خاطرات علی‌ مطهری از بهمن ۵۷؛ جزئیاتی از تشکیل ستاد استقبال از امام خمینی(ره)

علی مطهری در گفت‌وگو با ایسنا با یادآوری مراسم ورود امام خمینی (ره) به تهران، اظهار کرد: در روز ۱۲ بهمن سال ۵۷ که روز ورود امام خمینی(ره) به کشور بود، من جزو کسانی بودم که به فرودگاه مهرآباد برای برگزاری مراسم استقبال از ایشان رفتم. شهید مطهری مسئول کمیته استقبال از امام(ره) بود. پدرم برای این‌که اعضای مجاهدین خلق در اداره این استقبال وارد نشوند، شخصا مسئولیت این کمیته را برعهده گرفته بود. آن روز ما هم به فرودگاه مهرآباد رفته بودیم. بنا بود متنی به عنوان خیر مقدم به امام(رهدر ) و سپس سرود «خمینی ای امام» خوانده شود.

نایب رییس مجلس دهم افزود: متن استقبال را خود شهید مطهری نوشته بود که آن متن را بعدها در کتاب  «آینده انقلاب اسلامی ایران» چاپ کرده‌ایم. چند روز قبل از ۱۲ بهمن، در رابطه با این‌که چه کسی که متن را بخواند در ستاد استقبال صحبت بود و چند نفر نامزد شده بودند. یکی از افرادی که برای خواندن متن نامزد بود، برادر بزرگ تر من آقا مجتبی بود که همه هم گفتند وی از سایرین بهتر متن را قرائت می‌کند ولی شهید مطهری گفتند بهتر است برادر من متن را نخواند تا نگویند از همین ابتدا مساله قوم و خویشی مطرح است. اگر اشتباه نکنم در نهایت فردی به نام آقای شادنوش این متن را خواند.

وی ادامه داد: به محض توقف هواپیمای امام در فرودگاه مهرآباد، امام خمینی  گفته بودند که آقای مطهری به داخل هواپیما بیاید تا از جزئیات برنامه‌ها مطلع شوند. در عکس‌های خروج امام خمینی از هواپیما، شهید مطهری پشت‌سر ایشان است و به همین دلیل برخی فکر می کنند شهید مطهری هم همراه امام از پاریس آمد در حالی‌که امام(ره) خواسته بودند که شهید مطهری به داخل هواپیما برود. وقتی امام وارد فرودگاه شدند به دلیل ازدحام جمعیت  بین امام و شهید مطهری فاصله افتاد. امام در فرودگاه نطقی داشتند و سپس سوار ماشین شاسی بلندی شده و با رانندگی آقای  محسن رفیق دوست به سمت بهشت زهرا حرکت کردند. شهید مطهری هم در یک ماشین جلوتر بودند و ما هم با یک اتوبوس به سمت بهشت زهرا(س) حرکت کردیم هرچند نتوانستم به مراسم بهشت زهرا(س) برسم و وقتی حدود شهرری بودم، مطلع شدم که مراسم در حال اتمام است.

مطهری افزود: آن روز کسی نمی دانست امام خمینی(ره) کجا هستند چون بعد از مراسم بهشت زهرا، امام(ره) را به خاطر حفظ جانشان بردند و به اجبار بالگرد در بیمارستانی فرود آمد که الان اسمش امام خمینی است. آقای ناطق نوری همراه امام(ره) بود. امام گفته بودند که به منزل یکی از اقوامشان در تهران بروند. روز بعد همه متوجه شدند که امام خمینی کجا هستند.

