ندیمی: مردم برای اینکه طلاهایی که قبلاً به جبهه جنگ میدادند را وارد بازار کار کنند نیاز به اعتماد دارند

هم میهن/ ایرج ندیمی گفت: شرایط به گونهای است که باید مسائل خارجی را به سامان برسانیم تا مردم در سرمایهگذاری نگران بیارزش شدن پول خود نباشند. اکنون مردم برای اینکه مثلاً طلاهایی که قبلاً به جبهه جنگ میدادند و حالا میخواهند وارد بازار کار کنند نیاز به اعتماد دارند که در خصوصیسازی واقعی صورت میگیرد.
ایرج ندیمی نماینده مجلس نهم و مشاور سابق سازمان برنامه و بودجه درباره شعار امسال که «سرمایهگذاری برای تولید» است گفته سرمایهگذاری از طریق بازار سرمایه است که در حقیقت پارکینگ پول مردم است. او گفته دولت باید همه شرکتهای زیانده و سودده خود را حداقل از جهت اصل واگذاری و حداکثر از جهت نظارت واگذار کند و واقعاً بسیاری از تشکیلات دولتی مثل پروژههای عمرانی قابل واگذاری هستند.
بخش هایی از گفتگوی ندیمی با «هم میهن» را در ادامه بخوانید:
* در رابطه با شعارهای سال هم از جهت اصل طرح و هم از جهت اجرا و عدم اجرا چند نظر وجود دارد. در هر صورت باید واکاوی شود که سیاستها، برنامهها و همه مباحث فرادستی یا قانونی به شکلی اجرا میشود که واقعاً اثرات مورد انتظار را ندارد و به تعبیر دیگر کماثری یا کمبازدهی این شعارها باید واکاوی شود تا مایه عبرت و توجه نسبت به همه شعارهای این دو دهه اخیر شود.
* مسئله سرمایهگذاری طبیعتاً مسئله جدیدی نیست اما مسئله مهم این است که این سرمایهگذاری چگونه انجام شود.
* اکنون اگر حدود ۷۰ درصد اقتصاد ایران به اصطلاح در اختیار بنیادها، ستادها، موسسات و کمیتهها باشد، باید به آن توجه کرد؛ به این معنی که مثلاً بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، کمیته امداد، بنیاد مسکن و بسیاری از مجموعههای دیگری که در اقتصاد حالت پیمانکاری دارند یا درآمدزایی دارند یا اینکه مالیات نمیدهند را وادار کرد تا وارد عرصه تولید شوند.
* اولین انتظار این است که ما به جای خرد به کلان توجه کنیم. به عنوان نمونه سازمان اوقاف در شماری است که اصلاً به آن توجه نمیشود؛ درحالیکه حجم عظیمی از منابع کشور در اوقاف راکد است و حتی بازیابی و به اصطلاح امروزی تجدید ارزیابی هم نشده است. بنابراین اولین توقع این است که ما به داشتههای کل حکومت برگردیم چون متعلق به مردم است و همه آنها در پوشش قانون قرار دارد و طبق قانون اساسی و قوانین عادی باید موجبات برگشت سرمایه آنها به خزانه کشور شود.
* باید واقعاً بعد از پنج دهه یک خزانه داشته باشیم تا همه درآمدها به آن واریز شود و از محل آن شاهد اتفاقاتی مانند سرمایهگذاری باشیم. بخش دوم سرمایهگذاری از طریق بازار سرمایه است که در حقیقت پارکینگ پول مردم است؛ یعنی بخش عمدهای از منابع مردمی از طریق انواع روابط بانکی مثل سپردهگذاری یا خرید سهام به اقتصاد کشور برمیگردد بنابراین باید سعی کنیم بازارهای پولی و بازار سرمایه را از جهات مختلف با نوآوری روبهرو کنیم.
* انتظار این است که بازارهای سرمایهای و نیز داشتههای دولت و حاکمیت را به مردم برگردانیم و از منابع حاصل از آن به صورت حساب مشترک برای رفاه مردم استفاده کنیم.
* در کشوری که با نوسان و تورم روبهروست اگر فردی یک ملک بخرد بعد از ۵ سال قیمت آن ۵ برابر میشود اما اگر آن پول را در بانک بگذارد فقط یک برابر میشود و در نتیجه هیچ انگیزهای ایجاد نمیکند. وقتی در هر سال نزدیک به ۲۰ درصد ارزش پول مردم کاهش پیدا میکند و به اصطلاح فقیرتر میشوند، انگیزه ایجاد نمیشود تا سرمایهگذاری کنند. یکی از انگیزهها، بازدهی سرمایه است و مهمتر از آن اینکه آثار این سرمایهگذاری دیده شود. مردم باید بدانند پولی که سرمایهگذاری میکنند چه میشود و نفع فردی و اجتماعی است که انگیزه ایجاد میکند.
* هماکنون بسیاری از مالیاتها مانند اعمال زور است چون مردم آثار آن را در اقتصاد نمیبینند و در حقیقت دولتها ناکارآمدی را به جیب مردم منتقل میکنند. بهرهوری در ایران با اعداد نازل یک رقمی روبهروست اما از مردم توقع دارند با آنها همکاری کنند. ما باید در تمام این چهار دهه به شعار سال توجه میکردیم و باید بررسی شود که چرا در این سالها از این ظرفیت استفاده نشده است.
* دولت شعارهایی را داده که باید آنها را پیگیری کند، بنده در دفاع از دولت آقای پزشکیان میگفتم که این دولت میخواهد کار مردم را به مردم واگذار کند پس اولین کار این است که مولدسازی که سران سه قوه اختیارات فرا قانونی دارند را به حداکثر برسانند؛ یعنی دولت همه شرکتهای زیانده و سودده خود را با حداقل قیمت از جهت اصل واگذاری و حداکثر از جهت نظارت واگذار کند.
* در مورد مسئله مذاکره، حالا چه مستقیم و چه غیرمستقیم، در نهایت باید به سرانجام برسد وگرنه سایه جنگ و سایه مسائل بینالمللی باعث خواهد شد سرمایهگذاری تحت تاثیر قرار بگیرد، ما امیدوار هستیم از این موقعیت استفاده شود و مسئله رابطه ایران با آمریکا باعث افزایش تحریمها نشود بنابراین از دولت انتظار داریم که داشتههای خود را به مردم عرضه کند و واقعاً آنها را در اشکال مختلف نظارتی، هدایتی و حمایتی واگذار کند تا بودجه کشور بزرگ و بزرگتر نشود تا وابستگی به نفت که تحریم است کم شود.
* شرایط به گونهای است که باید مسائل خارجی را به سامان برسانیم تا مردم در سرمایهگذاری نگران بیارزش شدن پول خود نباشند. اکنون مردم برای اینکه مثلاً طلاهایی که قبلاً به جبهه جنگ میدادند و حالا میخواهند وارد بازار کار کنند نیاز به اعتماد دارند که در خصوصیسازی واقعی صورت میگیرد.