4
4
860
آخرين خبر/ شما را به شنيدن قطعه پاييزي محمد معتمدي دعوت مي کنيم
متن ترانه:
باز پاييز مرا ياد تو انداخت ببين سخت افسرده دلو ساکتو بي رنگ شدم
ميروم در دله اين جاده ي تنهايي بعد تو باز همان شاعرِ دلتنگ شدم
من پريشانتر از آنم که تو زخمم بزني غمه چشمانه تو بر اين دله ديوانه نشست
با که نجوا بکنم اين همه تنهايي را باز پاييز رسيد و دلم از غصه شکست
فصل ها از پي هم ميگذرند اما من چهار فصل دلم از غصه ي تو پاييز است
هر کجا مينگرم جز تو نمي يابم باز بند بند دلم از عطرِ تنت لبريز است
کاش پاييزِ نگاه تو به بادم ميداد تا که رسوا نشوم اين همه از درد فراق
اوجِ ابياتِ غزلهاي مني بي وقفه کي کجا باز بگيرم نفسي از تو سراغ