موسيقي ما/ در حالي که بسياري معتقدند موسيقي کلاسيک متعلق به دنياي غرب است، نميتوان اين را ناديده گرفت که اين موسيقي بيش از هر چيز، ميراث جهاني براي بشريت است. به همين خاطر است که اگر از دنياي غرب، بزرگاني چون باخ و بتهوون ظهور کردهاند، در شرق جهان نيز موسيقيدانان بزرگي چون چايکوفسکي و اميراف آثار گرانبهايي خلق کردهاند. در ايران نيز موسيقيدانان کلاسيک بسياري هستند که به گنجينهي موسيقي کلاسيک جهان اضافه کردهاند. اما آهنگسازان کلاسيک ايران تا چه اندازه در جهان شناختهشده هستند؟ ارکسترهاي بينالمللي و همچنين ارکسترهاي ايراني تا چه اندازه آثار آنان را اجرا کردهاند؟ اين هنرمندان تا چه اندازه توسط مسئولان و متوليان فرهنگي حمايت شدهاند؟ آهنگسازان ايراني و خارج از کشور تا چه اندازه با يکديگر تعامل داشتهاند؟ و اصلاً چرا ارکسترهاي ايراني تمايل کمي به اجراي آثار آهنگسازان ايراني دارند؟
اينها پرسشهايي است که به آساني نميتوان به آنها پاسخ داد و نياز به بحثهاي کارشناسي بسياري دارد. اگرچه نميتوان اين نکته را ناديده گرفت که عدم همکاري آهنگسازان و يا بازماندگان آنها براي در دسترس قرار دادن نُتها، عدم وجود روند حفظ و اشاعه نتهاي موسيقي يا کتابخانهاي ملي که براي اين آثار را جمعآوري کند، از عوامل اصلي به اجرا درنيامدن بسياري از کارهاي ارزشمند در عرصه موسيقي کلاسيک ايراني شده است.
در اين گزارش نگاهي به آثار آهنگسازان بزرگ موسيقي کلاسيک ايران مياندازيم و به اين پرسش پاسخ ميدهيم که چه آثاري از آنان توسط ارکسترهاي داخلي و خارجي اجرا شده است؟
(اسامي هنرمندان بر اساس حروف الفبا مرتب شده است)
احمد پژمان
«احمد پژمان» بعد از اتمام تحصيلات خود در وين، در آکادمي موسيقي وين نزد اساتيدي چون توماس کريستين داويد، آلفرد اوهل، هانس يلينک موسيقي خواند. او در سال ۱۳۵۴ براي ادامه تحصيلات در مقطع دکتراي آهنگسازي راهي دانشگاه کلمبيا (نيويورک) شد و نزد اساتيدي چون ولاديمير اوساچوسکي، جک بيزن، بولانت آرل به تحصيل موسيقي پرداخت. او هم در زمينهي موسيقي پاپ و هم در زمينهي موسيقي فيلم آثار متعددي را خلق کرده است؛ اما آثار کلاسيک فراواني نيز دارد که از جملهي آن ميتوان به «اپراي جشن دهقان»، «اپراي دلاور سهند» و «اپراي سمندر» اشاره کرد که قبل از انقلاب در تالار وحدت اجرا شدند.
«کنسرتو براي ۹ ساز»، «راپسودي براي ارکستر»، «ناگهان رستاخيز»، «ديورتيمنتو» و «سرزمين دلاوران» از ديگر آثار اوست که منتشر شده است؛ اگرچه او نيز آثار بسياري دارد که هنوز به مرحلهي انتشار درنيامدهاند.
امانوئل ملک اصلانيان
امانوئل مليک اصلانيان (موسيقيدان، آهنگساز، نظريهپرداز موسيقي کلاسيک و نوازندهي پيانو) علاوه بر آنکه آهنگساز بزرگي در ايران است، شاگردان بسياري نيز تربيت کرده است که از جملهي آنان ميتوان به رافائل ميناسکانيان، پري پرکشلي، فوزيه مجد، فريدون ناصري، فرهاد فخرالديني، فرشاد سنجري و ... اشاره کرد. او آهنگساز قدرديدهاي است ؛ به شکلي که در سال ۱۹۵۳ در يک مجمع بينالمللي موسيقي که در تهران تشکيل شد و در آن ۶۰ موسيقيدان شرکت کرده بودند، وارياسيون رقص مليک اصلانيان به عنوان بهترين نمونهٔ موسيقي شرقي انتخاب شد و علاوه بر آن، آثار او بارها توسط ارکسترهاي بزرگ جهان و ارکستر سمفونيک تهران به رهبري فرهاد مشکات، حشمت سنجري و علي رهبري اجرا شدهاست. باله پروانه، گلبانگ، براي ارکستر و گروه آواز جمعي، باله افسانه آفرينش و اوراتوريوي سپيده از کارهاي برجسته صحنهاي اوست که همه آن ها در تالار رودکي در سال هاي پيش از انقلاب به اجرا درآمد.
