آهنگ دل انگیز «دیلمان» با صدای استاد بنان

آخرين خبر/ متن آهنگ «ديلمان» از استاد بنان
چنان در قيد مهرت پايبندم
که گويي آهوي سر در کمندم
گهي بر درد بي درمان بگريم
گهي بر حال بي سامان بخندم
نه مجنونم که دل بردارم از دوست
نه مجنونم که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلي بيهوده پندم
مده گر عاقلي بيهوده پندم
نه مجنونم که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلي بيهوده پندم
نه مجنونم که دل بردارم از دوست
نه مجنونم که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلي بيهوده پندم
مده گر عاقلي بيهوده پندم
همه شب نالم چون ني که غمي دارم
که غمي دارم
دل و جان بردي اما نشدي يارم
يارم
با ما بودي، بي ما رفتي
چو بوي گل به کجا رفتي
تنها ماندم، تنها رفتي
چو کاروان رود فغانم از زمين بر آسمان رود
دور از يارم خون مي بارم
فتادم از پا به ناتواني
اسير عشقم چنان که داني
رهايي از غم نمي توانم
تو چاره اي کن که مي تواني
گر ز دل برآرم آهي آتش از دلم خيزد
چون ستاره از مژگانم اشک آتشين ريزد
چو کاروان رود فغانم از زمين بر آسمان رود
دور از يارم خون مي بارم
نه حريفي تا با او غم دل گويم
نه اميدي در خاطر که تو را جويم
اي شادي جان سرو روان کز بر ما رفتي
از محفل ما چون دل ما سوي کجا رفتي