نماد آخرین خبر

باقری لنکرانی: اصلاحطلبان سال ۷۶ شعبده بازی کردند/ امکان ندارد نامزد ما و جریان انحرافی یکی باشد

منبع
بروزرسانی
 باقری لنکرانی: اصلاحطلبان سال ۷۶ شعبده بازی کردند/ امکان ندارد نامزد ما و جریان انحرافی یکی باشد
به گزارش خبرآنلاين کامران باقري لنکراني همچنين گفت: انتخابات رياست جمهوري در کشور ما همواره يکي از پرشورترين انتخابات بوده است، چراکه سرنوشت اجرايي کشور در يک مقطع 4 ساله و بيشتر اوقات 8 ساله در اين انتخابات رقم مي‌خورد و جهت‌گيري‌ها تا حدود زيادي از نتايج انتخابات بر مي‌آيد، از اين رو انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري همچون انتخابات قبلي اهميت خاصي دارد. نکته‌اي که در انتخابات رياست جمهوري پس از بازنگري قانون اساسي همواره بارز بوده اين است که تا قبل از اين بازنگري، رئيس جمهور نقش چنداني در امور اجرايي کشور نداشت، اما پس از بازنگري سال 68 وظايف رئيس دولت و مسئول اجرايي کشور در قانون اساسي کشور تعريف شد. پس از انتخابات پنجمين دوره رياست جمهوري که بلافاصله پس از پايان جنگ و در سال 68 بود همواره فضاي انتخابات رياست جمهوري يک فضاي گفتماني بوده است. اهم سخنان سخنگوي جبهه پايداري در گفت وگو با فارس در ادامه مي‌آيد: •اولين دوره گفتمان سازندگي بود؛ باتوجه به پايان يافتن جنگ و لزوم سازندگي کشور، گفتمان سازندگي، گفتمان غالب بود. اما فضاي گفتماني انتخابات هفتم رياست جمهوري معتقد بود که در دوران سازندگي اشتباهاتي در کشور وجود داشته و بايد جبران شود از اين رو علي‌رغم همه پيش‌بيني‌هايي که تا ارديبهشت 76 درباره برتري حجت‌الاسلام ناطق نوري وجود داشت اما يکباره نزديک انتخابات فضاي گفتماني تغيير و برنده انتخابات کسي شد که با ترديد وارد انتخابات شده بود. آقاي خاتمي در مصاحبه‌اي که در اسفند 75 انجام داد، گفته بود که من فقط براي ثبت نام آمده‌ام لذا اميد زيادي به پيروزي نداشت. •اما با حضور خاتمي انتقاداتي به دوره سازندگي وارد شد و ناطق نوري به عنوان امتداد دهنده دولت سازندگي از سوي مردم پذيرفته نشد. ناطق نوري در مصاحبه‌اي گفت که من مي‌خواهم کار آقاي هاشمي را ادامه دهم، لذا فضاي انتخابات با اين اظهارات متحول شد. •انتخابات نهم نيز در فضاي گفتماني کليد خورد و در آن دوره با وجود اينکه خيلي‌ها تصور مي‌کردند که گفتمان انتخابات نهم حول مباحثي همچون رابطه با آمريکا، آزادي و بحث‌هايي اينچنيني شکل مي‌گيرد، اما ديديم که فضا به اين سمت رفت که چه کسي مي‌خواهد ما را به ارزش‌هاي اوليه انقلاب باز گرداند و همان منويات اصلي انقلاب را دنبال کند، لذا با وجود همه اين پيش‌بيني‌ها، احمدي‌نژاد راي آورد. •انتخابات دوره دهم به نوعي يک استثنا است؛ انتخابات ميان‌دوره‌اي رياست جمهوري هيچگاه به اين پرشوري و رقابتي در کشور برگزار نشده بود اما عده‌اي تلاش کردند مشکل درست کنند. •عده‌اي تلاش داشتند دوره احمدي‌نژاد 4 ساله تمام شود و به 8 سال نرسد، بنابراين وقتي در اين پس زمينه‌ صحبت مي‌کنيم، طبيعي است که انتخابات رياست جمهوري مهم قلمداد مي‌شود و با سرنوشت آحاد مردم گره مي‌خورد؛ همه مردم نيز اين موضوع را درک مي‌کنند، لذا بيشترين آمار مشارکت همواره در انتخابات رياست جمهوري بوده است. •انتخابات يازدهم نيز از اين قاعده مستثني نيست