وی درباره چگونگی تشکیل ستاد استقبال از امام خمینی(ره)، گفت: چند روز قبل از ورود امام خمینی(ره) به ایران، یک شب سر سفره شام حاج احمد آقا از نوفل لوشاتو تماس گرفتند و به شهید مطهری گفتند که امام خمینی(ره) تصمیم دارند که ایران بازگردند. شهید مطهری از این خبر، هم خوشحال شد و هم نگران چون حفظ جان امام کار سختی بود و به برنامه ریزی دقیقی نیاز داشت. آن زمان بختیار فرودگاه های کشور را بسته بود و روحانیون هم در مسجد دانشگاه تهران تحصن کرده بودند. شهید مطهری بعد از تماس حاج احمد آقا، چندین شخصیت از اعضای موتلفه و سایر افراد را به منزل ما دعوت کردند تا ستاد استقبال را تشکیل دهند. هسته کمیته استقبال در همین جلسه شکل گرفت.

وی درباره اهمیت هماهنگی ها برای ورود امام به کشور، بیان کرد: من از همه  جزئیات جلساتی که آن زمان برگزار شد، اطلاعی ندارم اما از شورای انقلاب با ارتش ارتباط برقرار شده بود. سرلشکر قره باغی به گونه‌ای عمل کرد که ارتش کودتا نکند. سرلشکر قرنی هم عضو شورای انقلاب شده بود. این افراد رابط ارتش با شورای انقلاب بوده و با شهید مطهری در ارتباط بودند و ضمانت هایی گرفته شده بود که هواپیمای امام خمینی(ره) مورد هدف قرار نگیرد.

این استاد دانشگاه درباره فعالیت‌های خود در انقلاب، گفت: در مقطع پیروزی انقلاب، من دانشجوی رشته مهندسی مکانیک دانشکده فنی بودم و ۲۱ سال داشتم. در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب  در تظاهرات های دانشجویی شرکت می کردم، کتک زیاد خوردم و چند بار هم نزدیک بود دستگیر شوم که فرار کردم و سابقه دستگیری ندارم. آن موقع دانشگاه ها تعطیل شده بود و بیشتر کار من این بود که شهید مطهری را به جلسات مختلف ببرم یعنی وقتی راننده نبود، من رانندگی می کردم.

وی افزود: در فاصله ۱۲ تا ۲۲ بهمن و بعد از آن که امام خمینی (ره) هنوز در مدرسه علوی بودند، من صبح ها شهید مطهری و مرحوم هاشمی را به مدرسه علوی می بردم. مرحوم هاشمی دم منزل ما می آمدند و ما به مدرسه علوی می رفتیم و آنها را ساعت ۱۱ شب برمی گرداندم. اول شهید مطهری را می رساندم و بعد آقای هاشمی را. یکی از همان روزها قرار بود آقای هاشمی در تلویزیون نطق داشته باشد. من، پدر و وی را از مدرسه علوی سوار ماشین کردم تا به صداوسیما ببرم ولی قرار بود اول به منزل دکتر حائری از اعضای نهضت آزادی برویم تا تلویزیون وی را بگیریم چون ما در منزل تلویزیون نداشتیم.

مطهری همچنین گفت: منزل آقای حائری در محدوده نخست وزیری بود. من، شهید مطهری و مرحوم هاشمی سوار ماشین بودیم ولی افراد مسلح اجازه نمی دادند وارد محدوده نخست‌وزیری شویم چون شهید مطهری و آقای هاشمی را نمی شناختند. بالاخره یک نفر آقای هاشمی را شناخت چون زمان اعلام نخست وزیری اقای بازرگان، تصویر مرحوم هاشمی پخش شده بود و آن فرد گفت او(آقای هاشمی ) سخنگوی امام است. به هر حال تلویزیون را گرفتیم و آقای هاشمی را به صداوسیما رساندیم. در مسیر، شهدی مطهری به آقای هاشمی می گفت چه صحبت هایی باید مطرح شود. ما هم تلویزیون را به منزل بردیم و این اولین باری بود که تلویزیون به منزل ما آمد. در منزل صحبت های آقای هاشمی را دیدیم و شهید مطهری گفتند که آقای هاشمی صحبت های خوبی مطرح کرد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید