نماینده حماس در تهران: قادر به دفاع از میهن خود هستیم
![نماینده حماس در تهران: قادر به دفاع از میهن خود هستیم](https://app.akharinkhabar.ir/images/2025/02/15/ff716580-6dbe-40f3-9ba1-d4131670b321.jpeg)
جماران/ خالد القدومی نماینده جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) در تهران گفت: از نظر قانونی، منطقی و واقعی، ادعای خرید غزه یا تسلط بر آن، هرگز قابلتحقق نخواهد بود.
نماینده جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) در تهران گفت: ترامپ در دورۀ نخست ریاستجمهوریاش تمام مرجعیتهای سیاسی و قوانین بینالمللی را نادیده گرفت و تصریح کرد که نهتنها مسألۀ «دو دولت» را قبول ندارد، بلکه تنها یک دولت یهودی به نام اسرائیل را به رسمیت میشناسد و بقیه را رد میکند. یعنی مسائل تفاهم سیاسی را نمیتوان با یک مرجعیت مشترک بینالمللی تعیین کرد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با خالد القدومی در پی می آید:
لطفا تحلیلتان درباره افکار و اهداف ترامپ درباره خاورمیانه بهطور عام و فلسطین و غزه بهطور خاص را بیان فرمایید.
ضمن تشکر و درود بر شما و خوانندگان محترم، در پاسخ به سؤال نخست، نکتۀ مهم این است که باید راهبرد و استراتژی دولتهای مختلف آمریکا راجع به مسئلۀ فلسطین و خاورمیانه را در نظر گرفت. از ابتدای پیدایش این رژیم کودککش صهیونیستی، شاهد بودهایم که دولتهای آمریکا به طور مستمر و دائم از اسرائیل حمایت کردهاند. بلکه برعکس، در دوران طوفان اقصی در هفتم اکتبر، آقای بایدن، رئیسجمهور آمریکا، جبهۀ ظلمی را تشکیل داد که شامل آلمان، بریتانیا، فرانسه و آمریکا بود و این کشورها به طور مشترک اعلامیۀ جنگ علیه ملت فلسطین را امضا کردند.
در خصوص ترامپ، در دورۀ نخست ریاستجمهوریاش، او تمام مرجعیتهای سیاسی و قوانین بینالمللی را نادیده گرفت و تصریح کرد که نهتنها مسألۀ «دو دولت» را قبول ندارد، بلکه تنها یک دولت یهودی به نام اسرائیل را به رسمیت میشناسد و بقیه را رد میکند. یعنی مسائل تفاهم سیاسی را نمیتوان با یک مرجعیت مشترک بینالمللی تعیین کرد. در همین راستا، ترامپ در دورۀ نخست خود، سفارت آمریکا را به قدس منتقل کرد و این شهر را بهعنوان پایتخت یکپارچه و دائمی اسرائیل به رسمیت شناخت. همچنین، بلندیهای جولان را جزئی از اسرائیل اعلام کرد.
اکنون که دربارۀ دور دوم حضور او صحبت میشود، بههیچعنوان نمیتوان انتظار داشت که او حامی فلسطینیها شود یا موضع سیاسی جدیدی اتخاذ کند، چراکه طرز تفکر، روش و راهبردش همواره حمایت از این پروژۀ مجرمانه و رهبران فاسد و افراطی اسرائیل بوده است. درحالیکه برخی او را مدعی صلح میدانند، اما او همان سیاست بنیانگذاران آمریکا را دنبال میکند؛ یعنی همانگونه که در زمان تأسیس آمریکا، حملات جنایتکارانهای علیه ساکنان اصلی این کشور صورت گرفت، امروز نیز حملات اسرائیل را با نام «امنیت» توجیه میکند. امنیت از نگاه او، یعنی اینکه فلسطینیهای اهل حق و اهل این سرزمین باید از آن خارج شوند تا بیگانگان در آن ساکن شوند. این خلاصهای از افکار و اهداف ترامپ است.
اما باید توجه داشت که فلسطینیان نیز تفکر، ایده و راهبرد خود را دارند و ریشهایترین مخالفتها را با افکار و اهداف ترامپ دارند. در استراتژی جدید فلسطینیان، جایی برای دیدگاههای ترامپ وجود ندارد. او فلسطین را نه بهعنوان یک سرزمین با مردم و هویت تاریخی، بلکه بهمثابه یک تجارت یا بیزینس در نظر میگیرد؛ بنابراین، هیچگونه راهحلی که بر پایۀ گفتوگو و تفاهم باشد، نمیتواند با این طرز تفکر سازگار باشد.
به نظر بنده، این تفکرات و طرحهایی که ترامپ مطرح میکند، فاقد بنیان، ریشه، مرجعیت، تئوری و منطق هستند. ما این دیدگاهها را به طور کامل محکوم میکنیم و باید دنیا به این نتیجه برسد که چنین رئیسجمهوری را متوجه سازد که این روشهای او هیچگاه به یک نقطۀ مشترک و قابل توافق نخواهد رسید.
اینکه ترامپ برای چندمین بار طی چند روز گذشته طرح ادعایی خود برای خرید غزه و مالکیت بر غزه را مطرح میکند تا چه حد شدنی و امکان پذیر است؟
همانطور که عرض کردم، ترامپ که یک تاجر است، باید بداند که میان «وطن» و «معاملات املاک» تفاوتی اساسی وجود دارد. غزه صرفاً یک قطعه زمین برای خرید و فروش نیست، بلکه اهل غزه، مردمانی هستند که ریشهای عمیق در فلسطین دارند. آنان در طول تاریخ با قدرتهای بزرگی مواجه شدهاند؛ از جمله با هکسوسها، فرعونها، اسکندرانیها و هر غاصبی که وارد غزه شده است. اما تاریخ نشان داده است که هر نیروی اشغالگری که پا به این سرزمین گذاشته، در نهایت مجبور به ترک آن شده است.
امروز نیز، پس از ۱۵ ماه مبارزه در طوفان اقصی، فلسطینیان قهرمان به اسرائیلیها درسی تاریخی دادند؛ درسی که نشان داد هرکس که علیه اهل غزه و ملت فلسطین اقدام کند، با شکست مواجه خواهد شد و در نهایت، چارهای جز خروج از غزه نخواهد داشت. این حقیقتی است که بارهاوبارها در تاریخ فلسطین به اثبات رسیده است. بالاخره، طرحهایی که صرفاً برای منحرفکردن افکار عمومی مطرح میشوند، نه مرجعیت سیاسی دارند، نه مشروعیت بینالمللی، و حتی در میدان عمل نیز بیاعتبارند. ترامپ را نمیتوان سیاستمداری خردمند دانست؛ کسی که گاه او را دیوانه، گاه احمق و گاه فردی با شخصیتهای متناقض میخوانند. شاید بتوان گفت که او دچار اختلال شخصیتی است، زیرا طرحهایی که ارائه میدهد، فاقد انسجام و منطق بوده و از هیچ پایۀ قابلقبولی برخوردار نیستند.
حقیقت این است که اهل غزه، همواره در غزه باقی خواهند ماند و آمریکا هیچ ارتباطی با این مسأله ندارد، همانگونه که در سال ۱۹۱۷، انگلیس بدون هیچ حقی، اعلامیۀ بالفور را صادر کرد و وعدۀ تأسیس کشوری برای یهودیان را در فلسطین داد، در حالی که فلسطین سرزمینی بود که به مردم آن تعلق داشت و هیچ قدرت خارجی حق نداشت دربارۀ آن تصمیمگیری کند. این تصمیم استعماری و غیرقانونی، صرفاً دخالتی از سوی یک کشور بیگانه بود که در نهایت، منجر به شکلگیری رژیمی شد که تا امروز، نتوانسته است امنیت و آرامش را برای خود تأمین کند. چرا؟ زیرا این رژیم، بنیانی سست و غیرمشروع دارد، چراکه بر پایۀ غصب، جنایت و تجاوز شکلگرفته است.
نتیجۀ همۀ این موارد، همان چیزی است که امروز شاهد آن هستیم: اسرائیل یک رژیم اشغالگر است که باوجود ۷۴ سال جنایت و خونریزی، هرگز نتوانسته جایگاهی پایدار در فلسطین به دست آورد. حال، اگر ترامپ تصور میکند که میتواند نسخۀ جدیدی از اعلامیۀ بالفور را ارائه کند، سخت در اشتباه است. زیرا عدل و عدالت، در تضاد با چنین طرحهایی است؛ این ایده نهتنها غیرانسانی، بلکه خلاف قوانین بینالمللی و اصول منطقی است. جهان امروز، واکنشهایی را نسبت به این سیاستها نشان داده است، اما باید بهطورجدی و عملی، در برابر این اقدامات گستاخانه، غیرمنطقی و غیرعقلانی ایستادگی کند و مانع از تحقق آن شود.
نمونهای از این ایستادگی، واکنش عبدالله دوم، پادشاه اردن، در برابر ترامپ بود. اگرچه او در این دیدار بااحتیاط سخن گفت، اما موضع اردن را بهروشنی در دو نکتۀ اساسی اعلام کرد: ۱. فلسطین، سرزمین مردم فلسطین است و نباید آنان را مجبور به ترک وطنشان کرد. ۲. حل مسألۀ فلسطین، باید در چارچوب مواضع کلی کشورهای عربی صورت گیرد.
بنابراین، از نظر قانونی، منطقی و واقعی، ادعای خرید غزه یا تسلط بر آن، هرگز قابلتحقق نخواهد بود.