و انشاالله انتخاباتي گفتماني و پرشور خواهيم داشت، اما اتفاقي که در انتخابات 92 مي‌افتد اين است که سطح مطالبات و نوع نگاه به وقايع اجتماعي از عمق و ژرف‌بيني بيشتري برخوردار شده است، وقايع سال 88 به نوعي باعث ژرف‌بيني بيشتر مردم شد و همانند گذشته نيست که مردم به اندک ادعايي حرف‌ها را بپذيرند. برخي مي‌پرسند چه تضميني وجود دارد که افراد به ادعاي خود پايبند بمانند لذا انتخاباتي گفتماني و در عين حال با سختگيري و مشکل‌پسندي از جانب مردم پيش رو داريم. •آقاي هاشمي در انتخابات سال 68 به عنوان يار امام و رهبري از مردم راي گرفت؛ در سال 76 تصور مي‌کردند خاتمي فردي نزديک به بيت امام است و مي‌خواهد کشور را به آرمان‌هاي امام بازگرداند هرچند که کارنامه 8 ساله اصلاحات چيز ديگري را نشان داد و ما هيچوقت مثل آن سال‌ها شاهد توهين به ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و آرمان‌هاي امام راحل نبوديم. در آن سال‌ها بود که روزنامه‌هاي زنجيره‌اي نوشتند افکار امام را بايد به موزه‌ها سپرد. اما بروز اوليه آنها از خودشان اين بود که در پي زنده کردن آرمان‌هاي امام هستند لذا اگر اقبال عمومي نسبت به اصلاح‌طلبان در سال 76 صورت گرفت اگر مودبانه بگوييم بخاطر شعبده‌بازي آنها بود؛ در واقع يک موضوع ديگري را بيان کردند اما کار ديگري انجام دادند. آنها خود را در ظاهر مدافع ولايت فقيه و خط امام نشان مي‌دادند و حتي شوراي خط امام از سوي آنها مطرح شد اما ديديم چيز ديگري اتفاق افتاد. •در انتخابات سال 84 هم گفتماني که پيروز انتخابات شد، شعار انديشه بازگشت به آرمان‌هاي امام و عدالت را مطرح کرد، به نظر بنده گفتماني پيروز انتخابات يازدهم رياست جمهوري است که بتواند مردم را قانع کند که مي‌خواهد ارزش‌هاي انقلاب اسلامي يعني همان عدالت و انديشه‌هاي امام و رهبري را دنبال کند، اما اينکه تشخيص مصداق درست صورت گيرد يا خير، حرف ديگري است. •با روي کار آمدن دولت نهم و دهم، نوعي بازسازي ارتباط مردم و دولت بوجود آمد و اين ارتباط که به سمت حصار بين مسئولان و مردم تبديل شده بود ، شکسته شد و زمينه خوبي براي تقويت فعاليت هاي قوه مجريه فراهم شد اما اين به اين معنا نيست که تجربه دولت نهم و دهم ضعف و مشکلي نداشته است چرا که به نظرم يکي از مشکلات مهمي که به مرور خود را نشان داد اين بود که برخي در حاشيه دولت به نوعي سعي کردند حساب قوه مجريه را از حساب ساير قوا جدا کنند. اين حرکت يعني تک‌محوري و نگاه به منصب قدرت از باب خود موضوعيت قدرت. لذا اين باعث ايجاد حاشيه‌هايي در دولت شد که خدمت‌رساني و ارتباط نزديک با مردم را با اختلال مواجه کرد. •احساسم اين است که حاشيه‌هايي که در دولت دهم شکل گرفته قوي‌تر است که گاهي متن را در خود هضم مي‌کند. •اگر هريک از قوا بخواهند در جايگاه تئوري‌پردازي و نظريه‌پردازي قرار گرفته و سلايق شخصي خود را فراتر از قانون دنبال کنند به نوعي تمام اين مسائل ايجاد حاشيه مي‌کند. به جاي اينکه ما بخواهيم درباره افراد حاشيه‌پرداز صحبت کنيم بايد به دوري از اين حاشيه‌ها و انجام وظيفه و تکليف توجه کنيم. •(با اشاره به درحواست احمدي‌نژاد براي بازديد از زندان اوين) موضوع همکاري قوا در بحث زندان يک موضوع روشن و واضح و تجربه‌شده در تاريخ انقلاب است اما اگر به همين موضوع