امينالله حسين
امينالله آندره حسين، جزو مشهورترين موسيقيدانان ايراني در جهان است و شايد او را بتوان نخستين آهنگساز پيشروي ايران دانست که آفريدههايش در رپرتوار ارکسترهاي بينالمللي قرار گرفته و به دفعات به اجرا درآمده است. او را ميتوان همانند گروه پنج به سرپرستي بالاکيرف در روسيه، ژان سيبليوس در فنلاند، امانوئل اوفايا اسپانيايي، و بدريخ اسمتانا چکي را ميتوان در رده آهنگسازان رومانتيک ملي که احساسات ميهن پرستانه در آفريدههايشان نمايان است، قرار داد.
اکثر آثار حسين بر روي صفحههاي موسيقي از شرکتهاي بزرگ صفحه پرکني از قبيل فيليپس ضبط شده و موجود است. همچنين موسسه ماهور آلبومهاي برگزيده آثار امينالله حسين را در ۲ سي دي روانهٔ بازار کرده است.
بهزاد رنجبران
«بهزاد رنجبران» در دانشگاه اينديانا به تحصيل موسيقي پرداخته است. او را ميتوان يکي از چهرههاي بينالمللي موسيقي کلاسيک ايران در جهان دانست؛ براي مثال او جايزههاي زيادي را به خاطر آثار خود دريافت کرده است. چندي قبل مدرسه جوليارد براي مسابقه موسيقي خود کنسرتوي ويلن رنجبران را تعيين کرد. رنجبران اين کنسرتو را براي نوازنده نوجوان آمريکايي، جاشوا بل نوشته است و در آن برداشتهايي از تحريرها و سبک نوازندگي کمانچه گنجانده است. همچنين مجموعهاي از آثار او که با الهام از داستانهاي شاهنامه ساخته شده با ارکستر سمفونيک لندن ضبط و به نام سهگانه ايراني (پرشين تريولوژي) در خارج از ايران منتشر شدهاست.
پرويز محمود
«فقر واقعي هنر و به ويژه موسيقي سمفونيک در ايران»؛ اين دليلي است که باعث مهاجرت پرويز محمود در سال 1328 به امريکا شد. تمام آثار او که فارغالتحصيل دانشگاه اينديانا است و موضوع پاياننامهاش، «تئوري موسيقي ايراني و ارتباط آن با روش غربي» در ايران مفقود است. تنها اثر موجود از او يک «کنسرتينو براي ويلن و ارکستر» است که توسط پژمان اکبرزاده در کتابخانه دانشگاه اينديانا پيدا شد و همان زمان براي ضبط به منوچهر صهبايي در سوييس ارسال شد و اين آهنگساز چون ديگر آثار آهنگسازان ايراني با هزينهي شخصياش با ارکستر فيلارمونيک پلووديو در بلغارستان ضبط و منتشر کرد.
«مرتضي حنانه» نيز به گردآوري آثار پراکنده محمود ميپرداخت و آنها را براي اجراء با ارکستر سمفونيک تهران که از سوي روبيک گريگوريان رهبري ميشد، آماده ميساخت.
ثمين باغچهبان
زندگي «ثمين باغچهبان» يکي از عجيبترين زندگيهاي آهنگسازان ايراني است. فرزند جبار (مبدع آموزش به ناشنوايان) کودک که بود، پيانو دوست داشت؛ ولي به علت نبود پيانو در خانه و عدم توانايي مالي خانواده و از آنجا که مادرش ويولن داشت، مجبور به يادگيري ويلون شد؛ ولي ويلون مادرش هم به علت تعمير نامناسب صداي مناسبي نداشته و مورد قبول هنرستان موسيقي نبود. از آنجا که ميتوانست ساز ابوا را از هنرستان قرض بگيرد در نهايت، اين ساز را برگزيد. او که در ترکيه تحصيل کرد؛ آثار سمفونيک بسياري ساخت که از جملهي آن ميتوان به «سوييت سمفونيک بوميوار» (براي ارکستر سمفونيک) اشاره کرد که در دههي 30 به رهبري فرشاد سنجري، رهبر ميهمان ارکستر سمفونيک تهران به اجرا درآمد. اين اثر در سه بخش و با الهام از چند ترانه محلي ايراني آفريده شدهاست. «زال و رودابه»ي او نيز در در مراسم گشايش تالار رودکي (تالار وحدت) اجرا شد. «رنگين کمون» او نيز توسط نوازندگان ارکستر سمفونيک راديو وين به رهبري توماس کريستين داويد ضبط و منتشر شده است.
اما «ثمين» در حسرت اجراي بسياري از کارهايش ماند. مهاجرت او به ترکيه سبب شد تا بسياري از کارهاي او،هيچگاه فرصت اجرا و انتشار پيدا نکنند و اين آثار تا ساليان زياد به شکل پارتيتور در کتابخانه او باقي ماندند. پسر او (کاوه)، براي مدت چند سال در سالهاي حيات ثمين با او بر روي کارهاي نوشته شده کار کردند و بعد از فوت او به صورت تکي به دنبال ضبط و ساخت اين کارها برآمد.
تعدادي ديگر از آهنگهاي نوشته شده توسط ثمين باغچهبان همچنان در اختيار خانواده او قرار دارد که هنوز اجرايي از آنها وجود ندارد. طبق گفتههاي کاوه باغچهبان اين آهنگها به دليل پيچيدگي که دارند و اينکه آيا ثمين باغچهبان آنها را کامل کرده يا هنوز قصد تغيير در آنها داشته، هنوز ساخته و منتشر نشدهاند؛ اما انتظار ميرود که در آينده منتشر شوند.
حسين عليزاده
«حسين عليزاده» که چند بار هم نامزد جايزهي گرمي شده است؛ اگرچه بيشتر آهنگساز و نوازندهي برجستهاي در حوزهي موسيقي اصيل ايراني است؛ اما «نينوا» موجب شد که عليزاده در سطح بينالمللي هم بتواند خود را بيشتر بشناساند. نينوا دومين اثري بود که عليزاده براي ارکستر ساخت. پيش از نينوا، يک سرود در همين سبک براي روز کارگر ساخته بود. هستهٔ اصلي نينوا مربوط به سال ۱۳۵۶ ميشود. او به دليل علاقه به دستگاه نوا، از اين دستگاه براي نوشتن اين قطعه استفاده کرده و بعد روي آن کار کرده و آن را با ارکستر زهي ادغام کردهاست.
نينوا توسط ارکسترهايي ايراني و غيرايراني همچون ارکستر رودکي، ارکستر سمفونيک اوکراين و يک ارکستر فرانسوي به صورت زنده اجرا شدهاست. نخستين طرحهاي نينوا در سال ۱۳۵۵ بر اساس دستگاه نوا در جشن هنر شيراز با همنوازي سازهاي ايراني اجرا شد. با اين فرق که شکل اصلي کار بهطور کامل بر پايهٔ رديفسازي و آوازي بنا شده بود. در سال ۱۳۶۱، همان طرح با تغييراتي اساسي از نظر محتوا و فرم، براي ارکستر زهي و ني تکنواز نوشته و در نهايت در تابستان ۱۳۶۲ با نام نينوا (نواي ني) پخش شد.
رضا والي
رضا والي (موسيقيدان و آهنگساز) هماکنون عضو هيئت علمي دانشگاه کارنگي ملون است. او بخت اين را داشته است که آثار ارکسترياش توسط ارکسترسمفونيکهاي متعددي همچون ارکستر سمفونيک پيتسبرگ، سمفوني سياتل، پروژه سمفوني مدرن بوستون و… اجرا شود؛ آثار مجلسياش نيز توسط گروههايي نظير آنسامبل کوارتتو لاتينوآمريکانو و کوارتت کرونوس اجرا شدهاست.
