نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
موسیقی

ابراز شرمندگی مجید انتظامی از بیان درآمد پدرش

منبع
خراسان
بروزرسانی
 ابراز شرمندگی مجید انتظامی از بیان درآمد پدرش
خراسان/ مجيد انتظامي و عزت الله انتظامي در مراسم بازگشايي خانه سينما حضور داشتند. شکل ديگر سرقت، استفاده از موسيقي بدون در نظر گرفتن حقوق کپي رايت است. به اين معني که قسمتي از يک موسيقي بدون هيچ دخل و تصرفي وبدون نام بردن اسمي از صاحب اثر در جايگاه ديگري استفاده مي شود که عمدتا بي ربط به آن موسيقي است. موسيقي‌هاي استاد مجيد انتظامي جزء اين دسته موسيقي است. با او که اين روزها بي حاشيه تر از قبل مشغول نوشتن چند قطعه موسيقايي جديد و البته در حال درمان و فيزيوتراپي است، هم‌صحبت شديم. کم مهري مسئولان آزرده خاطرش کرده بود اما مي گفت هنوز به رسم پدر، مهرباني و مهرباني و مهرباني منش‌اش است. از موسيقي‌هاي شما زياد استفاده مي‌شود؛ البته «بدون اجازه». بله. ما در ايران قانون کپي رايت نداريم. به همين دليل اين اتفاق بارها تکرار مي شود و بي آن که به جايي برسد، باز مي ماند. در دنيا اين طور است که بدون رضايت کتبي آهنگ ساز به عنوان مولف در پرونده فيلم به آن ترتيب اثر داده نمي شود. اما در ايران اين حرف ها معنايي ندارد. زماني که موسيقي نوشته، ضبط و وارد بازار موسيقي شود ديگر از دسترس آهنگ ساز خارج مي شود و او حتي نمي تواند به آن اعتراض کند. حال ما هر چه بگوييم اين موسيقي براي فضاي ديگري نوشته شده و شان خود را دارد. واکنشي به اين اتفاقات نداشتيد؟ چون زيرساخت ها فراهم نيست اعتراض و پيگيري هم به جايي نمي‌رسد. به همين دليل ممکن است نواي موسيقي ها را بدون اجازه مولف در هرجاي غير منتظره اي بشنويد مانند موسيقي زال و سيمرغ در بچه هاي کوه آلپ. راستش اول غصه خورديم و بعد عادت کرديم. اين روزهاي مجيد انتظامي چطور مي‌گذرد؟ مدت هاست موسيقي براي سينما نساخته ام. درگير پدر بودم و الان خودم دچار مشکل کمر و گردن شده ام. نمي توانم مانند قبل پشت دستگاه بنشينم و نت بنويسم. فيزيوتراپي و ورزش مي کنم. آدم تا زماني که نفس مي کشد که نبايد کار کند. البته نه اين که فکر کنيد تارک دنيا شده باشم، مشغول نوشتن قطعه جديدي هستم تا آن را با همسرم در يک کنسرت اجرا کنم. اميدوارمان کرديد. مردم دوست دارند آثار جديدتان را بشنوند. تمام تلاشم را مي‌کنم اما دلگيرم. بزرگان و باسوادهاي موسيقي خانه نشين شده اند. انگار اين جا همه چيز مطرح است جز اصل هنر. شخصي را که صلاحيت اظهار نظر درباره موسيقي ندارد، به تلويزيون مي آورند و درباره موسيقي از او فتوا مي گيرند. او هم داد وافريادا براي موسيقي مي زند و باسوادهاي اين عرصه که در خانه برنامه را مي بينند با خود فکر مي کنند اين چه مي گويد؟ پس ما چه خوانده ايم؟ چرا نارضايتي خود را اعلام نمي کنند؟ معلوم است. مي گويند اين همه سال کار نکرديم، چند سال ديگر هم کار نمي کنيم. مسئولان بايد به آن ها رسيدگي مادي و معنوي کنند. عجيب نيست که خودشان به چهره اي در موسيقي دکتراي افتخاري موسيقي و نشان درجه يک هنري بدهند اما درباره او کوتاهي کنند؟ اگر بگويم پدرم چقدر حقوق مي گرفت از خودم خجالت مي کشم. ما دوست نداشتيم اين ها را بگوييم و همين شد که هيچ وقت صدايمان درنيامد. يکي از ديالوگ هاي پدرم اين بود که ما با مهرباني کار کرديم. مهرباني، مهرباني، مهرباني ولي با ما مهرباني نکردند. من هميشه اين جمله را از خودم مي پرسم و مي گويم خوب شد لااقل چند قطعه ماندگار ساختم که چهارنفر با آن خاطره بسازند. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد