خراسان/ بارها گفتهايم و بار دگر ميگوييم که محمد معتمدي مسير خوبي را انتخاب نکرده است. شايد همه قطعه ها و آلبومهاي او در سالهاي گذشته توليد نشده باشد اما انتشار بيوقفه آنها و همزماني آن با تيتراژخوانيهاي مدامش در سينما و تلويزيون، باعث شده است که صداي او پاي ثابت بيشتر خانهها نيز باشد. روندي که شوربختانه پيشتر عليرضا افتخاري با صداي خوشش به آن مبتلا شد و معتمدي هم اگر به آن ادامه بدهد، عاقبتي مشابه يعني دلزدگي مخاطب در انتظارش خواهد بود.
البته مسئله امروز ما پرکاري معتمدي نيست. به تازگي آلبوم جديد اين خواننده به نام «صبر کن» با هفت قطعه منتشر شد. طبق آن چه در سايت توزيع آلبوم آمده، قيمت آلبوم فيزيکي ۲۵ و قيمت آلبوم الکترونيکي آن ۲۰ هزار تومان است. با اين که سالهاست قيمتگذاري آلبومها در کشور ما بيقاعده است و اين قيمت براي اين آلبوم با اين مشخصات متناسب نيست اما نقدهاي اساسيتري به اين آلبوم تازه از تنور درآمده وارد است که در ادامه با جزئيات به آن ميپردازيم.
مهيار عليزاده آهنگ ساز آلبوم «صبر کن» است. هرچند واکنشهاي منفي به آهنگ سازي آلبوم «افسانه چشمهايت» همايون شجريان و عليرضا قرباني ميتوانست راهنماي خوبي براي او باشد اما او در اين آلبوم هم به دنبال تکرار آن با صداي معتمدي بوده است. در اين آلبوم کمتر با صداي لطيف معتمدي و ظرافتهاي او مواجه ميشويد. در واقع گامهاي بالاي اين خواننده، در بيشتر قطعههاي اين آلبوم باعث شده است تا تزيينات آوازي و شعر، فداي اين گامهاي بالا و تنظيم پر سر و صدا شود. اين در حالي است که محمد معتمدي چند سال قبل، بيشتر با آواز ايراني شناخته ميشد و در آثاري مانند اپراي عروسکي «مولانا» توانسته بود اين استعداد خود را به خوبي نشان دهد. به هر حال، او يکي از شاگردان محمدرضا لطفي، رديفدان و استاد بزرگ موسيقي است و شايد حالا، نبود استادي مانند او باعث شده است که معتمدي در موسيقي کجدار و مريز پيش رود.
نکته ديگر اين که معتمدي در اين آلبوم هم مانند ديگر آثارش به سراغ بازخواني قطعههايي رفته که پيش از او اجراهاي موفقي توسط استاد شجريان، استاد شهرام ناظري، سالار عقيلي و عليرضا قرباني داشتهاست.
اشعار آلبوم تازه معتمدي از مولانا و يک شاعر دهه شصتي و ظاهراً آقازاده، به نام مهدي مظاهري است. گفته مي شود که او فرزند تهماسب مظاهري، رئيس کل سابق بانک مرکزي و وزير اقتصاد دولت اصلاحات است. گره اين آلبوم اما در نام شاعران آن نيست. هفت قطعه اين آلبوم شامل سه قطعه دکلمه شده توسط دو بازيگر خانم و فردي به نام شايان صبور است که صفحهاش در اينستاگرام بيشتر از دو هزار نفر دنبالکننده دارد و انگار بيشتر فعاليتهايش در حوزه دکلمهخواني است. در اين آلبوم، قطعه «هيچ مگو»، با مطلع «من غلام قمرم...» توسط انديشه فولادوند به شکل نامناسبي که بيشتر شبيه ژانر دلهرهآور است، دکلمه شده. او همان بازيگر و شاعري است که شعرخوانياش چند ماه پيش در فضاي مجازي خبرساز شد.
ليندا کياني قطعه «در هوايت بيقرارم» را شبيه روخوانيهاي دلي، دکلمه کرده و محمد معتمدي در قطعهاي ديگر به نام «در هوايت» همين قطعه تکراري را خوانده است. شايان صبور هم در اين آلبوم، دکلمهخوان قطعه «مرا يارا» است. در واقع ما در اين آلبوم هفت قطعهاي، با سه اثر واقعي و غير تکراري مواجه ايم که در آن صداي خواننده آلبوم به گوش ميرسد. وجود اين دکلمههاي بيارتباط با صداي معتمدي در اين آلبوم، علامت سوال بزرگي است و موضوعي شد که حتي اعتراض و واکنشهاي منفي دوستداران معتمدي را نيز در پي داشت.
در اين مطلب از واکنشهاي منفي مخاطبان به اين آلبوم گفتيم. دوستداران معتمدي در نظراتشان از او خواسته بودند تا کمي به گذشته و آثار درخشانش رجوع کند.
بازار