نماد آخرین خبر

تجلیل سخنگوی شورای نگهبان از شهید ناظر مهدی طالب‌زاده

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
تجلیل سخنگوی شورای نگهبان از شهید ناظر مهدی طالب‌زاده

آخرین خبر/ دکتر طحان نظیف در ادامه دیدار‌های خود با خانواده‌های شهدای ناظر جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی، با خانواده شهید ناظر مهدی طالب‌زاده دیدار کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شورای نگهبان، عصر روز دوشنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۴، دکتر هادی طحان‌نظیف، عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان، در ادامه دیدار‌های خود با خانواده‌های شهدای ناظر جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی، میهمان خانه شهید مهدی طالب‌زاده شد؛ خانه‌ای که هنوز عطر حضور او از قاب عکس‌ها و یادگاری‌های ساده‌اش به مشام می‌رسد.
شهید طالب‌زاده، متولد دهه فجر سال ۱۳۶۹، جوانی آرام و پرتلاش بود که عمرش را میان مسجد، مردم و میدان خدمت تقسیم کرده بود. آخرین روز خرداد امسال، هنگامی که آسمان مقاومت زیر آتش دشمن بود، او نیز به کاروان شهیدان پیوست و پرواز را انتخاب کرد.
از همان روز‌های جوانی، نگاهی روشن و مؤمنانه به مسئولیت داشت. سال ۱۳۹۳، در بیست‌و‌چهار سالگی، به شبکه ناظران انتخاباتی مناطق ۲۱ و ۲۲ تهران پیوست و در هفت دوره انتخابات ملی، در صف صیانت از آرای مردم ایستاد. او نه تنها ناظر بود، که پاسدار سلامت صندوق‌ها بود و تا آخرین لحظه شمارش و تحویل صندوق از پای نمی‌نشست.
اما زندگی مهدی تنها در قاب انتخابات خلاصه نمی‌شد. مسجد سیدالشهدا (ع) چیتگر، خانه دوم او بود؛ جایی که شور خدمت و لبخند صادقانه‌اش هیچ‌گاه از خاطر اهالی مسجد نمی‌رود. گاهی او را می‌دیدند که در گرمای محرم، کتیبه‌ها را نصب می‌کند، و گاهی کنار دیگ نذری، آستین بالا زده و بی‌ادعا یاری می‌رساند. هرجا کاری بود (کوچک یا بزرگ) او هم بود.
با آنکه چند نوبت به عنوان ناظر مسئول برگزیده شد، از سر تواضع ترجیح داد در صف ناظران عادی بماند. ایمان داشت خدمت، نام و مقام نمی‌خواهد؛ دل می‌خواهد.
چند سالی بیشتر از ازدواجش نگذشته بود که تقدیر، پرواز را برایش رقم زد. خانواده‌اش برای مزارش سنگی از بازسازی حرم سیدالشهدا (ع) برگزیدند؛ گویی قرار بود آرامگاهش نیز نشانی از حسین (ع) داشته باشد.
شهید طالب‌زاده در فتنه ۱۳۸۸ نیز سکوت نکرد؛ وقت و زبانش را وقف بیدارسازی افکار کرد و در سال‌های اخیر، لباس مدافع حرم بر تن داشت. روایت‌ها می‌گویند در یکی از عملیات‌ها نیز مجروح شد، اما باز ایستاد؛ تا روزی که عشق، او را تا آخرین مرز زمین رساند.
حالا قاب عکسش روی دیوار خانه، لبخندی آرام دارد؛ همان لبخندی که گویی هنوز از گرمای جلسات مسجد می‌آید، از صف صندوق‌های رأی، از شب‌های محرم و از قلب مردی که معنای خدمت را خوب می‌دانست.

