انتقادهای صریح کیوان ساکت از خانه موسیقی

ايسنا/ کيوان ساکت درباره مديريت خانه موسيقي ميگويد: تا به حال هيچکدام از انتخابات خانه موسيقي بدون حاشيه نبوده است. انتخابات خانه موسيقي مرا به ياد الکساندر لوکاشنکو (رئيس جمهور بلاروس از ۱۹۹۴ تاکنون) مياندازد؛ چراکه روند رياست جمهوري بلاروس مانند غيرقابل تغيير بودن اعضاي هيات مديره خانه موسيقي است.
اين هنرمند نوازنده و آهنگساز درباره مديريت خانه موسيقي ادامه ميدهد: چند نفر سال هاست به طرق گوناگون در خانه موسيقي مانده اند و عليرغم تمامي اعتراض هايي که به آنها شده است، از خانه موسيقي نميروند.
شرکت نکردن بخش زيادي از اعضاي خانه موسيقي در انتخابات اين نهاد، نشانگر اين است که به مديريت و عملکرد آن اعتراض دارند و خيلي از آنها مانند خود من انتخابات خانه موسيقي را به هيچ عنوان قبول ندارند. در آخرين باري که در جلسات آنها شرکت کردم، آن هم به توصيه استاد فخرالديني، در حضور همه گفتم که بسياري از آنها نه محبوبيت دارند و نه مشروعيت ماندن ولي چه فايده؟
ساکت در ادامه توضيحات خود درباره اعتماد اعضاي خانه موسيقي به مديريت آن، بيان ميکند: خانه موسيقي مورد وثوق توده قابل توجهي از اعضاي خود نيست، به همين خاطر است که در انتخابات خانه موسيقي از ۱۷۰۰۰ عضو، کمتر از ۴۰۰ نفر شرکت ميکنند؛ اين يعني اعضاي کنوني خانه موسيقي براي اين کار مشروعيت ندارند و بايد براي آن فکري شود. پيشنهاد من اين است که اعضايي که خانه موسيقي را رها نميکنند، استعفا دهند، بروند و ديگر براي حضور در هيات مديره کانديدا نشوند.
اين هنرمند تصريح ميکند: تاکنون عده زيادي از هنرمنداني که قبلا جزو هيات مديره خانه موسيقي و يا کانونهاي آن بودهاند، به مرور استعفا دادهاند. مثلا دکتر ساسان فاطمي از خانه موسيقي بيرون آمد که البته به خاطر حرف درستي که زده بود خيلي او را اذيت کردند. همچين استاد محمدعلي کياني نژاد، استاد حسين عليزاده، خود من و افراد زياد ديگري از خانه موسيقي بيرون آمدند. بيرون آمدن عده زيادي از هنرمندان طراز اول کشور از خانه موسيقي و شرکت نکردن اعضا در انتخابات، نشانگر اعتراض و ناکارآمد بودن هيات مديره کنوني است. ولي گوش شنوايي نيست و هيات مديره فعلي اين حرفها را قبول ندارند.
ساکت همچنين با بيان ادعاهايي در زمينه راي گيري هاي ادوار گذشته، اظهار ميکند: به نظر من مجازي برگزار شدن انتخابات خانه موسيقي تأثيري در بهبود مديريت آن ندارد؛ چون خود من به رأي گيري آنجا اعتماد ندارم.
اين هنرمند همچنين بيان ميکند که «خانه موسيقي از لحاظ فکري، داراي طرز تفکر بسته و محدود است که ميتوان اين امر را از فصل نامه آن متوجه شد؛ زيرا فصل نامه خانه موسيقي تنها اخبار بسيار اندک را تنها درباره خود اين نهاد و برخي از اعضاي دايمي آن، مينويسد. همچنين در فصل نامه خانه موسيقي تنها خبرها و مصاحبههايي را از هيات مديره خانه موسيقي، با کساني که با صاحب خبر نظر مساعد دارند يا درباره افراد همان جمع که کمترين نقشي در موسيقي امروز ندارند، ميبينيد. خانه از پاي بست ويران است.»
او با تأکيد بر اينکه خانه موسيقي تأثيري در موسيقي ايران و پيشرفت آن ندارد، ادامه داد: خانه موسيقي تنها نهادي است که بودجهاي صرف آن ميشود و معلوم هم نيست که اين بودجه چگونه صرف ميشود. همچنين در مقابل خيلي از اتفاقاتي که در جامعه موسيقي رخ ميدهد، يا واکنشي نشان نمي دهد يا اگر موضعي ميگيرد، به صورت نادرست است؛ مثلا يکي از اعضاي خانه موسيقي کتاب هنرمند ديگري را به نام خود چاپ کرد اما خانه موسيقي واکنشي نشان نداد. يا مثلا يک نوازنده تار از تاري که ۶۰ سال پيش غلامحسين نورجهان ساخته بود و نمونه آن در موزه موسيقي هست، کپي و به نادرستي به نام خود ثبت کرد و به عنوان برترين پژوهش سال از جشنواره خوارزمي که کارش در زمينه ي هنر نيست، جايزه گرفت، اما خانه موسيقي واکنشي نشان نداد. به گمان من اين نهاد صنفي به جاي آنکه خانه اي براي پيشبرد حقوق حقه ي هنرمندان و پيشرفت موسيقي باشد، محفلي دوستانه است براي جمع محدودي.
ساکت همچنين در پايان گفت وگو با ايسنا به پروژه هاي ناتمام اين نهاد ميپردازد و بيان ميکند: به عنوان مثال سرنوشت پروژه چکاوک که نخستين پروژه مسکوني تعاوني مسکن اعضاي خانه موسيقي محسوب ميشد، در نهايت مشخص نشد که چه شد.