روایت فرج علیپور از روزگار سخت موزیسینها/ زمین و ماشینم را فروختم تا زندگی کنم

فارس/"اثر جديد؟ با چه دلخوشي؟ با کدام پول؟ اول بايد شکمت سير باشد بعد ميتواني بروي سراغ خلق اثر هنري و يک کار جديد و تمام عيار ضبط کني." اينها را مشهورترين خواننده موسيقي لري ميگويد.
موسيقي لرستان از تولد تا مرگ را در خود جاي داده است. از موسيقي تولد تا بلوغ و عروسي و نواي "چمري" عزيزي از دست رفته، همه در نغمات مقام هاي لري ساري و جاريست و "فرج عليپور" در جايگاهي شايسته، ميراث دار هنر اين مرز و بوم بوده است و نواي کمانچه لري را در تمام قاره هاي جهان طنين انداز کرده است.
به جرات ميتوان گفت شايد کسي نباشد که نوا دل انگيز "تال"، "داغ شقايق" يا "شاديانه" فرج عليپور پيشکسوت موسيقي لرستان را نشنيده باشد
در اين چند ماه دوران پاندمي کرونا چقدر به شما آسيب وارد شده است؟
ما در اين ايام کرونا صد در صد آسيب ديده ايم. البته که تمام دنيا از اين بحران متاثر شده اند اما ما هنرمندان که زندگي مان بر اساس کنسرت و اجراهاي صحنه و در مجموع حيات هنري مان به اجتماع و توده مردم گره خورده بسيار متضرر شده ايم. بالاخره اکثر هنرمندان حوزه موسيقي از مخارج زندگي اعم از اجاره منزل تا خورد و خوراک و پوشاک مخارج فرزندان از همين اجراها ارتزاق مي کنيم و الان دستمان به هيج کجا بند نيست. اوضاع همه ما هنرمندان از هم بدتر است.
من يک قطعه کوچک زمين داشتم که آن را براي همين مخارج زندگي ام در دوران کرونا فروختم. حتي يک خودرو داشتم که آن را فروختم و يک خودروي ارزان تر خريداري کردم تا مابه التفاوت آن را خرج زندگيم کنم. واقعا هيچ چاره اي نداريم. يعني اگر وام يا بدهي داشته ايم اقساط آن ها را نيز نميتوانيم پرداخت کنيم و اقساط ماه به ماه روي هم انباشته مي شود. قرار بود دولت به آن دسته از هنرمندان که اينچنين گرفتار هستند و وام بدهد و کمکشان کند ولي هيچ کاري انجام ندادند و شرايط بدتر هم شد.
در اين ايام کرونا که کنسرت تعطيل شده بيشتر به چه نوع کاري در حوزه موسيقي مشغول هستيد؟
ما در اين ايام به هيچ کاري ديگر روي نياورده ايم چون کسي که در زمينه اي تخصص دارد نمي تواند در حوزه اي ديگر فعاليت کند. اگر هم کسي بخواهد در اين شرايط کاري ديگر انجام دهد موفق نمي شود چون شرايط خوب نيست و همه اقلام روز به روز در حال گران تر شدن است ضمن اينکه کساني که کار هنري مي کنند سرمايه اي از خودشان ندارند. پس اندازي ندارند و اندک درآمدي که از اين راه کسب مي کنند دقيقا همچون يک کارگر روز مزد که همان روز آن را صرف خريد اقلام خوراکي مي کند و چيزي از آن باقي نمي ماند که بتواند پس انداز کند و براي خودش سرمايه اي براي اينچنين روز مبادايي که براي همه مان پيش آمده به کاري بزند. ازينرو هيچ کاري نمي توانيم انجام بدهيم. هيچ کمکي هم که به ما نمي شود. بالاخره به نحوي مي توانند به ما کمک کنند. ما هم که دست و بالمان خالي است و نمي توانيم کاري بکنيم. يعني امثال من کاري بجز حرفه موسيقي بلد نيستيم که انجام دهيم
آيا اثري جديد در دست توليد داريد؟
اثر جديد؟ با چه دلخوشي؟ با کدام پول؟ اول بايد شکمت سير باشد بعد مي تواني بروي سراغ خلق اثر هنري و يک کار جديد و تمام عيار ضبط کني.
چه شرايطي بايد فراهم شود که فرج عليپور دوباره بتواند آثاري چون "داغ شقايق" و "تال" را خلق کند؟
اولين شرايط داسشتن دلخوشي و روحيه خوب است. شرايط به گونه اي باشد که من دغدغه خانواده را نداشته باشم و به فکر بي پولي و بي درآمدي نباشم. به فکر فرزندانم که الان همه مستاجر هستند و در شرايطي شبيه به خودم به سر مي برند نباشم. اگر اين مسائل و مشکلات نباشد مي توانم بروم و با فراغ بال و آسودگي شروع به خلق اثي کنم و با چهار نفر شاعر مراوده و ارتباط داشته باشم و چند ملودي را با ساز زمزمه کنم و از همه مهم تر اينکه کسي يا ارگاني يا اسپانسري باشد که به من بگويد آقاي عليپور اين اثر را براي ما بسازيد و به اصطلاح به عنوان تهيه کننده تمام و کمال از توليد اين اثر پشتيباني کند.
شما تقريبا در تمام قاره هاي جهان موسيقي لري اجرا کرده ايد. واکنش مخاطبان غير ايراني و به اصطلاح خارجي به اين نوع موسيقي مقامي عموما چگونه است؟ حال آنکه "ماهور" لري بسيار به گام "ماژور" يا بزرگ موسيقي کلاسيک غرب نزديک است و از منظر فواصل براي شنونده غربي آشناست؟
مخاطبين از "شرق دور" تا "غرب وحشي" از توکيو تا پاريس، برلين، لندن و آنسوي اقيانوس اطلس در نيويورک و تورنتو همه در سطحي بسيار باورنکردني موسيقي لري را درک کرده و با تمام وجود با آن ارتباط برقرار کرده و از آن لذت مي برند.