دکتر طحان‌نظیف: شهادت جاودانگی می‌آفریند
سخنگوی شورای نگهبان در آغاز این دیدار، خداوند را سپاس گفت که توفیق حضور در جمع یکی از خانواده‌های معزز شهدای ناظر را نصیبش کرده است. وی سپس به نمایندگی از دبیر و اعضای فقیه و حقوقدان شورای نگهبان، ضمن ابلاغ سلام آنان، شهادت این جوان برومند را به خانواده گرامی‌اش تبریک و تسلیت عرض کرد.
دکتر طحان‌نظیف اظهار داشت: شورای نگهبان از شبکه‌ای متشکل از سیصد هزار ناظر مردمی برخوردار است که پس از گذراندن دوره‌های آموزشی، در جریان انتخابات‌ها پای صندوق‌های رأی حاضر می‌شوند و از آرای ملت صیانت می‌کنند. این افراد هیچ‌گونه رابطه استخدامی با شورای نگهبان ندارند و از میان اقشار گوناگون جامعه برگزیده شده‌اند.
وی افزود: در نبرد ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی، ۲۵ تن از اعضای این شبکه به فیض شهادت نائل آمدند. در روز‌های گذشته بنده و جمعی از اعضای شورای نگهبان با خانواده‌های این شهدا دیدار و گفت‌و‌گو داشتیم؛ چراکه خدمت به خانواده‌های معظم شهدا وظیفه‌ای انسانی و الهی است و ما از صمیم دل قدردان تربیت چنین فرزندان پاک‌نهاد و رشید هستیم.
این عضو حقوقدان شورای نگهبان خاطرنشان ساخت: هنگامی که سخن از انسجام و اقتدار ملی به میان می‌آید، باید دانست که این عظمت مرهون خون پاک شهیدان والامقام، از جمله شهید مهدی طالب‌زاده است؛ آنان جان خویش را فدا کردند تا درخت انقلاب اسلامی تناور بماند و ملت ایران سرافراز و استوار به راه خود ادامه دهد.
وی ادامه داد: دشمنی که امروز با او روبه‌رو هستیم، دشمنی آشکارا و بی‌پرده است؛ رژیمی ستم‌پیشه که در خصومت خود از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌کند و در برابر دیدگان آزادگان جهان، به هیچ اصل انسانی پای‌بند نیست.
دکتر طحان‌نظیف گفت: ما هم در جنگ خود و هم در نبرد غزه شاهد بودیم که پیر و جوان، زن و کودک، در برابر حملات وحشیانه صهیونیست‌ها قربانی شدند. آنان حتی از گرسنگی به عنوان سلاح بهره گرفتند و به سوی مردمی که در صف دریافت غذا ایستاده بودند، گلوله گشودند.
سخنگوی شورا با تجلیل از خانواده‌های شهدای حماسه دوازده‌روزه بیان کرد: فرزندان شما در نقطه درست تاریخ ایستادند و چهره درنده‌خوی رژیم صهیونیستی را به جهانیان نمایاندند. تردیدی نیست که دلاوری و جان‌فشانی این عزیزان در حافظه تاریخ ماندگار خواهد شد و آیندگان از آنان به عنوان قهرمانان ملی و جهانی یاد خواهند کرد.
وی افزود: آزادگان جهان و آنان که وجدان انسانی در وجودشان بیدار است، نیک دریافته‌اند که امروز بشر با رژیمی خبیث و پلید روبه‌روست؛ رژیمی که نه‌تنها تهدیدی برای ایران و جهان اسلام، بلکه خطری بزرگ برای بشریت به شمار می‌آید.
سخنگوی شورای نگهبان در دیدار با خانواده شهید مهدی طالب‌زاده همچنین یادآور شد که آیت‌الله جنتی توصیه کرده‌اند در دیدار با خانواده‌های شهدا، بر اهمیت صبر در مصیبت‌ها تأکید شود؛ زیرا بنا بر فرمایش پیشوایان معصوم (ع)، صبر بر بلا‌ها ارزشی والا دارد و خداوند متعال برای آن پاداشی عظیم مقرر می‌فرماید.
وی تاکید کرد: بی‌تردید نام و یاد شهید مهدی طالب‌زاده جاودانه خواهد ماند و این جاودانگی ره‌آورد اخلاص و مجاهدت‌های اوست.
در پایان، دکتر طحان‌نظیف بیان کرد: بنا بر خاطرات منتشرشده، شهید طالب‌زاده عمری در گمنامی زیست، و اکنون شایسته است نسل جوان جامعه با او و سیره‌اش آشنا شود. باید ویژگی‌های برجسته این شهید را بازگو کرد و روایت‌های ناب زندگی‌اش را به گوش مخاطبان، به‌ویژه جوانان، رساند تا چراغ راه آینده باشد.

