«آرمین 2afm» چگونه «آرمین زارعی» شد؟

خبرآنلاين/ خوانندگان موسيقي رپ در ايران نه کَمَند و نه ناشناس اما کساني که از ميانشان موفق به اخذ مجوز از دفتر موسيقي معاونت هنري وزارت ارشاد شدهاند به تعداد انگشتان يک دست هم نميرسند و از جمله آنها ميتوان به آرمين اشاره کرد که روزگاري «آرمين 2afm» بود و امروز «آرمين زارعي». اتفاقي که ميتوانست براي ديگر خوانندگان اين سبک هم رخ دهد اگر خط قرمزهايمان اين همه پررنگ و متعدد نبود.
«ناز شستم» و «دوباره برگرد» با صداي آرمين زارعي، ترانهسرايي و آهنگسازي او و تنظيم مسعود جهاني تکآهنگهاي تازهاياند که شرکت ترانه شرقي پس از اخذ مجوز براي اين خواننده پيش از اين رپ و اکنون پاپ، منتشر کرده است. ترانههايي که اگرچه به کارهاي قبلي آرمين زارعي هنگامي که Dis Love (ترانههايي با موضوع شکايت از عشق و تبديل شدن آن به تنفر) ميخواند نزديکند اما آنچه را هم بايد براي گرفتن مجوز از دفتر موسيقي معاونت هنري وزارت ارشاد رعايت ميکردند، کردهاند. اتفاقي که بيش از هر چيز موجب ايجاد اين پرسش ميشود که آيا نميتوانستيم چنين شرايطي را براي ديگر خوانندگان همنسل او نيز فراهم کنيم تا آواره کشوري ديگر نشوند و در وطن خود بمانند؟
خوانندهاي از نسل اول موسيقي رپ
اگرچه نامش آرمين زارعي بود اما با عنوان «آرمين 2afm» ميشناختندش. رَپِر بود يا آنطور که ديگر رَپِرها ميگفتند خوانندهاي نزديک به جريان غالب موسيقي پاپ که در کنار ديگر متولدين اوايل و اواسط دهه شصت بخشي از نسل اول خوانندگان رپ فارسي را ميساخت. بخشي که مضامين قطعاتشان با بخش ديگرِ اين نسل که روايتي انتقادي داشت، متفاوت بود. اين نسل کساني را هم شامل ميشد که رپخوانهاي خياباني ميناميدندشان و همچنين کساني چون ياسر بختياري (ياس) که از ارزشهاي اجتماعي ميگفتند. نسلي که بسياري از آنها يا از ايران مهاجرت کردند يا اگر در کشور خود ماندند نخواستند يا نتوانستند موفق به اخذ مجوز و رفتن زير لواي دفتر موسيقي معاونت هنري وزارت ارشاد شوند جز يک نفر؛ آرمين زارعي يا آرمين 2afm. اتفاقي که ميتوانست براي ديگران هم بيفتد اگر خطوط قرمزمان در اين حد تنگ نبود تا اينگونه دست کم، رفتن از وطن يا ماندن برايشان نه به اجبار که به گزينهاي اختياري تبديل شود.
از قلب تهران تا قلب لندن
2afm مخفف اسمِ چهار دوست قديمي دوران دبيرستان بود، يکي آرمين زارعي و ديگري علي که 2a را درست کرد و در کنار فرهاد و مِهراد نشست. آرمين 2afm يا آرمين زارعي از خانهشان در قلب تهران آغاز کرد و تا برگزاري کنسرت در کلوپي معروف در لندن پيش رفت.
او سال ۱۳۹۳ در گفتوگويي با «هفتهنامه تماشاگران امروز» از آغاز فعاليت در عرصه خوانندگي از حدود ۱۰ سال پيش و هنگامي که دبيرستاني بود گفت. وقتي با دوستانش دور هم در خانه جمع ميشدند، کارهاي خارجي را برميداشتند و روي آن ترانههاي ايراني مينوشتند و ميخواندند. بعد از آن بود که تصميم گرفت به استوديو برود، با اميررضا طاري (رضايا) آشنا شد، «نازگل» را خواند و صدايش شنيده شد.
رضايا از ايران رفت اما آرمين زارعي که در همان مصاحبه گفته بود «من پسر ايران هستم و دوست دارم با مجوز در ايران کار کنم» در برابر اين سوال که «اگر براي دادن مجوز به تو، ايراد بگيرند که رپخوان هستي حاضري سبک خواندنت را عوض کني؟» گفت: «بله. سبک خواندن با کمي اصلاح از فضاي رپ خارج ميشود. امتحان کردهام و خيالم راحت است.» در جاي ديگري از همان گفتوگو بود که اشاره کرد پس از اتفاقات سال ۸۸ ترسيد و تا ۲ سال چيزي نخواند. ترسي که خودش اينطور توصيفش کرد: «بيتجربه بودم، ميترسيدم، ميگفتم زنداني ميشوم، رفتارهاي بدي با من خواهد شد. اما بعد شجاعت پيدا کردم و آهنگ جديدم را منتشر کردم.» آهنگي که انتشارش با تغيير قيافه و ظاهر آرمين 2afm همزمان شد، سري که تراشيده شد و ترانهاي که به سمت موسيقي Dis Love رفت تا «مبارک باشه» را بسازد.
احضار به دادسراي فرهنگورسانه در روزهاي انتظار
شهريور ۱۳۹۵ بود که آرمين زارعي از احضار شدن خود به دادسراي فرهنگورسانه خبر داد و در صفحه اينستاگرامش اينطور نوشت: «به دليل علاقهمنديام به هنر، در طول اين سالها در اين عرصه فعاليت ميکنم و شما بنده حقير را هميشه مورد لطف و محبتتان قرار دادهايد که ممنون و دستبوستان هستم اما من هم مثل همه عزيزان به دليل کوتاهي يا عدم توجه يا کمتجربگي دچار اشکالات يا اشتباهاتي شدم، نه به خواست خودم بلکه به دست افرادي به ظاهر دوستنما که در طول اين سالها در مسير زندگيام قرار گرفتند و با بيدقتي و از روي دوست داشتن، در بعضي از مسائل حاشيهاي برايم درست کردند. با توجه به ابلاغيه از سوي مراجع محترم قضايي ساعاتي پيش در شعبه دوم بازپرسي ويژه فرهنگورسانه حضور پيدا کردم که سرور ارجمند جناب آقاي قاسمزاده، بازپرس محترم محبت فرموند و اجازه دادن از خودم دفاع کنم. ميخواهم از همين طريق از دستگاه محترم قضايي و امنيتي کشورم و همچنين همه عزيزان و سروراني که نگاهي پدرانه نسبت به اين حقير و برخوردي محترمانه داشتند کمال تشکر و قدرداني را کنم و اميدوارم لايق اين بزرگواريشان باشم.»
اين در حالي بود که او يک ماه پيشتر و در مرداد همان سال از درخواستي خبر داد که دفتر موسيقي از او کرد. او در گفتوگو با «هفتهنامه تماشاگران» در اين خصوص گفت: «چند بار اعلام شد که ميتوانم کارهايم را براي بررسي به ارشاد بفرستم اما ميخواستم اول خودم با خودم کنار بيايم و کارم را با فضا و شرايط مارکت موسيقي مجاز هماهنگ کنم. تصميمم اين بود که قبل از اينکه کسي بخواهد برايم چارچوب تعريف کند خودم آن چارچوب را رعايت کنم.» او همچنين از «زير راديکال بردنِ خود» گفت و توضيح داد: «در اين چند ساله خودم را زير راديکال بردهام و خودم براي کارهايم خط قرمز تعيين کردهام.»
مجوزي که سرانجام آمد
سرانجام در اسفند ۱۳۹۸ بود که خبر آمد آرمين زارعي پس از ۳ سال و ۷ ماه سکوت، بالاخره موفق به اخذ مجوز فعاليت رسمي در کشور شده و اولين آهنگ مجازش به نام «رفت» را در همکاري با شرکت فرهنگي هنري ترانه شرقي به مديريت محسن رجبپور منتشر کرده است. اتفاقي که او در توضيحش نوشت: «نميدانم چهطور بايد از حالوهواي اين مدت که سکوت کردم بگويم... اما خيلي مختصر بگويم که اين همه صبوري کردم تا با افتخار تمام بتوانم يک روزي برايتان همينجا در کشور خودم برنامه اجرا کنم. از اين پس من با اسم حقيقي خودم، آرمين زارعي ادامه فعاليت خواهم داد و در آخر اين که من از همان اول هم خواننده تلفيقي بودم نه رپ... پس با افتخار و با انرژي تمام از امروز به عشق تکتکتان، زير نظر شرکت ترانه شرقي فعاليتم را شروع ميکنم.»
دايره تنگ
رپ فارسي از اواخر دهه ۷۰ در ايران شکل گرفت و عجيب است که در سال ۱۴۰۰ و همزمان با ورود خوانندگان نسل چهارم اين سبک، آن تعدادشان که موفق به اخذ مجوز از دفتر موسيقي شدهاند به اندازه انگشتان يک دست هم نيستند. اتفاقي که روزبهروز به زيرزميني شدن همه چيزمان دامن ميزند تا هرچه ميکنيم انگي از غيرقانوني بودن همراه داشته باشد. رضا مهدوي نوازنده و مدرس سنتور، مديرکل سابق مرکز موسيقي حوزه هنري و منتقد پيشتر در اين خصوص به خبرآنلاين چنين گفته بود: «وقتي مرتب جلوي آدمها را ميگيريم، طبيعتا تا يک حدي ميتوانند تحمل کنند و تبديل به عناصري ضدسياست و ضدديانت حاکم نشوند. چون ليوان آب هم يک ظرفيتي دارد. وقتي جلوي کسي را ميگيريم، حريص ميشود. اين طبيعت انسان است. مرحوم زندهياد آيتالله طالقاني اول انقلاب حرف خيلي خوبي زد. در مورد يکي از مراکز در تهران گفت اين را تعطيلش نکنيد! کردند و خب الان خيابانهاي نه فقط تهران که شهرهاي مذهبي ما هر کدام اوضاعشان از ديگري بدتر است. شايد شما بتوانيد جلوي جسم و بدن را بگيريد و بازداشتش کنيد اما جلوي ذهن را نميشود گرفت.»