«کجایید ای شهیدان خدایی» به روایت نغمههای تاریخ
موسيقي ما/ سالِ 1358 است. نخستين سالِ بعد از پيروزي انقلاب. سالي پرمايه و پر از احساساتِ متناقض. سالِ درگذشتِ آيتالله طالقاني و سالِ لغوِ قانونِ کاپيتولاسيون. متضادها در تمام سطوح در حالِ ستيز با يکديگر بودند. جامعه در حالِ پوستاندازي بود و موسيقي نيز هم. «چاووش» فعاليتِ خود را آغاز کرده بود. چهرههاي جوان و جديد موسيقي يکي پس از ديگري، قدرتِ عرضِ اندام پيدا ميکردند. آن زمان لطفي بود و عليزاده و مشکاتيان و هوشنگِ کامکار و چند نفرِ ديگر که مثلِ خيلي همقطارانشان ايران را ترک نکرده بودند. آدمهايي که هر کدامشان، بخشِ مهمي از تاريخِ معاصرِ موسيقي را به دوش کشيدند و هر کدامشان سهمي داشتند در روايتِ بخشي از تاريخ با ملوديهايِ در دستشان.
«حسن کامکار» خانهاش را در سنندج فروخته بود و سرمايه کرده بود براي چاووش و آنها داشتند سپيده ميساختند و شبنورد و آزادي را. آنطرف هوشنگ کامکار، هدايايي که سرِ سفرهي عقد به او و همسرش هديه کرده بودند را برداشت، خودش را به بازار رساند و آنها را فروخت تا پولش را بگذارد براي ضبطِ «کجاييد اي شهيدانِ خدايي» که بر اساسِ شعري از مولانا در دستگاه ماهور نوشته بود، قطعهاي «اوراتوريو» که نمونهاش در ميانِ آثار آهنگسازان ايراني چندان نيست.
اين قطعه ساختهي موسيقايي عظيمي بود که براي اجراي ارکستر، گروه کر و تکنوازان نوشته شده و چون ديگر قطعاتِ «اوراتوريو»، روايتِ لازم براي حرکت از صحنهاي به صحنه ديگر، به وسيله صداهاي گوناگوني تامين ميشد که زمينه را براي گروه کر فراهم ميکند. «کجاييد اي شهيداني خدايي» درونمايهاي دارد که هر چند مشخصا مذهبي نيست، اما ميتواند در همان ساحت بازتعريف شود. چنانچه هوشنگ کامکار خود گفته است: «شبي در خانه بودم که ديدم دستهي سينه زني رد ميشد و اين آهنگ را مي خواند.»
اين اثر اگر چه قبل از جنگ ساخته شد، اما در سالهاي آغازِ آن جنگِ تحميلي که به دفاعي مقدس منجر شد، به عنوان يکي از نمادهاي آن سالها مطرح شد. قطعه را «بيژن کامکار» اجرا کرد؛ خوانندهاي در آن زمان جوان که صدايش در اوج آمادگي بود و يکي از درخشانترين خوانشهايش را در همين اثر به نمايش گذاشت. او آن زمان يکي از مهمترين نوازندههاي کانون چاووش و عضو گروه عارف بود و با محمدرضا لطفي، پرويز مشکاتيان، حسين عليزاده و محمدرضا شجريان به عنوان نوازنده دف، تنبک و رباب همکاري ميکرد و در گروهِ خانوادگيشان نيز ميخواند و مينواخت. از آن سالها اگر بگذريم، «بيژنِ کامکار» در سالهاي فعاليتش، کمتر اثري مستقل منتشر کرد؛ اما تعدادي از قطعاتي که در آن سالها خواند، راوي تاريخِ شد و بخشي جداييناپذير از فرهنگِ اين سرزمين از جمله آن قطعاتي که براي جنگ خواند و نخستيناش، سرود «همت کنيد اي دوستان» بود که در زيرزمينِ وزارت ارشاد به اجرا درآمد؛ آنهم در روزهايي که مردم هنوز جنگ را باور نداشتند.
قطعه را «حشمت سنجري» رهبري کرد؛ همان موسيقيداني که در آن برهوتِ سالهاي بعد از انقلاب، تلاش کرد تا ارکستر سمفونيک را سر و ساماني بدهد و براي اين هدف خونِ دلها خورد و البته که نتوانست به آرزوهاي بلند پروازانهاش با اين ارکستر برسد؛ اما هر چه بود؛ ارکستر را از مرگي حتمي رهانيد.
اجراي «اي شهيدان خدايي» براي «هوشنگ کامکار» و رهبري که مسوؤليتِ ضبطِ آن را برعهده داشت؛ کار آساني نبود. بسياري از نوازندگان يا «پاکسازي» شده يا هجرت کرده بودند و همين کار را براي آنان دشوار ميکرد؛ اما «هوشنگ کامکار» در اجراي اين قطعه پايمردي کرد و چه خوب که اين کار را انجام داد؛ چرا که قطعهاش براي هميشه به صفحهي تاريخِ اين سرزمين سنجاق شد؛ هر چند خودش بگويد: «من براي دلِ خودم کار ميکنم. اين اثر را هم براي دلِ خودم ساختم.»
آهنگساز براي دلِ خودش نوشت و همين اکسير سبب شد تا همه جا شنيده شود. در مدارس، پادگانها، حتي شعر را روي در و ديوارهاي خيابانها هم نوشتند.
«کجاييد اي شهيدان خدايي» که در استوديو «بل» ضبط شد، اثر عجيبي است. قطعهاي به شدت پيچيده در موسيقي کلاسيک و در عينِ حال مفهوم براي عامهي مردم. معجزهاي که به اين آساني براي هر آهنگساز به دست نميآيد و لابد براي همين هم هست که در اين سالها، هنرمندان و ارکسترهاي بسياري آن را بازخواني و اجرا کردهاند که از جملهي آن ميتوان به اجرايش در کليساي سانتا مارياي شهر رم با گروه کر و ارکستر زهي اشاره کرد. يکبار هم «نادر مشايخي» اين اثر را با ارکستر سمفونيک تهران روي صحنه برد.
خود آهنگساز وقتي در معرضِ اين پرسش قرار ميگيرد که رازِ اثرگذاري اين قطعه چيست، پاسخ ميدهد: « اين اثر داراي دو ويژگي همزمان است؛ هم به لحاظ جنبههاي هنري و آهنگسازي و هم مقبوليت در تودههاي مردم. شبي در خانه بودم که ديدم دسته سينه زني رد ميشد و اين آهنگ را ميخواند. خيلي تحت تاثير قرار گرفتم از اينکه کار اين چنين بين مردم رفته است و امروز هم از اينکه دوباره اين کار مورد توجه قرار گرفته بسيار خوشحالم.»
همين يکي- دو سالِ پيش هم «بهنود يخچالي»، «قطعه شهان آسماني با تفسيري جديد از اين قطعه با تکنوازي علي جعفري پويان منتشر کرد و بارِ ديگر ظرافتهاي آهنگسازي کامکار را به نمايش گذاشت. در اجراي او البته خوانندهاي در کار نيست و ريتم آهنگ هم کمي تندتر شده و البته در برخي جملات هم ميتوان تفاوتهايي را مشاهده کرد.
اين اثر در تمامِ اين سالها از صدا و سيما پخش ميشود بيآنکه توجهي به حقوقِ مادي و معنوي مولف کنند؛ مثلِ بسياري ديگر از قطعاتِ اين هنرمند و هنرمندانِ ديگر. آهنگساز به اين مساله اعتراض کرد؛ اما آنچه به جايي نرسد البته فرياد است.