های داریوش رفیعی پس از نزدیک به هفت دهه همچنان بین نسل جوان طرفداران خودش را دارد ‌
دنیای هنر و موسیقی دنیای قابل تصور و پیش‌بینی‌پذیری نیست؛ کسی که وارد این جهان می‌شود، در نهایت قادر است روی خودش و هنرش کار کند؛ آن هم صرف‌نظر از اینکه تجربه زیسته و شرایط روزگارش چگونه است و او را در چه مسیری قرار می‌دهد یا در چه بستری قرار می‌گیرد؛ اما یک چیز کاملا روشن است؛ اینکه معلوم نیست آنچه ارایه می‌دهد مورد اقبال مخاطب هم خواهد بود یا خیر! ممکن است اثری با تمام دقت و حساسیت‌های هنری خلق شود، اما اقبالی از سوی مردم نداشته باشد. در واقع یک هنرمند نمی‌تواند اطمینان داشته باشد اگر کارش دارای استانداردهای هنری است، لزوما موردپسند مردم هم قرار می‌گیرد یا خیر و این دو، یعنی دارا بودن اهمیت هنری و مورد اقبال قرار گرفتن یک اثر لزوما ارتباطی به یکدیگر ندارند؛ اما داریوش رفیعی یکی از خوانندگانی بود که بخت آن را داشت که آثارش مورد توجه قرار گیرند و در میان مردم زمزمه شوند. ترانه‌های خاطره‌انگیزی مثل «به سوی تو»، «گلنار»، «زهره»، «شب انتظار» و... که همچنان پس از نزدیک هفت دهه میان نسل جوان طرفداران خودش را دارد و هنوز هم بازخوانی‌هایی از آن اتفاق می‌افتد. باید توجه داشت که این ماندگاری در طول تنها سه دهه زندگی کوتاه داریوش رفیعی اتفاق افتاد. چیزی که امروز از آن با عنوان «سلبریتی» یاد می‌شود و به افراد مشهور و صاحب چهره اطلاق می‌شود که میان مردم سرشناس هستند؛ در گذشته هم وجود داشته با شکل و شمایل خودش، آن زمان هم چهره‌ها مورد توجه رسانه‌ها بودند و زندگی شخصی‌شان نشانه گرفته می‌شده. داریوش رفیعی هم از این قاعده مستثنا نبود و هنوز هم پس از این همه سال وقتی که نام او را جست‌وجو می‌کنیم بیش از نقد و تحلیل آثارش مسائل دیگری به چشم می‌خورد و شاهد در هم تنیدگی زندگی شخصی او با هنرش هستیم. 2 بهمن‌ماه مصادف بود با سالمرگ این خواننده فقید که در اوج شهرت درگذشت. در گزارشی که می‌خوانید بیژن فرازی خاطره‌ای از نوجوانی‌اش نقل کرده که نظاره‌گر هنرمندی مجید وفادار و داریوش رفیعی بوده؛ سجاد پورقناد ابعادی از زیست هنری داریوش رفیعی را بیان کرده که پیش‌تر کمتر از آنها گفته شده است. هومن شمس هم نگاهی اجمالی کرده به روند زندگی و هنر این خواننده فقید.

همنوایی ماندگار وفادار و رفیعی

آن سال‌ها که من پا به عرصه نوجوانی گذاشته بودم و بی‌نهایت عاشق موسیقی بودم، در منزل پدرم عبدالحسین‌خان فرازی که سمت معاونت وزارت دربار را داشت، تمام رجال سیاسی و هنرمندان آن دوران رفت و آمد داشتند و خاطرات بسیاری از آن سال‌ها دارم.


یکی از آن خاطرات، خاطره دعوت کردن از داریوش رفیعی است؛ به یاد دارم که پدرم گفتند که برای دعوت از داریوش رفیعی که در شمار مدعوین بود، سراغ ایشان بروم.

