زیباکلام به پزشکیان: انتصاب از درون جبهه پایداری یعنی وفاق ملی؟
خبرآنلاین/ فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اگر آقای پزشکیان، مشاوران و اطرافیانش معتقد هستند که فلان شخص از جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو برای استانداری، وزارت یا ... منصوب شود تا دشمنی آنان با ما کمتر شود، نام آن وفاق ملی نیست.
تعریف و تفسیرهای متفاوتی در چندماهی که از عمر دولت پزشکیان گذشته از سوی اهالی چپ و راست سیاست به گوش میرسد. چنانچه، برخی از اصلاحطلبان بر این باورند که پزشکیان کاندیدای این جریان بوده و باید از حامیان خود در دولت استفاده کند. برخی دیگر هم تاکید دارد که پزشکیان برای حرکت در جهت وفاق ملی باید از همه جناحها و چهرههای مختلف سیاسی در دولت استفاده کند.
در همین راستا، خبرگزاری خبرآنلاین «یک سوال مشخص و مشترک» درباره وفاق ملی را با طیفی از سیاسیون چپ، راست و معتدل به اشتراک گذاشته و نگاه آنها به «وفاق ملی» را مورد واکاوی قرار داده است.
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز از دیگر چهره هایی بود که این سوال را با او به اشتراک گذاشتیم. او بر این باور است که موضوعی به نام وفاق ملی نه در ایران و نه در هیچ کشور دیگری وجود ندارد.
این استاد علوم سیاسی به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «اگر آقای پزشکیان، مشاوران و اطرافیانش معتقد هستند که فلان شخص از جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو برای استانداری، وزارت یا ... منصوب شود تا دشمنی آنان با ما کمتر شود، نام آن وفاق ملی نیست.»
اظهارات صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب، را درباره تغریف وفاق ملی در ادامه در خبرگزاری خبرآنلاین بخوانید؛
*********
* تعریف و تفسیر شما از شعار «وفاق» رئیس جمهور چیست؟ برخی این شعار را بخاطر شفاف نشدن از سوی رئیس جمهور پاشنه آشیل دولت می دانند که مسیر را برای سهم دادن به طیف های مختلف و حتی رقبا و مخالفان دولت باز کرده است و برخی هم معتقدند با این رویکرد فشارها به دولت برای عملیاتی کردن برخی شعارها و برنامه هایش برداشته یا کمتر می شود؟ فکر می کنید این مسیر انتصابات در دولت در چارچوب وفاق قابل تعریف و قابل دفاع است؟
من به عنوان یک استاد علوم سیاسی که تخصص اصلیام، تحولات سیاسی و اجتماعی معاصر ایران بوده است، میگویم که که ما موضوعی به نام وفاق ملی نه در ایران و نه در هیچ کشور دیگری نداریم. فرض کنید، در انتخابات اخیر آمریکا که در چند روز گذشته برگزار شد، یک نفر میگفت که باید به سمت وفاق ملی برویم، چه معنایی در آمریکا داشت؟ هیچ.
وفاق ملی در ایران، مصر، پاکستان و انگلستان و ... معنا ندارد. برای اینکه کنشگران، احزاب، تشکلهای مختلف سیاسی افراد مختلف که در حوزه سیاست هستند؛ به دنبال مسائل و منافع خودشان هستند و به دنبال باور و اعتقاد خودشان هستند و موضوعی به نام وفاق ملی نمیتواند به وجود بیاید.
ممکن است سوال کنید که آیا میتوان راجع به یک کلیاتی که درباره منافع ملی و کل ایران است، یک اجماع داشته باشیم؟ پاسخ به این سوالی منفی است. حتی درباره اینکه مسئلهای به خیر و صلاح ایران است، نمیتوان وفاق داشت.
من صادق زیباکلام معتقدم ما باید برای پیروزی دونالد ترامپ به آمریکا تبریک بگوییم و به مردم این کشور که میلیونها نفر در انتخابات شرکت کردند، احترام بگذاریم. آقایان سعید جلیلی، حمید رسایی و محمود نبویان پیام تبریک به پیروزی ترامپ را خیانت میدانند.
من معتقد هستم که مسائل هستهای به این شکلی که در دو دهه گذشته شکل گرفته، به سود منافع ملی نبوده است، در حالی که این آقایان معتقدند باید این سیاست را ادامه داد. من معتقد هستم که ادامه دادن سیاست نابودی اسرائیل به نفع منافع ملی ایران نیست ولی آن آقایان که نام بردم، معتقدند که شعار نابودی اسرائیل به نفع منافع ملی است.
من معتقد هستم که شعار مرگ بر آمریکا و دشمنی با این کشور، منافع ملی ایران را در ۴۶ سال گذشته ریشه کن کرده است و آنان معتقد هستند که مذاکره و صلح با آمریکا منافع ملی ایران را از بین برده است. بنابراین، شعارهایی چون وفاق ملی، اتحاد ملی و اجماع ملی به عنوان شعار قشنگ هستند اما هیچ واقعیت جدی نمیتوانند داشته باشند.
اگر آقای پزشکیان، مشاوران و اطرافیانش معتقد هستند که فلان شخص از جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو برای استانداری، وزارت یا ... منصوب شود تا دشمنی آنان با ما کمتر شود، نام آن وفاق ملی نیست. آقای پزشکیان به جای اینکه این مسائل را ملاک قرار بدهد و اسم آن را وفاق ملی بگذارد، تجربه، شایستگی و سوابق اجرایی را ملاک قرار بدهد. نه اینکه یک فردی را انتخاب کنند که دشمنی جبهه پایداری را کمتر کنند.