از زاويه ديگري نگاه کنيم، يعني به جاي اينکه با يک نگاه علاج‌جويانه و رفع مشکل و تشريک مساعي نگاه کنيم و هدفمان اين باشد که بخواهيم از يکديگر مچ‌گيري کرده و نقاط ضعف را به رخ يکديگر بکشيم خلاف عقل و قانون است. متاسفانه خوراک رسانه‌هاي بيگانه از بگومگوهاي داخلي تامين مي‌شود و واقعيت اين است که کشورمان در اغلب صحنه‌ها کارنامه مثبتي دارد. •جبهه پايداري تلاش دارد در عرصه انتخابات رياست جمهوري مطالبات مردمي را که در اذهان جامعه وجود دارد پيگيري کند؛ البته اين چيزي نيست که مردم بخواهند از کسي ياد بگيرند و آرمان آنها در حمايت از انقلاب اسلامي جزئي از فرهنگ و مطالبات مردمي است لذا جبهه پايداري در صدد است اين مطالبات را به برنامه و اقدامات ملموس تبديل کند. در عرصه اقتصادي کسي نيست که بگويد به دنبال عدالت در عرصه اقتصاد نيستم اما بايد روشن شود که چه چيزي عدالت است و چه چيزي عدالت نيست. اگر بعد از هدفمندي يارانه‌ها با نقاط ضعف مهمي روبرو شديم و حتي اين امر اصل هدفمندي را مخدوش کرد اما اگر کسي به دليل اشکالات اجرايي اصل موضوع را زير سوال ببرد يک رويکرد خلاف عدالت خواهد بود؛ چرا که عدم توجه به اصل هدفمندي کماکان فاصله طبقاتي را افزايش مي‌دهد و همان 30 درصدي که پيش از اين 80 درصد يارانه‌ها را استفاده مي‌کردند مجددا 70 درصد باقيمانده ناچارند از 20 درصد استفاده کنند. •اگر کساني گمان مي‌کنند که فضاي انتخابات، فضاي عقده‌گشايي، انتقام‌گيري از مردم و زير سؤال بردن عقايد مردم است، دچار خيالي باطل شده‌اند و چنين اتفاقي امکان رخ دادن ندارد. در انتخابات مجلس نهم عده‌اي خيال کردند که نظام بايد از آنها منت‌کشي کند تا آنها به صحنه آمده و انتخابات پرشور شود در حالي که ديديم نيامدند و انتخابات بسيار پرشوري نيز رقم خورد و عدم حضور برخي اصلاح‌طلبان اثري بر سرنوشت انتخابات نداشت. نظام جمهوري اسلامي بسيار مستحکم و قوي و برخوردار از پشتوانه مردمي و به هيچ گروهي بدهکاري ندارد و اين گروه‌ها و احزاب هستند که هويت و استحکام خود را مرهون نظام‌اند. اما از اين باب که حضور سلايق مختلف در انتخابات بايد صورت گيرد، درست است و ما در انتخابات مجلس با انواع سليقه‌ها مواجه بوديم و آنها در مجلس فعلي نيز از اصلاح‌طلبان هم وجود دارند، هرچند که تعداد آنها محدود است اما افرادي که از اشخاص نزديک به رئيس جمهور قبلي هستند نيز حضور دارند . •نظام بسيار پرظرفيت است و اين ظرفيت را دارد که سلايق مختلف را در چارچوب مباني خود پذيرا باشد به شرط آنکه کسي به بهانه حضور طلبکار نباشد و مباني انقلاب را زير سؤال نبرد. پيش‌بيني بنده از حضور اصلاح‌طلبان اين است که به دليل سوء عملکرد جريان اصلاحات و در حالي که هنوز ابعاد اين سوء عملکردها به خوبي براي افکار عمومي روشن نشده است، مردم اعتماد خود را به اين گروه از دست داده‌اند. بويژه پس از وقايع سال 88 و به دليل نجابتي که نظام از خود نشان داده و همه اتفاقات را بيان نکرد، اخيرا با بازجويي‌ از اشخاص روشن شد که چه افرادي با چه پشتوانه‌هايي که از نظام گرفته بودند،‌ چه توطئه‌هايي با هماهنگي دشمن انجام دادند. لذا هرچه اين امور روشن‌تر شود، تنفر عمومي از کساني که فکر مي‌کنند، با اين جريان همسويي دارند، بيشتر خواهد شد. آنچه واضح است اينکه نظام پذيراي