طنزپرداز اصلاح طلب خودکشی کرد
عصر ایران/ ابراهیم نبوی طنز نویس سابق روزنامه های اصلاح طلب خودکشی کرد.
دختران نبوی در اطلاعیهای اعلام کردند: «به اطلاع دوستان و آشنایان میرسانیم که پدرمان، سیدابراهیم نبوی شب گذشته در شهر سیلورسپرینگ ایالت مریلند، جان خود را گرفت.
در همین رابطه یاد علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهوری در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به مرگ خود خواسته ابراهیم نبوی، روزنامهنگار و طنزپرداز نوشت: «الان در خبرها خواندم سیدابراهیم نبوی بهطور غمانگیزی به زندگی خود پایان داد. طنزنویس و پژوهشگر حوزه ادبیات بود. در جایجای خانهاش، میشد کتاب دید. هیچ نقطهای از خانهاش خالی از کتاب نبود.
با آنکه ناراضی و مننقد بود اما هیچگاه نه تنها به دام بدخواهان ایران نیفتاد بلکه حتی آنها را نیز از نیش قلم خود در امان نمیگذاشت. نبوی آنجا هم تنها بود...
ای کاش مسیر برای برگشت کشورش برای او و دیگرانی که دل در گرو ایران دارند فراهم میبود.
به همسرش، همچنین لیلا و زهرای عزیز تسلیت میگویم.»
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در واکنش به خبر خودکشی ابراهیم نبوی، روزنامه نگار و طنزپرداز ایرانی، در کانال تلگرامی آینده نوشت:
ساعت ۲۲ خبر تاسفبار درگذشت خودخواسته ابراهیم نبوی را به من دادند. خشکم زد. خیلی متاسف شدم.
این روزها متن چند سال پیش او درباره یک نماینده مجلس بشدت بازنشر شده بود، به همین مناسبت دیشب با خانواده درباره استعداد بینظیر او در طنز گفتگو میکردیم.
او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود.
شاید به دلیل نوشتارهای طنزش برخی چندان توجهی به عمق روحیه او نکرده باشند. او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرفهایش را صادقانه میزد و نان را به نرخ روز نمیخورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود به ایران دعوت و باز گردانده میشد.
او ۱۰سال پیش چنین گفت: «علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که میخواهم به کارهای ماندگار و اساسیام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمانها و داستانهای کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که میخواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنجهایی را که مردم میکشند، بکشم و در همان شادیهایی که از آن بهره میبرند، شریک باشم.»
متاسفانه نیروهایی که دل در گرو این خاک دارند و دوست هم ندارند که در بازیهای سیاسی آن سوی آب وارد شوند تحت فشار و طرد سیاسی قرار میگیرند و مصداق از اینجا رانده از آنجا مانده میشوند. دولت و حکومت باید فکری جدی برای این افراد کنند.
کتاب «حقیقت یا آزادی» گفتگوی مفصل و حرفهای او با من است که در سال ۱۳۸۰ انجام شده است. در واقع یکی از بهترین گفتگوهایی است که با روزنامهنگاران داشتهام. روحش شاد
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در شبکه اجتماعی ایکس، نوشت:
خبر درگذشت داور خیلی تلخ بود.
ابراهیمنبوی دوست چهل سالهام بود. چه ذهن خلاقی داشت.
در دوران اصلاحات طنزش قویترین خط شکن بود.
در سالهای تبعید گاهی با من درد دل میکرد. دلش خیلی ایران را میخواست. مشورت میکرد بیاید یا نه. واقعا نمیدانستم چه باید بگویم.
از دست اپوزوسیون خارج خیلی دلش خون بود.
همه وجودش در ایران بود. میگفت دائره المعارف طنزش را تمام کند برمیگردد، هرچه میخواهد بر سرش بیاید، بیاید.
کتابهای طنز فراوانی از او چاپ شده. نامش در تاریخ طنز ایران زنده خواهد ماند.
اما نیامده پر کشید.
آنها که میشناختندش میدانند دلش بی کینه بود.
واقعا برای از دست دادن این رفیق دلم سوخت
گفتنی است؛ سیّدابراهیم نبوی متولد ۲۲ آبان ۱۳۳۷ از فعالان مطبوعاتی سالهای دهه هفتاد در ایران بود که در فروردین ۱۳۸۲ از کشور خارج شد و ۲۶ دی ۱۴۰۳ در ۶۶ سالگی به زندگی خود پایان داد.