دلتنگی مادر از پرواز فرزند
مادر شهید که در غم فراق فرزندش بی‌تاب بود و با دستمالی در دست، مدام اشک‌های گوشه چشمانش را پاک می‌کرد، چنین زمزمه کرد: او یگانه پسرم بود. با معرفت بود. دوستش داشتم، اما این واژه اندک است؛ من عاشق او بودم. هنگامی که اذان می‌گفت، وضو می‌گرفت و با شور و عشقی وصف‌ناپذیر به نماز می‌ایستاد و من نیز با همان شور، نظاره‌گرش بودم. از حضورش سرمست می‌شدم و هر بار که بازمی‌گشت، با لذتی نهفته و فراتر از کلام، به قامت رعنایش خیره می‌شدم. هنگام رفتن، قامت من به قامت آسمانی‌اش نمی‌رسید و بوسه‌ای بر گلویش می‌نشاندم.
وی افزود:، اما اینک، هر سپیده‌دم که چشم می‌گشایم، عکس‌هایش را در آغوش می‌فشارم. روبروی تصاویرش می‌نشینم و نجوا می‌کنم. هر روز امید دارم که شاید بازگردد. گاهی ساعت‌ها چشم به چارچوب در می‌دوزم؛ به امید آنکه قدم به آستان بگذارد. ملتمسانه آرزو دارم که هرچه زودتر، امام زمان (عج) ظهور کند و «مهدی» من نیز در رکاب ایشان باشد تا بتوانم یک بار دیگر، ثمره قلبم را به تماشا بنشینم.
مادر شهید طالب‌زاده با دلی آکنده از اندوه اظهار داشت: مهدی از همه هستی‌اش گذشت و رخت بربست؛ از جوانی‌اش چشم پوشید و رفت. از همسری که به تازگی به عقدش درآمده بود، دل کند و پرواز کرد. او در همان محله‌ای به شهادت رسید که تنها چند ساختمان آن‌سوتر، مراسم پیوند زناشویی‌اش برپا شده بود. در روز پروازش، صبح هنگام به دیدارم آمد. او را بوسیدم و با قرآن بدرقه‌اش کردم. در لحظه آخر برگشت و با صدایی آرام گفت: «مادر جان، مرا حلال کن.» ساعاتی پس از عزیمتش، تماس گرفتم تا از سلامتش جویا شوم، اما هر کس پاسخ می‌داد، پاسخ دقیقی نمی‌داد تا آنکه خبر رسید دردانه وجودم پر کشید و به معشوق پیوست.
مادر شهید بار دیگر از حسرت‌هایش سخن گفت و بیان داشت: دلم برای تلاوت قرآنش پر می‌کشد؛ چنان زیبا قرآن می‌خواند که هرگاه قرآن در دست می‌گرفت، در کنارش می‌نشستم و به نجوای آیاتش گوش می‌سپردم. در دل، پیوسته برای عاقبت‌بخیری‌اش دعا می‌کردم. آرزو دارم که یک بار دیگر بازآید و برایم قرآن بخواند.
وی ادامه داد: فرزندم حقیقتاً در گمنامی زیست و در پی خودنمایی نبود. کار‌های مسجد، حسینیه و هیئت را دور از چشم دیگران انجام می‌داد؛ نمی‌خواست پیوسته مورد ستایش دیگران قرار گیرد. او خواهان آن بود که تمام اعمالش برای خشنودی خداوند باشد. می‌گفت: «من دل‌بسته این دنیا نیستم و از آن و اهلش چیزی جز دعای عاقبت‌بخیری نمی‌خواهم.»
مادر این شهید درباره احترام فرزندش به خانواده چنین نقل کرد: به من و پدرش نهایت احترام را می‌گذاشت. همین‌گونه با همسر و خانواده همسرش رفتار می‌کرد. علاقه عمیق و فراوانی به همسرش داشت و او را با عشقی بیکران دوست می‌داشت.
او سخنانش را این‌گونه به پایان رساند: داغ رفتنش بسیار سنگین و طاقت‌فرساست. آرزویش شهادت بود و ارادت فراوانی به سردار سلیمانی داشت و همواره حسرت داشت که همراه با شهید سلیمانی، به آسمان‌ها پر کشد. سرانجام، او به دست رژیم پلید صهیونیستی آسمانی شد و به آرزوی دیرین خود رسید.