به خیابان امیرآباد که آن سال داریوش در آنجا سکونت داشت، رفتم. روی در با تابلویی نوشته بود: «رفیعی». زنگ خانه را زدم و به داخل دعوت شدم. خوب یادم است که داریوش برایم شربت توت‌‌فرنگی آورد که برای اولین‌بار طعم و مزه‌اش را می‌چشیدم و هنوز آن طعم و مزه را به خاطر دارم... روز میهمانی فرا رسید، یادم می‌آید که استاد مجید وفادار هم در آن میهمانی دعوت بود و حضور داشت. مجید وفادار از من پرسید: چی بزنم؟ من که همیشه عاشق و شیدای دستگاه همایون بوده و هستم، گفتم: «همایون» ولی مصطفی‌خان کاشانی فرزند آیت‌الله کاشانی که او هم در جمع حضور داشت که بعدها در جوانی در یک سانحه تصادف از دنیا رفت، یکدفعه گفت: «اصفهان»؛ من هم به احترام مصطفی‌خان که از من بزرگ‌تر بود، تکرار کردم: «اصفهان». مجید به گوشه‌ای از سالن رفت و شروع کرد به کوک کردن سازش. بعد یک آرشه کشید روی ویولن که هنوز وقتی صدایش در گوشم نجوا می‌کند مو به تنم راست می‌شود.

کوک خاص و دو سیمه مجید، صدایی خلق کرد که شبیه آکاردئون بود، داریوش رو کرد به من و با لهجه غلیظ کرمانی گفت: «اون ضرب رو بده من ببینم.» بعد درآمد آواز اصفهان شروع شد و بعد هم ضربی که هر دو این هنرمندان در آن میهمانی چه کردند! نوایی ساختند که همچنان در گوش منِ مخاطب مانده است.

زمانی که داریوش فوت کرد من برای تحصیل در رشته علوم سیاسی در انگلستان بودم. وقتی شنیدم به‌ شدت تحت تاثیر قرار گرفتم. چهره جوان، بشاش و صدایی که پر از عشق جوانی بود. دریغ و دریغ بر خاطرات و دوستان رفته... .

قابلیت بازخوانی ترانه‌ها

زندگی توام با خودویرانگری داریوش رفیعی در نسل‌های گذشته از طرفی سرزنش‌آمیز و از طرف دیگر همدلانه و ترحم‌آمیز بوده است. واقعیت این است که ماجرای شومی که شمع وجود داریوش رفیعی را به خاموشی برد، می‌توانست نابود‌کننده زندگی بسیاری از همنسلان او و بعضی از دوستانش در جامعه موسیقی باشد.


در همان زمان الگو قرار گرفتن رفیعی، یکی از نگرانی‌های جماعت معلم‌مآب آن دوره بوده است تا جایی که حتی مقاله‌ای وجود دارد که در آن سوگواری برای رفیعی را هم مورد انتقاد قرار داده و جامعه موسیقی را از دلسوزی برای او برحذر داشته است؛ البته نباید فراموش کرد که داریوش رفیعی اگر گرفتار افیون نمی‌شد، احتمالا امکان پیشرفت تکنیکی داشت. با این حال او با همان میزان از قدرت صدا و تکنیک که نهایتا می‌توان آن را بسیار معمولی تلقی کرد، محبوبیت بسیار زیادی کسب کرد.

زیبایی چهره و خلوصی که در صدای او نهفته بود، او را به عنوان یک کاراکتر یگانه در نسل خود و حتی چند نسل بعد معرفی کرده بود.

محقق و تاریخدان موسیقی ایران، علیرضا میرعلی‌نقی در نقدی به چرایی ماندگاری داریوش رفیعی در کنار دیگر چهره‌های محبوب آن نسل اشاره می‌کند و در آنجا «بی‌ریایی و صفای جوانی خالصانه و عاشقانه» را رمز ماندگاری او می‌داند. در کنار این عامل که همچون ایشان آنها را مهم‌ترین عامل شهرت رفیعی می‌دانم، باید به دو عامل دیگر نیز اشاره کنم.

اولی قابلیت بازخوانی آن ترانه‌ها برای عموم افرادی است که قدرت متوسطی در خوانندگی دارند، در واقع عموم مردم ‌می‌توانند این ترانه‌ها را تقریبا به شکلی که رفیعی خوانده، بخوانند. هر چند این از تحسین‌برانگیز بودن توانایی او در خوانندگی می‌کاهد ولی می‌تواند هم موجب اجرای بیشتر این ترانه‌ها در بین عموم مردم و زنده نگهداشتن یادش و هم باعث همذات‌پنداری بیشتر مردم با او شود.

دومی اما موضوع بسیار پیچیده‌ای است که نیازمند تحلیلی چندجانبه ‌و بینارشته‌ای است، حتی بررسی اینکه یک زیبایی‌شناسی مد روز در عرصه پوشاک چرا ماندگار می‌شود و یک همتای دیگرش نمی‌شود، پاسخی ساده و سرراست ندارد چه برسد به عرصه صدا و موسیقی که تجریدی‌تر و مبهم‌تر است.