آیا با این فرض واقعا غزه میتواند مکان خوبی برای توسعه آینده مورد نظر ترامپ باشد؟
مسألۀ سوم این است که توسعه یا بازسازی غزه بدون حضور مردم آن امکانپذیر نیست. چرا باید غزه تخلیه شود؟ چه کسی این مسئله را مطرح کرده است؟ اگر آقای ترامپ واقعاً دلش برای درد و رنج فلسطینیان میسوزد، چرا میلیاردها دلار به اسرائیل کمک میکند تا غزه را ویران کند؟ چگونه است که در طول ۱۵ ماه گذشته، میزان مواد منفجرهای که بر سر غزه ریخته شده، معادل ۱۶ بمب اتمی بوده، اما آقای ترامپ این جنایات را نمیبیند؟
پس از ۶۰ هزار شهید، آیا میتوان گفت که آمریکا واقعاً نگران مردم غزه است؟ آیا میتوان ادعا کرد که واشنگتن درد و رنج ۷۴ سالۀ فلسطینیان را درک میکند؟ این ادعا معقول نیست. غزه نهتنها مکانی ارزشمند، بلکه قلب تمدن و تاریخ است. با اینحال، بازسازی آن نه به دست بیگانگان، بلکه به دست خود مردم غزه و فلسطینیان انجام خواهد شد. مردم غزه استوار و ریشهدار در سرزمین خود هستند و هر کمکی که برای بازسازی این منطقه صورت میگیرد، باید با نظر و تصمیم آنان باشد.
چگونه کشوری مانند آمریکا که خود در تاریخ مرتکب جنایات گستردهای علیه بومیان سرخپوست شده است، اکنون میخواهد به دیگران درس تمدن، امنیت و بازسازی بدهد؟ غزه تنها متعلق به مردم آن است و فقط آنان میدانند چگونه شهر خود را از نو بسازند.
ترامپ همچنین مدعی مراقبت از فلسطینیان شده و گفته است مطمئن هستم آنها کشته نمیشوند. این سخن با واقعیت چقدر فاصله دارد، در حالیکه چند روز پیش بمبهای ۲ تنی برای رژیم صهیونیستی ارسال کرده است؟
شما درست فرمودید که چند روز پیش، رژیم صهیونیستی بمبهای دو تنی دریافت کرد و ایران اعلام کرد که کنگرۀ آمریکا قصد دارد یک میلیارد دلار بودجۀ اضافی برای تسلیح و تأمین سلاح اسرائیل تصویب کند؛ بنابراین، باید این مسأله را بهخوبی در نظر داشت که آقای ترامپ سخنان منطقی بیان نمیکند. او ادعا میکند که خواهان امنیت و بازسازی غزه است، اما در عین حال، از اسرائیل حمایت تسلیحاتی میکند تا علیه فلسطینیان بجنگد.
اگر هدف، برقراری امنیت و صلح است، باید فشارها علیه رهبران کنونی رژیم صهیونیستی افزایش یابد، زیرا آنها افراطگرا بوده و نهتنها فلسطینیان را بهعنوان انسان نمیشناسند، بلکه حقوق و موجودیت آنان را نیز انکار میکنند. این همان طرز تفکری است که بنیانگذاران رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ داشتند، زمانی که اعلام کردند فلسطینیان هیچ حقی برای وجود ندارند.
بنابراین، واقعیت این است که سخنان آقای ترامپ نه منطقی است و نه واقعی. مردم فلسطین بهخوبی معنای حق حیات، شیوۀ زندگی و سرنوشت خود را در سرزمینشان درک میکنند و خودشان تصمیمگیرندۀ آیندۀ خویش خواهند بود.
آیا ترامپ به هدف خود مبنی بر کوچ مردم غزه از نوار غزه به بهانه باز سازی دست پیدا خواهد کرد؟ چرا؟
خلاصۀ داستان این است که ترامپ به هیچ هدفی نمیرسد، زیرا مردم غزه با وجود ۱۵ ماه جنایت دشمن، نتوانستند مواد غذایی را غصب کنند و در آنجا بمانند. اکنون، ناچار به ترک این وضعیت شدهاند و در شرایط مقاومت، تفاهمنامهای را امضاء کردهاند.
باید یک نکتۀ بسیار مهم را به ترامپ گوشزد کرد: آقای ترامپ! اگر واقعاً به دنبال برقراری امنیت و آرامش در خاورمیانه هستید، ابتدا باید الفبای شیوۀ زندگی و مقاومت فلسطینیان را بیاموزید و سپس در پی تفاهم و اهداف علنی خود باشید. آقای ترامپ! شما در فلسطین نه جایگاه داخلی دارید و نه جایگاه بیگانه. تنها یک راه برای شما وجود دارد و آنهم تفاهم انسانی است.
اگر باور دارید که فلسطینیان اهل تفاهماند، باید بدانید که آنها مانند همۀ مردم جهان، خواهان صلح و امنیتاند. اما اگر کسی قصد جنگ با آنها را داشته باشد، فلسطینیان آمادۀ مقابله خواهند بود. طوفان ۱۵ ماهۀ الاقصی، پیامی محکم به جهان مخابره کرد: ما قادر به دفاع از میهن خود هستیم