نان حلال سر سفره گذاشتم
پدر شهید در سخنانی مختصر گفت: مهدی شخصیتی به غایت گمنام داشت؛ چندان مایل نبود که مورد توجه و شناسایی قرار گیرد. از امور مادی دل بریده بود و به انجام مأموریت‌های محوله، ارزشی فراتر از هر چیز قائل بود.
وی تأکید کرد: کوشیدم تا همواره نان حلال بر سر سفره‌اش بگذارم و هیچ لقمه‌ی حرامی به کام فرزندم نرود. او آرزومند بود که در رکاب و همگام با سردار سلیمانی پرواز کند و در کنار ایشان به شهادت برسد، اما مقدر الهی بود که خداوند او را برای دفاع از حریم ایران اسلامی، در نبردی دوازده روزه به سوی خود فراخواند.
پدر شهید ادامه داد: من که خود کارمند شهرداری بودم، برایش شغلی مناسب در همان اداره مهیا کردم. یک روز به آنجا آمد و کار یک هفته‌ای را، به گفته‌ی مسئولش، تنها در یک روز و بلکه در یک ساعت پیش از پایان وقت اداری به اتمام رساند؛ به گونه‌ای که مسئولش نزد من آمد و پرسید: «فرزندتان آیا جای دیگری مشغول به کار است؟» پاسخ دادم: «خیر، بیکار است.» ایشان با تعجب گفت: «اما او کاری بس ماهرانه انجام می‌دهد.» البته مهدی پس از آن دیگر به آنجا بازنگشت و به من گفت: «باباجان، من به کار در این محیط علاقه‌ای ندارم «و ترجیح می‌داد در نهادی دیگر مشغول به خدمت شود.
پدر شهید با قلبی آکنده از افتخار سخن را پی گرفت: من به مهدی می‌بالم و از او راضی‌ام. اگرچه داغ فراقش جانکاه است، اما تسلیم رضای پروردگاریم؛ چرا که او راه پاکان و صالحان را پیمود.
وی اشاره کرد: ما اصالتاً از اهالی مراغه هستیم و در دهه‌ی پنجاه خورشیدی به تهران مهاجرت کردیم؛ در تظاهرات روز‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی حضوری فعال داشتیم. به سبب اخلاص و تلاشی که آقامهدی از خود نشان داد، اهالی مسجد یزدی‌ها نیز تصاویرش را بر در و دیوار محله نصب کرده و یاد او را گرامی می‌دارند.
آقای طالب‌زاده در پایان، یکی از مهم‌ترین سجایای فرزندش را حس والای مسئولیت‌پذیری دانست و گفت: هر وظیفه‌ای که به او سپرده می‌شد، با نهایت دقت و اهتمام به انجام می‌رساند.