از دیدگاه رواداری در آزادی عقیده و زندگی شخصی، به خودم اجازه نمی‌دهم که به کسی درباره سبک زندگی شخصی‌اش خرده بگیرم، حتی درباره افرادی که شهرت و محبوبیتی میان جوانان دارند و الگوی آنها هستند. ما تنها می‌توانیم قضاوت شخصی‌مان را داشته باشیم ولی روا نیست که وارد حوزه زندگی شخصی افراد شده و آنها را سرزنش کنیم. سبک زندگی رفیعی هر چه بود، آسیبش به خودش می‌رسید و اینکه دوست داشت الگو باشد یا نباشد هم به خودش مربوط است و ما نباید این‌بار را به دوش او و هر کس دیگری بگذاریم.

در نهایت اینکه از کرمان، ما حداقل چهار خواننده مشهور داشتیم که به عقیده من هیچ کدام‌شان به سطح اول آواز نرسیدند ولی یک خصوصیت مشترک در میان همه آنها وجود دارد و آن، مردمداری و فروتنی مثال زدنی آنها بود.

گیرایی خاص و اقبال عمومی

داریوش رفیعی چهارم دی ماه سال ۱۳۰۶ در بم و در خانواده‌ای متمول و با فرهنگ به دنیا آمد. پدر داریوش، لطفعلی رفیعی، نماینده مجلس شورای ملی بود. او پس از تحصیلات مقدماتی، درس خواندن را رها کرد و دیگر به مدرسه نرفت و به دلیل علاقه‌اش به خوانندگی، به تهران مهاجرت کرد. ابتدا نزد مصطفی گرگین‌زاده رفت و پس از آشنایی با مجید وفادار آثار متعددی مانند «زهره»، «شب انتظار»، «گلنار»، «کاروان عمر» و... را اجرا کرد.

آشنایی داریوش رفیعی با جواد بدیع‌زاده هم باعث ورود او به رادیو شد و این دو نفر اوقات زیادی را با هم سپری می‌کردند. صدای گرفته و خاص داریوش رفیعی که حس یک عاشق دلسوخته را داشت، باعث گیرایی خاص آهنگ‌های او نزد مخاطبان به خصوص نسل جوان شد. استفاده از اشعار روان و ساده و قابل درک برای عموم جامعه آن روزگار باعث استقبال عمومی و شهرت داریوش رفیعی شده بود البته علاوه بر آن، چهره زیبا و قامت متناسب و شیک‌پوش بودن او طرفداران بی‌شماری را دور او جمع کرد.

اسماعیل نواب‌صفا در کتابش به نام «قصه شمع» که حاوی خاطرات هنری‌اش است، نوشته: «داریوش با لهجه غلیظ و شیرین کرمانی سخن می‌گفت و صداقت و پاکی در کلامش متبلور بود. وقتی به تهران آمد اتومبیل قرمز رنگ مدل بالایی داشت و گاهی در خیابان لاله‌زار و نادری و استانبول جولان می‌داد. ابتدا کسی او را نمی‌شناخت ولی پس از سال‌های ۱۳۲۷ تا ۱۳۲۹ که بعضی شب‌ها در رادیو برنامه اجرا می‌کرد، مردم به تدریج با نام او آشنا شدند.»

اینجا باید گفت که متاسفانه روزهای خوش زندگی داریوش رفیعی دوام زیادی نداشت و گویی شهرت هم کار دستش داد و حضور در مهمانی‌ها و محافل خصوصی شبانه او را به افیون آلوده کرد.

داریوش رفیعی در بیمارستان هزار تختخوابی (بیمارستان امام خمینی امروز) بستری شد و در نهایت دوم بهمن ماه سال ۱۳۳۷ در حالی که در اوج جوانی و شهرتش به سر می‌برد در ۳۱ سالگی درگذشت. رفیعی در گورستان ظهیرالدوله شمیران به خاک سپرده شد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

00:00/00:00

شصت‌وششمین سالگرد درگذشت داریوش رفیعی، خواننده صدای عشق و سوز و خلوص

شصت‌وششمین سالگرد درگذشت داریوش رفیعی، خواننده صدای عشق و سوز و خلوص
00:00
00:00
شصت‌وششمین سالگرد درگذشت داریوش رفیعی، خواننده صدای عشق و سوز و خلوص
1 / 1
شصت‌وششمین سالگرد درگذشت داریوش رفیعی، خواننده صدای عشق و سوز و خلوص
00:00
00:00
0 MB