عضو شورای روابط خارجی آمریکا: عربستان باید از توافق هستهای با ایران استقبال کند
فرارو
بروزرسانی
فرارو/ ولي نصر، استاد روابط بينالملل در دانشگاه تافتس و عضو شوراي روابط خارجي آمريکا با اعلام اينکه عربستان بايد از توافق هستهاي با ايران استقبال کند طي يادداشتي براي نيويورک تايمز از ترس نابجاي اعراب نسبت به توافق ايران گفت.
به گزارش سرويس بين الملل فرارو به نقل از نيويورک تايمز، عربستان و متحدان سنياش در حوزه خليج فارس نگران دورنماي توافق نهايي هستهاي با ايران هستند. آنها ميترسند که اين توافق باعث شود ايران بيش از آنچه امروز در يمن، عراق و سوريه نقش آفريني ميکند، در اين کشورها فعال شود. آيا اين ترس نابجا است؟
بله اين ترس نابجا است و باراک اوباما، رئيس جمهوري آمريکا که از سران کشورهاي عربي دعوت کرده تا طي بهار سال جاري ديداري در کمپ ديويد (محل استراحت و خانه ييلاقي رييس جمهور آمريکا) داشته باشند، از اين فرصت استفاده خواهد کرد تا در اين زمينه به آنها اطمينان دهد.
وي در اين ديدار بايد تاکيد کند که احتمال اينکه توافق نهايي هستهاي امنيت خاورميانه را براي يک دهه يا بيشتر تامين خواهد کرد، بيش از عدم توافق است. ضمن اينکه اين توافق به کل منطقه فرصت ميدهد دليل واقعي بيثباتي در خاورميانه که همان فقدان يک دولت کثرت گراي موثر در کشورهاي ضعيف در سراسر مشرق، شبه جزيره عربستان و شمال آفريقا است را مورد رسيدگي قرار دهند.
از بين بردن اين شکاف نيازمند زمان براي حل و فصل اختلافات سياسي داخلي به جاي مانده از قرن بيستم است. و زمان براي پيگيري اين هدف، يکي از نتايج احتمالي فرمولي است که ماه گذشته در لوزان سوئيس به دست آمد، به خصوص اگر اين چارچوب بتواند ادغام مجدد ايران با اقتصاد جهاني را به دنبال داشته باشد. همين نکته به تنهايي پتانسيل تعديل سياست خارجي ايران در منطقه را دارد.
کشورهاي عربي تاکنون بر اساس يک منطق دقيقا برعکس عمل کردهاند. آنها گمان ميکنند که مداخله ايران دليل اصلي بيثباتيشان است و مدعي هستند که ايران به شکل اصلاح ناپذيري سلطه جو است، در نتيجه بايد همين حالا در تمامي ابعاد با آن مقابله کرد. باز گذاشتن هر مسيري به سمت توانمندي هستهاي، حتي اگر در آيندهاي دور باشد، بسيار خطرناک است.
براي مثال عربستان و متحدانش تدبير ايران در مورد بحران يمن را مورد انتقاد قرار ميدهند و اين در حالي است که يمن دههها است گرفتار خشونت قومي است. و بدترين ترس آنها از روزي است که امکان توليد يک بمب، ايران را شکست ناپذير کند. بنابراين اين اعراب از درگيريهاي يمن براي ممانعت از هرگونه گسترش نفوذ ايران استفاده ميکنند.
نقص اين استراتژي اين است که احتمالا ضدسازنده خواهد بود. اين استراتژي يمن را به ليست رو به افزايش کشورهايي (چون سوريه و ليبي) اضافه ميکند که عربها در آن دچار جنگهاي نيابتي سخت شدهاند. حتي اگر اين سوال را کنار بگذاريم که چه تعداد درگيري ميتواند به طور همزمان ادامه پيدا کند، اين استراتژي تنها بر عمق فرقه گرايي و شکافهاي قومي و قبيلهاي منطقه ميافزايد. و همين مسئله بر تمايل ايران براي افزايش نفوذ هستهاي ميافزايد.
با توجه به چنين شرايطي، کند کردن روند پيشرفت ايران در دستيابي به توانمندي هستهاي براي ۱۰ تا ۱۵ سال، راه به مراتب بهتري نسبت به رد مزاياي استراتژيک آن است.
بگذاريد با واقعيت روبرو شويم. مرکزيت خاورميانه بر باد رفته است. بحران آن عميقا ريشه در بيثباتيهاي داخلي دارد و براي مدتي همچنان ادامه خواهد داشت. دولتهاي شکست خورده از ليبي تا يمن و سوريه فضاي جنگهاي داخلي، شورشهاي افراطي و درگيريهاي فرقهاي را فراهم کردهاند و همه اين مسائل به رقابتهاي منطقهاي گره خورده است. تا زماني که الگوي منطقه براي تاسيس دولتهاي وظيفهمند، تشديد خشونت به جاي رقابتهاي سياسي است، نيروهاي شيعه که به دنبال قدرت هستند در کشورهاي بحران زده خود خواهان حمايت ايران ميشوند و حتي اگر کشورهاي عرب سني از دوستان خود حمايت کنند، ايران نيز دست به کار ميشود.
در واقع ايران در مقايسه با اسرائيل، ترکيه يا پادشاهيهاي عرب حوزه خليج فارس، هزينه به مراتب کمتري را صرف ارتش خود ميکند اما با استفاده از متحدان منطقهاي خود امکان تهديد اسرائيل در مرزهايش، حفظ رژيم اسد در قدرت در سوريه و مکمک به عراق براي مقابله با تروريستهاي داعلش و حمايت حوثيها در يمن را دارد.
نتيجه گيري منطقي اين است که در شرايطي که ايران به دنبال ورود به اقتصاد جهاني است، کشورهاي عربي نيز تمام وقت و توان خود را صرف تقويت اقتصادي و اتحاد سياسي خود کنند. نيويورک تايمز مدعي است که در اين صورت کشورهاي خاورميانه شانس ايران براي حضور در سياست داخلي ديگر کشورها را کاهش ميدهند.
توافقي که آمريکا و متحدانش با ايران نهايي کردهاند برنامه هستهاي ايران را برنمي چيند. اما به خاورميانه اين فرصت را ميدهد که خود را با يک نظم سياسي جديد تقويت کند. و اين هدفي است که با کنار گذاشته شدن امکان فرار هستهاي ايران، کشورهاي عربي و متحدان آمريکا بايد از آن استفاده کنند.