اخلاص؛ رمز شهادتش بود
در ادامه خانم نجاتی، همسر شهید طالب‌زاده بیان داشت: اگر قرار باشد تنها یک ویژگی از شهید طالب‌زاده را بر زبان آورم، آن اخلاص بی‌بدیل او بود؛ زیرا تمامی اعمالش را خالصانه برای رضای خداوند انجام می‌داد. حتی اگر جرعه‌ای آب می‌نوشید، آن هم برای رضای حق بود. من هنگامی که برای ارائه‌ها و امتحانات درسی دچار استرس می‌شدم، مهدی به من توصیه می‌کرد که در تمام امور، توجهت را به خدا و امام زمان (عج) معطوف دار و نگرانی به دل راه نده.
وی با اشاره به ارادت خاص شهید به مقام شهدا خاطرنشان کرد: او علاقه و ارادت بسیار ویژه‌ای به شهدا داشت؛ هر زمان که در بیرون از منزل بودیم و نشانی از مزار شهدا می‌دید، اصرار می‌کرد که به زیارت قبور شهدا برویم و او با آنان به نجوا می‌نشست. در روز عروسی‌مان نیز به زیارت دو مقبره شهدا رفتیم.
همسر شهید طالب‌زاده عنوان کرد: روزی که درگیری‌ها آغاز شد، مهدی سر کار بود. از این بابت بسیار نگران شدم. وقتی تماس گرفتم، پاسخ داد که به زودی بازخواهم گشت. به منزل آمد و مشغول استراحت شد. در همین حین، اخبار شهادت سردار حاجی‌زاده را اعلام کردند. از شنیدن این خبر بسیار محزون شدم و اشک ریختم، با خود می‌گفتم سردار حاجی‌زاده با ۶۳ سال سن، هنوز زود بود که پر بکشد؛ غافل از اینکه چند روز بعد، مهدیِ سی و پنج ساله‌ی من به شهادت خواهد رسید.
وی افزود: آقا مهدی مرا آرام کرد و فرمود: نگران مباش؛ این کشور همواره تحت هدایت و توجه امام زمان (عج) است. با وجود آنکه در طول چهار دهه گذشته بسیاری به شهادت رسیده‌اند، انقلاب اسلامی استوارتر از گذشته مسیر خود را ادامه داده است.
همسر شهید طالب‌زاده تصریح کرد: من یقین داشتم که آقا مهدی به مقام شهادت نائل خواهد شد و همواره می‌گفتم: حیف است که این مرد عزیز و مخلص، بدون چشیدن طعم شهادت از دنیا برود. با این حال، هرگز تصور نمی‌کردم که آسمانی شدنش این‌قدر زود فرا رسد.
خانم نجاتی درباره ساده‌زیستی و مردم‌داری این شهید چنین بیان داشت: تا یک سال اول زندگی مشترکمان، هرگاه خورشتی می‌پختیم، مهدی سهم گوشت خود را برای من کنار می‌گذاشت و من گمان می‌کردم که او اصلاً گوشت مصرف نمی‌کند. تا اینکه یک بار در مهمانی‌ای بودیم که غذایشان گوشتی بود و دیدم مهدی تناول کرد و بسیار تعجب کردم. به او گفتم: «من فکر می‌کردم اصلاً گوشت نمی‌خوری!» او در پاسخ گفت: «اتفاقاً گوشت را بسیار دوست دارم، اما وقتی می‌بینم مردم قدرت خرید ندارند، دلم نمی‌آید که به خود اجازه دهم گوشت بخورم.»
وی ادامه داد: آقا مهدی میوه‌های گران‌قیمت را نیز نمی‌خرید و اگر در خیابان فردی را در حال گدایی می‌دید، عمیقاً نگران و متفکر می‌شد؛ گاهی تا نیمه‌های شب ذهنش درگیر بود و می‌گفت: نمی‌دانم آن بنده خدا اکنون در چه شرایطی است و به شدت برایشان دلواپس می‌شد.
همسر شهید طالب‌زاده گفت: به آقا مهدی و همکارانش دستور داده بودند که ساختمان‌ها را ترک کرده و در محوطه مستقر شوند. آنها نیز از ساختمان‌ها خارج شدند. شب پیش از شهادت، او کلید ساختمان را از کلیددار گرفت و غسل شهادت به جا آورد. حتی لحظاتی پیش از عروج، به همکارانش سپرد: «اگر شهید شدم، انگشترم را به همسرم برسانید.» تمامی این نشانه‌ها حاکی از آن بود که او خود را برای شهادت آماده کرده و در انتظار آن بود.
وی در پایان صحبت‌هایشان بیان داشت: هر دو ما در انتخابات به عنوان ناظر شورای نگهبان پای صندوق‌های رأی حضور داشتیم. او تا آخرین لحظه در شعبه اخذ رأی باقی ماند و وظیفه‌اش را به انجام رساند. بسیار آرزو داشتیم که در یک دوره انتخابات، هر دو نفرمان در یک شعبه اخذ رأی و در کنار یکدیگر وظیفه خود را انجام دهیم، اما این آرزو محقق نشد.

تجلیل آیت‌الله جنتی از خانواده شهید
در پایان این دیدار یک جلد قرآن کریم و لوحی از سوی آیت‌الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان به خانواده شهید مهدی طالب‌زاده اهدا شد. در لوحی که از سوی آیت‌الله جنتی به خانواده این شهید اهدا شد، نوشته بود: شهادت، بالاترین عرصه تقرب به آستان قدس الهی است؛ تاجی آسمانی که بر سر ایثارگران نهاده می‌شود که تمام عمر خویش را در طریق ایمان سپری و در مسیر ارزش‌های الهی گام نهاده‌اند.

گفتنی است؛ سخنگوی شورای نگهبان در هفته‌های گذشته با خانواده‌های شهدای ناظر محمدرضا زندی، محمد چناری، حسین معینی، حسن شجاعی و حسین کریمی‌دوست و بانوان شهید ناظر حانیه نادری و الهه‌سادات میرشفیعیان دیدار و گفت‌و‌گو داشته است.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله