22
3
1K
آخرين خبر/ «چو مرغ شب» با اجراي اميد نعمتي
چو مرغ شب خواندي و رفتي؛ دلم را لرزاندي و رفتي…
شنيدي غوغاي طوفان را
ز خواندن وا ماندي و رفتي…
ز باغ قصه به دشت خواب؛ سايه ي ابريست در دلِ مهتاب
مثِ روح آزرده ي مرداب، دلم را لرزاندي و رفتي
چو مرغ شب خواندي و رفتي؛ دلم را لرزاندي و رفتي…
آخ اي تو اشک سرد زمستان را؛ چو باران افشاندي و رفتي
سياه شب لاله افشان شد…
کوير تشنه، گلستان شد
تو مي آيي آي تو مي آيي!
ز باغ قصه به دشت خواب؛ ز راه شيري پر مهتاب
آخ اي تو ميباري؛ چون گل باران به جامِ نيلوفر مرداب
شعر : محمد ابراهيم جعفري