همه مجموعه‌هاست به شرط اينکه افراد اصول و مباني را حفظ کنند. منظور من کساني‌اند که حساب خود را از فتنه‌گران جدا نکرده‌ و برخي از آنها با پرچم اصلاح‌طلبي در صحنه سياسي کشور حضور دارند. •اشتباهاتي که در قوه مجريه در سال‌هاي اخير خود را بروز داد و حاشيه‌هايي که دولت براي خود ايجاد کرد، باعث سوء برداشت در بين سياسيون و افراد با سابقه شد. تقاضاي از مردم براي بازگشت به قبل از سال 84 به علت يک تلقي غلط از فضاي کشور است، چرا که اگر بين مردم،‌ زندگي کنيم و از افکار عمومي مطلع باشيم، هيچکس بازگشت به شرايط نهادينه شدن رانت‌خواري، فاميل‌گرايي، حلقه‌هاي بسته مديريت، اشرافي‌گري و ممزوج کردن با فرهنگ مديريتي را توصيه نمي‌کند. باعث تأسف است که برخي افراد در ماه‌هاي اخير سخنراني کرده و گفته‌اند چرا يک مدير بايد بگويد که نوکر مردم مي باشد در حالي که مردم نوکر نمي‌خواهند اما به نظرم اتفاقا مردم نوکر مي‌خواهند و آنچه که نمي‌خواهند آقابالاسر است. •آنچه که تحت عنوان جريان انحرافي در افکار عمومي مطرح است و ما ترجيح مي‌دهيم آنها را به عنوان گروه حاشيه‌ساز دولت ياد کنيم، چرا که براي جريان دانستن يک جمع بايد آنها يک ريشه‌ و مسيري مشخص داشته باشند.اين گروه نيز قاعدتا منوياتي دارد و از فضاي انتخابات براي پيگيري مطالبات خود حداکثر استفاده را خواهد کرد و دنبال نامزدهايي خواهند بود. ممکن است حدس بزنند که کانديداي اصلي آنها تاييد نشود. لذا ممکن است به افراد جايگزين روي بياورند و تلاش مي‌کنند که اين حاشيه‌سازي‌ها را در فضاي تبليغات انتخابات حفظ کنند و احيانا اگر به قدرت رسيدند با اين حاشيه‌سازي‌ها قوه مجريه را کماکان تحت تأثير خود قرار دهند. طبيعي است که اين موضوع بسيار خطرناک است و از اين رو بايد با هوشياري زياد در صحنه انتخابات آتي حاضر شد. •اگر روي مذاکره با هر کدام از گروه‌هاي اصولگرا در جبهه پايداري به عنوان يک احتمال فکر کنيم دو خط قرمز مشخص داريم يک خط قرمز ما اين است که ما به هيچ وجه و در هيچ صحنه‌اي کانديداي مشترک با آنچه که به عنوان گروه انحرافي مطرح شده و ما آنها را حاشيه‌سازان دولت مي‌دانيم نخواهيم داشت. کما اينکه در انتخابات مجلس هم وقتي آن گروه تلاش کردند که از فضاي انتخابات سوء استفاده کرده و ليستي را ممزوج کنند يکي از اولين عکس‌العمل‌ها از جانب جبهه پايداري صورت گرفت و گفتيم ما اگر با هر گروهي از مجموعه اصولگرايان ائتلاف و مذاکره کنيم قطعا با اين گروه حاشيه ساز هيچ ائتلافي نخواهيم داشت چرا که تفکرات آنها را داراي انحرافات عميقي مي‌دانيم که وقتي با در اختيار داشتن قدرت همراه شود به نوعي بر آينده انقلاب اسلامي تأثيرات ناگواري مي‌گذارد و هم منويات استکباري را با ادبيات ديگري دنبال مي‌کند. •يک گروه ديگري که خط قرمز ماست فتنه گران هستند، جبهه پايداري به هيچ وجه نمي‌تواند با فتنه گران سازش و همراهي داشته باشد ؛ تعريف ما از فتنه‌گران تمام کساني‌اند که در سال 88 نوع رفتارشان باعث شد آن فتنه که مي‌توانست ظرف مدت کوتاهي تمام شود طولاني شد و مردم مجبور شدند با حضور خود در صحنه آن فتنه را به پايان برسانند. لذا هيچکس از مسئولان نمي‌تواند بگويد که عملکرد من باعث پايان يافتن فتنه شد.
پس از این بخوانید

پس از این بخوانید

دانلود اپلیکیشن آخرین خبر