شاهين فرهت
پدر «شاهين فرهت» از شاگردان درويشخان بود و به همين خاطر او از پنجسالگي فراگيري موسيقي را آغاز کرد و از سيزدهسالگي شروع به نواختن پيانو کرد. او تا کنون بيش از ۸۰ اثر موسيقي در فرمهاي مختلف ساختهاست که شامل سمفونيها، کوارتتها و کنسرتوها و چند قطعهٔ ديگر است. او بسياري از اين سمفونيها را در خارج از کشور ضبط و در ايران منتشر کرده است. خودش ميگويد: « دليل ضبط آثارم در خارج از کشور اين است که آنها هم بهتر ضبط ميکنند و هم ضبط کردن با کنسرت دادن فرق دارد. بسياري از آثار من براي دفعه اول اجرا ميشود و اگر دچار مشکل شود، همه ميگويند کار را بد ساخته بود. چند کار را در ايران ضبط کردم که خوب درنيامد. اينجا کار ميکس ميشود و اين روش درستي نيست. درحال حاضر هم در خارج از کشور ديگر به کارهاي من آشنا هستند و آثارم را حتي بدون حضور من خيلي خوب اجرا ميکند.» اگرچه اين آهنگساز انتقادات فراواني به ارکستر سمفونيک دارد، اما برخي از آثار او نيز شامل سمفوني روحالله و خليج فارس توسط ارکستر سمفونيک تهران اجرا شده است.
علي رهبري
«علي رهبري» اگرچه بيشتر به عنوان يک رهبرِ بينالمللي شناخته ميشود که سکانِ هدايت بسياري از ارکسترهاي بزرگ دنيا را برعهده داشته و دستياري «فونکارايان» را نيز انجام داده است؛ اما آثار آهنگسازي او نيز توسط بسياري از ارکسترهاي معتبر دنيا اجرا شده است. قطعه «نوحهخوان» و «خون ايراني» او که حدود۵۰ سال پيش نوشته، ۴۵ سال پيش با ارکستر سمفونيک وين نخست در کنسرت هاووس و بعد در حضور رييس جمهور لتريش در سالن طلايي وين اجرا شد. همان زمان شرکت بتهوون اين اثر را به همراه چند اثر ديگر از علي رهبري در ايران روي صفحه منتشر کرد. همچنين حدود چهار دههي قبل خون ايراني (عرفان ايراني) همراه با آثار چند آهنگساز ايراني ديگر در شهر نورنبرگ آلمان ضبط شد و توسط کلوسووم <لمان به بازار بين المللي وارد شد.
سال گذشته نيز اجراي زنده پوئم سمفونيک «مادرم ايران» در آنتاليا اجرا شد و «عرفان ايراني» در شعر بوستون امريکا توسط ارکستر سمفونيک کنسرواتوار بوستون اجرا شد.
از ديگر فعاليتهاي بينالمللي اين آهنگساز ميتوان به اجراي نوحه خوان کنسرتو ويولن، اجرا در وين و پراگ، خون ايران براي کوارتت اجرا دروين، خون ايراني و يا عرفان روي نت سل براي ارکستر بزرگ ، اجرا در وين و نورن برک، و بوستون، نيمه ماه براي سياهان افريقا اجرا در يوهانس بورگ ، کيپ تاوون، و اکقر شهر هاي افريقاي جنوبي، بيروت براي ۹ فلوت اجرا در وين ، لندن زالسبورگ و مکزيک ، اکثر شهر هاي اروپا، قدرت فلامنکو ، در ۱۰ قسمت به مناسيت ده سالگي ارکستر فيلهارمونيک مالاگا ، ۳ بار اجرا در مالاگا، موزيکال اکستازي ( خواهر انجليکا ) اجرا در بروکسل و ضبط سي دي براي کوخ آلمان، موزيکال اکستازي ( مستر جاني) اجرا در بروکسل و ضبط سي دي يراي کوخ المان، پوئم سمفونيک مرشد براي تنور روي اشعار فردوسي ضبط براي ناکسوس، نوحه خوان تنظيم براي ساکسوفون و ضبط براي ناکسوس، سمفوني زرتشت براي تنور ، کر ، ارکستر سمفونيک ، بزودي ضبط براي ناکسوس.
عليرضا مشايخي
عليرضا مشايخي نخستين آهنگسازي است که به شکل گستردهاي، پيامآور نوگرايي در موسيقي ايران است و احتمالاً اول کسي بوده که موسيقي ايراني به سبک الکترونيک ساختهاست. او سالها قبل با همراهي «فريماه قوام صدري» ارکستر موسيقي نو را تشکيل داد و به همين خاطر بخش اعظمي از آثارش توسط اين ارکستر اجرا شده است. علاوه بر آن، آثار او بيش از چهل سال است که در داخل و خارج از ايران اجرا ميشوند.
فرهاد مشکات
«فرهاد مشکات» (موسيقيدان، رهبر ارکستر و آهنگساز ايرانيتبار) در خارج ايران از حضور کساني چون «هنري کاول» (تئوري موسيقي، هارموني و کنترپوان) و «ريچارد مکس ويل» (موسيقي الکترونيک) بهره برد. او ۶ سال نيز در ايتاليا ماند و در اين مدت آهنگسازي چند فيلم مستند را انجام داد. يکي از اين فيلمها به نام «داستان تانکردي» در جشنواره ونيز ۱۹۶۶ جايزهٔ ويژه موسيقي متن را براي مشکات به ارمغان آورد.
فريد عمران
«فريد عمران» رشتهي آهنگسازي را در کنسرواتوار لندن تحصيل به پايان رسانده است. او در آنجا در کنار استادان و موسيقيدانان برجستهاي چون نورمن دموث، جان مک کيب، استاد کالج مورلي، پروفسور لارنس لئونارد کار کردهاست. موسيقي فريد عمران ترکيبي هنرمندانه از هارموني و فضاي مدرن و نغمه وها ملوديهاي شرقي ست؛ که تأثير گرفته از زندگي آهنگساز در ميان اقوام و مطالعهٔ دقيق هنر غرب است. بخش قابل ملاحظه اي از آثار او در حادثهٔ آتشسوزي منزلش خاکستر شدند؛ با اين وجود بسياري از کارهاي فريد عمران در ايران و خارج از آن به اجرا درآمدهاند. از جملهٔ آثارش ميتوان مجموعهٔ والسها (دو کتاب)، پرلودها، سوييت نغمههاي ايراني، سوييت براي ارکستر زهي، سوييت سمفونيک شيخ صنعان، چند فانتزي، تريوي پيانو، مجموعه آوازهايي براي سوپرانو و تنور و باز سازي چند ترانهٔ فولکلور نام برد. مجموعه دستچين آثار پيانو او در دو لوح فشرده توسط هوشيار خيام اجرا شد و در آذر نود و هفت در دسترس قرار گرفت.
فوزيه مجد
«فوزيه مجد» در سالهاي پاياني دههٔ ۱۳۲۰، براي تحصيل موسيقي به انگلستان رفت و در مدرسه «مورتون هال» مشغول به تحصيل شد. او اولين اثر آهنگسازي حرفهاي خود را در سن ۱۵ سالگي به سفارش مدرسه «مورتون هال» ساخت که در استوديوي کمپاني معروف «هيز مسترز وويس» ضبط شد و روزنامه «ليورپول ديلي پست او را جواني با آيندهاي چشمگير دانست.
او علاوه بر آثار کلاسيک، پژوهشهاي بسياري نيز در زمينهي موسيقي نواحي ايران دارد؛ برخي از آثار او از جمله «نفيرنامه»، «سه ساخته براي پيانو: پايکوبي در دهکده سونات رومانتيک نمايشي»، «ايرانا براي ستارهها: گفتگو ۸۸ براي پيانو»، «پرما براي پيانو»، «شب کوک» و «سوئيت ايراني براي پيانو» و مجموعه موسيقي نواحيهايش در ايران منتشر شده است.
لوريس چکناواريان
«لوريس چکناواريان» آهنگساز، رهبر ارکستر، نويسنده و نقاش ايراني را ميتوان يکي از مهمترين چهرههاي موسيقي کلاسيک ايران در دنيا دانست. او اگرچه به نسبت بسياري از آهنگسازان ايراني، آهنگساز خوشاقبالتري محسوب ميشود که آثارش تاکنون در بسياري از ارکسترهاي دنيا اجرا شده، اما آثار فراواني چون «اپراي رستم و اسفنديار»، «ضحاک»، «سياوش»، «شمس و مولانا» و ... دارد که تاکنون توسط هيچ ارکستري اجرا نشده است.
اولين اثر چکناواريان، اندکي پس از فارغالتحصيلياش از آکادمي موسيقي وين در اتريش منتشر شد. آثاري مثل «چهار اثر براي پيانو» و همچنين «باله فانتاستيک براي سه پيانو و سازهاي کوبهاي». همچنين تا کنون بيش از ۱۰۰ اثر از اين آهنگساز با ليبلهايي مانند آرسياي، فيليپس، امي و اياسوي منتشر شده است. «چکناواريان» همچنين در سال ۱۹۷۵ با کمپاني RCA قراردادي براي انتشار انحصاري آثار خود امضا کرد. او از سال ۱۹۸۹ تا يازده سال توانست از طريق ايستگاه راديو تلويزيون اتريش و کمپاني صفحه پرکني انگليس آثار خود را به مردم سراسر جهان معرفي کند. از جمله آثار او که اجرا شده، ميتوان به اپراي «پرديس و پريسا» اشاره کرد که در کشورهايي چون انگلستان، آمريکا و ارمنستان اجرا شده است.
چکناواريان نخستين آهنگسازي است که روي «رستم و سهراب» کار کرده و اين اثرش در صحنههاي بينالمللي اجرا شده است. اثر «کوروش کبير» او نيز توسط ارکستر سمفونيک لندن و ارکستر ويسز ضبط شده است.
محمد تقي مسعوديه
«محمد تقي مسعوديه» را «پدر اتنوموزيکولوژي ايران» ميدانند؛ او رسالهٔ دکتراي خود را در سال ۱۳۴۷ با عنوان «آوانويسي دستگاه شور و تجزيه و تحليل آن» در کشور آلمان منتشر کرد؛ مسعوديه ۲۲ قطعه موسيقي خلق کرده است که بسياري از آنان توسط ارکستر سمفونيک تهران اجرا شده است. علاوه بر آن موسسهي «ماهور» قطعات بسياري از او را به انتشار درآورده است.
مرتضي حنانه
بيشتر مخاطبين «مرتضي حنانه» را به خاطر موسيقي فيلمهايش از جمله «هزاردستان» ميشناسند؛ اما او در سال 1328 به همراه غلامحسين غريب، حسن شيرواني و جليل ضياءپور، نشريه فرهنگي و پيشرو «خروس جنگي» را بنياد گذاشتند و ميخواستند سنگر محکمي براي دفاع از نظرات خود در برابر سنتپرستان به وجود آورند. ضمن آنکه بزرگترين مشغلهي ذهني اين آهنگساز، چندصدايي کردن موسيقي ايران بود و کوششهايش در اين زمينه او را به ابتکار هارموني زوج رسانيد که البته مورد پذيرش همه موسيقيدانان قرار نگرفت. با همهي اينها، او نيز آثار اجرا نشدهي بسياري دارد که از جملهي آن ميتوان به اوراتوريوي بزرگ La Persia يا ايران (در ۱۲ قسمت براي ارکستر سمفونيک و کُر) اشاره کرد.
«سوييت شهر مرجان» اما در فاصلهي کوتاهي از نگارشش با ارکستر سمفونيک تهران اجرا شد. در سال ۱۳۳۲ که جشن هزاره ابن سينا برگزار شد نيز حنانه توانست آثار خود را در حضور شرقشناساني که براي شرکت در جشن دعوت شده بودند با همسُرايي و ارکستر سمفونيک اجرا کند. از آن طرف در سال ۱۳۴۵ بنا به دعوت يونسکو به «تريبون انترناسيونال آهنگسازان راديو و تلويزيون» اعزام شد و در آنجا قطعاتي از «ارتوريو» اثر خود را اجرا کرد که از راديوي ايرلند و سوئيس پخش شد.
وي در جشنواره شيراز قطعه «کاکوتي» را با ارکستر مجلسي تلويزيون اجراء کرد که موفّق به دريافت جايزهٔ «گراند مانسيون اسپسيال» گشت. در جشنواره دوّم نيز، قطعه «کاپريس براي پيانو و ارکستر» او به رهبري فرهاد مشکات اجرا شد. اين اثر يک بار ديگر با ارکستر سمفونيک تهران و رهبري فريدون ناصري در سال ۱۳۶۹ و ارکستر مجلسي تلويزيون ملّي ايران در سال ۱۳۴۷، اجرا اما ضبط نشد؛ اما در نهايت به دليل هيچکدام از اجراهاي اين اثر مورد تأييد او قرار نگرفت (به نقل از خودش، درد بزرگ تکنيک اجرايي مانع آن بود) آن را «کاپريس لعنتي» نام نهاد.
مهران روحاني
«مهران روحاني» يکي از برجستهترين آهنگسازان ايراني است. تنها استاد او تا قبل از ورود به دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران، پرويز مسرور بود که دروس اوليه تئوري و ساز را به او آموخت. او در سال ۱۳۵۱ موفق به کسب درجه ليسانس با رتبه ممتاز از دانشکده هنرهاي زيبا شد و بعد از چندي براي ادامه تحصيل عازم کشور انگلستان شد و در کالج سلطنتي موسيقي اين کشور در شهر لندن تحصيل آهنگسازي را ادامه داد.
روحاني در پاييز سال ۱۳۵۷ و بعد از پايان تحصيلات آهنگسازي به ايران بازگشت و در دانشکده هنرهاي زيبا و هنرستان عالي موسيقي به تدريس پرداخت. چندي قبل ارکستري در لندن اثر يکي از آهنگسازان برجسته ايراني را براي اولين بار اجرا کرد. مهران روحاني سيمفونيتا سينتتيکال را سالها پيش نوشته بود. اين اثر پس از سه دهه توسط ارکستر داکلندز سيمفونيا اجرا شد.
آلبوم موسيقي «سه اثر براي پيانو» به آهنگسازي «مهران روحاني» و نوازندگي «نيسان روحاني» نيز توسط انتشارات هرمس به بازار آمده است. «باله روز ششم» نيز از اين آهنگساز بعد از چهل سال از خلق آن توسط ارکستر فيلارمونيک صوفيه به رهبري اسلاويل ديميتروف اجرا شد. فانتزي اورتور «پل» نيز توسط ارکستر سمفونيک تهران به رهبري «شهرداد روحاني» اجرا شده است.
نادر مشايخي
«نادر مشايخي» در دانشگاه موسيقي وين درس خوانده است. او در سال ۲۰۰۱ «آنسامبل وين ۲۰۰۱» را تشکيل داد و از همان سالها رهبري گروههايي چون وين ۲۰۰۱ و کاپلا کوندورتا و همکاري با هنرمنداني چون «هانا شيگولا» را آغاز کرد و تعدادي از آثار خود را نيز در اين ارکستر به اجرا در آورد.
در سال ۱۳۸۵ در فستيوال موسيقي وين -يکي از معتبرترين فستيوالهاي موسيقي- از نادر مشايخي تقدير شد. در اين مراسم که با نمايش اجراي دو اثر از جان کيج (قطعه ۴ و ۷) در تهران و اثري از مشايخي با عنوان «استخوان ايشانگو» همراه بود، «فرانک شفر» دربارهاش گفت: «در بيست سال گذشته بهترين اجراي آثار کيج را در تهران شنيدم. فيلمهاي من بعد از آشنايي با نادر مشايخي با يک تحول روبرو شده و در حال حاضر ترجيح ميدهم موسيقي ايشان را بشنوم.»
هرمز فرهت
«هرمز فرهت» اگرچه آهنگساز بزرگي است؛ اما در جهان بيشتر به عنوان يک موسيقيشناس معروف است. او که دکتراي خود را از دانشگاه يو.سي.ال. اي دريافت کرده است؛ از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۵ رئيس «دانشکده موسيقي دانشگاه دوبلين» بود و نوشتههايش در نشريات جهاني مانند «فرهنگ موسيقي گروز» و «دانشنامه ايرانيکا» به چاپ رسيدهاند.
پاياننامه دکتراي هرمز فرهت با عنوان «مفهوم دستگاه در موسيقي ايران» سالها بعد، در ۱۹۹۰ توسط انتشارات دانشگاه کمبريج در بريتانيا به چاپ رسيد که از مهمترين نوشتهها دربارهٔ موسيقي ايراني به زبان انگليسي است.
هوشنگ استوار
«هوشنگ استوار» يکي از ناشنيدهترين آهنگسازان ايراني است که آثار کمتري از او توسط موسيقي دوستان ايراني شنيده شده است. هوشنگ استوار، موسيقى را از اولين سالهاى زندگيش شنيده است. خانواده مادرش ـ مين باشيانها ـ همگى از اولين تحصيلکردههاى ايرانى در کنسرواتوارهاى مهم و معتبر جهان بودند و پدرش، نيز شاگرد محمودخان مفخم الممالک بوده است. او قطعات کلاسيک بسياري نوشته؛ اما به گفتهي «عليرضا ميرعلينقي» که استاد عالى هارمونى در هنرستان و دانشگاه بوده و بهترين موسيقيدانهاى امروز ايران به شاگردى او افتخار ميکنند، سالهاى سال در هتل ريتس و کافه نادرى و ... يعنى مراکزى که مخصوص اوقات فراغت طبقه فرهيخته و مرفه و روشنفکران تهران بود، نوازنده پيانو و عضو ارکسترهايى بوده که موسيقى جز و بلوز و قطعات معروف موسيقى رومى را مىنواختند. شايد به همين خاطر است که ارکستر سمفونيکى که اجراى قطعات برامس و بتهوون و موتسارت در تهران را فريضه واجب خود ميداند، به آثار استوار وديگر آهنگسازان ايرانى نظير مليک اصلانيان، که بيشترشان با حقوق معلمى و با اعتقاد تمام، براى پيشرفت موسيقى در ايران زحمت مىکشيدند، اعتنايى نکردهاند؛ در اين ميان البته «فريده بهبود» - همسر او و پيانست برجسته- تعدادي از آثار او را اجرا کرده است؛ شايد به همين خاطر است که او ميگويد: «در کشور ما طرز برخورد با موسيقى غربى به هيچ وجه از راه درست وصحيح نبود و برداشت درست از فرهنگ غرب نبوده و اشتباهاً فکر مى کنيم که موسيقى غرب فقط بتهوون و واگنر است. در حالى که قسمت موسيقى تفريحىشان براى غربىها خيلى جدى است.»
هوشنگ کامکار
«هوشنگ کامکار» از معدود آهنگسازانِ کلاسيک ايران است که به موسيقي ايراني نيز آگاهي کامل دارد. او پس از آنکه در رشتهي آهنگسازي از دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد؛ به کنسرواتوار سانتاچي چيليياي رم رفت و به تحصيل کنترپوان و فوگ پرداخت و درجه کارشناسي موسيقي را در ايالات متحده آمريکا از دانشکده سانفرانسيسکو دريافت کرد. او به مدت ۱۰سال در دانشگاه هنر به تدريس موسيقي پرداخت و مديريت گروه موسيقي اين دانشگاه را به مدت ۶ سال (از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۳۷۸) عهدهدار بود.
«دور تا نزديک»، «پوئم سمفوني خرمشهر و حلبچه»، «منظومه سمفونيک مولانا»، «شباهنگام»، «کوچ بنفشهها»، «خورشيد مستان»، «سروکي دل»، «محاق»، «در گلستانه»، «بهاران آبيدر»، «بر تارک سپيده»، «به ياد حافظ»، «سماع مجلسيان»، «سماع ضربيها»، «باله شهرزاد»، «کوچه چوارباخ»، «باغهاي پژمان»، «پوئم سمفونيک کردي» ، «هيچ در هيچ» و «شباهنگام» را ميتوان از آثار آهنگسازي او برشمرد. بسياري از اين آثار توسط ارکسترهاي داخلي و خارجي به اجرا درآمدهاند؛ براي مثال «آواز صلح» در بسياري از ارکسترهاي مشهور دنيا (سه بار در کانادا) اجرا شده است. «بهاران آبيدر» نيز که نام آلبومي است با آواز شهرام ناظري و بيژن کامکار که آهنگسازي آن را هوشنگ کامکار بر عهده داشته و در سال ۱۳۶۵ براي اولين بار منتشر شده و به همراه آثار ديگري چون کنسرتينو براي کمانچه، کنسرتينو براي سنتور و ... توسط ارکسترهاي معروف جهان به اجرا درآمده است.. سمفوني مولانا نيز توسط ارکستر سمفوني جوانان شهر دوسلدورف آلمان اجرا شده است. همچنين تعدادي از آثار او توسط گروه «ژاو» به سرپرستي «سياوش کامکار» اجرا شده است؛ اما او را ميتوان از معدود آهنگسازانِ کلاسيکي دانست که آثارش چندين بار در سالنِ معتبري چون «آلبرت هال لندن» نيز اجرا شده است. بختي که نصيبِ کمتر آهنگسازي در ايران شده است.
بازار