26
5
807
آخرين خبر/ راس تورا به روي ني هر چه نظاره مي کنم
سير نمي شود دلم نگه دوباره مي کنم
ز اشک و اه و سينه ام ميان آب و آتش است
چو با توام از اين ميان کجا کناره مي کنم
گمان برند دشمنان نيست به کام من زبان
ز دور بس که با سرت به سر اشاره مي کنم
به دختران خود بگو که گوشواره ها چه شد
گريه به گوشواره که ني به گوش پاره مي کند
همسر تو بر سر ني همسر اکبرت ز پي
گاه نگاه سوي من گه به ستاره مي کند
رخت به خون که رنگ زد آيينه را که سنگ زد
رخنه ز آه خويشتن به سنگ خار ميکند